وقتی که رهبر معظم انقلاب در فرمایشات خود عنوان نمودند که منطقه در حال عبور از یک پیچ تاریخی مهم و حساسی است، شاید از دولتمردان کشورهای منطقه کمتر کسی به عمق و فحوای این سخن پی برده بودند، شاید حال که چند روزی است که وضعیت پیشا جنگی فی‌مابین کشورهای جنوب خلیج‌فارس (عربستان- قطر) حادث شده و منطقه بیش از پیش در وضعیت بحرانی و قرمز قرار گرفته است آینده نگری معظم له بیشتر خودش را به رُخ دیگران بکشد. شاید وقوع این جریان بهانه‌ای یا تلنگری باشد تا دولتمردان بی‌بصیرت کشورهای منطقه به این بهانه به عمق فرمایش دیگر ایشان در باب عربستان سعودی پی ببرند که عربستان سعودی را شجره خبیثه ملعونه خطاب کرده و این کشور را عامل اصلی فتنه در منطقه به آنها معرفی نمودند.
اگر چه همین دشمن فعلی عربستان، همان کشوری بود که در آن برهه زمانی چه موضع‌گیری‌هایی که علیه ما نکرد، ولی گذشت زمان که به بزرگترین حلال تاریخ معروف است، چه زیبا نقاب از چهره واقعی دوست و دشمن برداشت و رُخ عیان نمود. حال که قطر همه درها را به روی خود بسته دیده و چاره‌ای ندارد که برای تنفس و حتی شاید هم ادامه بقا دست به دامن کشورمان گردد ما نیز رسم مردانگی را بجا خواهیم آورد و دستش را به گرمی خواهیم فشرد، اگر چه بر ما مثل روز روشن است که بعد از چند صباحی که باز شرایط فی‌مابین این دو کشور به وضعیت عادی برگردد باز قطر همان یار غار قدیمی عربستان خواهد شد و باز قطر و دولتمردانش به همان سبک و سیاق خود برخواهند گشت و ما هم به این قبیل رفتارها عادت کرده‌ایم.
در تبیین اوضاع فعلی حاکم بر روابط عربستان سعودی و قطر بایستی عنوان نمود که تضاد و اختلافات این دو کشور، محدود به این چند روز و چند هفته نمی‌باشد بلکه ریشه‌هایی بس عمیق در ابعاد سرزمینی و ایدئولوژی حاکم بر سردمداران این دو کشور عرب زبان دارد که در این مجال به منظور جلوگیری از اطاله کلام قصد پرداختن به این موضوعات را نداریم بلکه می‌خواهیم به واکاوی علت اصلی اتخاذ این قبیل سیاست‌های تنش‌آفرین از سوی عربستان بپردازیم. عربستانی که در جایی با شعله‌ور کردن فتنه تکفیر در منطقه به صورت نیابتی به سراغ سوریه و عراق رفته و این دو کشور را ویران ساخته و در جایی دیگر به صورت مستقیم وارد جنگ با مردم مظلوم یمن شده و آن کشور را آماج حملات وحشیانه خود قرار داده و به مانند متحد نامشروعش مُهر کودک‌کشی بر پیشانی خود زده و به آن می‌نازد.
اما سوال اینجاست که چرا عربستان بدنبال جنگ‌افروزی دیگری با کشور قطر است؟ چرا حاکمان پیر و فرتوت عربستان که به پشتوانه دلارهای نفتی به نوعی دچار توهم قدرت شده‌اند در عین این‌که مدال نوکری آمریکا و صهیونیسم را بر سینه زده‌اند به جان دنیای اسلام افتاده و در حال ایفای نقش پسر بچه‌ای شرور و سرتقی را دارد که سعی می‌کند سری در بین سرها داشته باشد، بپردازیم.
در پاسخ به محورهای مطروحه فوق در وحله اول بایستی عنوان نمود که به علل عدیده‌ای از قبیل سرمایه‌گذاری آمریکائی‌ها در هر دو کشور، وجود پایگاه‌های نظامی شیطان بزرگ در هر دوی آنها، به مخاطره افتادن منافع سایر دول همچون انگلستان، فرانسه و سایر دول غربی و... به نظر نمی‌رسد که جنگ کلاسیکی بین این دو کشور (عربستان - قطر) در روزهای آینده رخ دهد. اما نکته اینجاست که در ورای این قبیل رفتارهای خصمانه عربستان، دولتمردان آن بدنبال رسیدن به کدام هدف پنهانی خود در منطقه هستند؟ در پاسخ به این سوال بایستی به مواردی از قبیل:
۱- تحدید دامنه نفوذ جمهوری اسلامی ایران در منطقه
۲- ایفای نقش رهبری کشورهای عربی و از بین بردن آلترناتیو موجود در جهان عرب
۳- سبک کردن هزینه‌های وارده به این کشور از طرف ایالات متحده آمریکا با یارگیری جدید در منطقه با ایجاد دشمنی توهمی
۴- و...
در تبیین و توضیح علل فوق بایستی در یک کلام عنوان نمائیم که همه علل مطروحه در این زمینه خود به نوعی تابعی از علت اول یعنی تحدید ایران محسوب می‌گردند چرا که اگر بخواهیم به صورت اجمال و بسیار مختصر در خصوص رفتارهای خصمانه عربستان سعودی در قبال جمهوری اسلامی ایران جمع‌بندی داشته باشیم به مواردی از قبیل: اتهام‌زنی به ایران مبنی بر دخالت در یمن، زدن افترا و تهمت به کشورمان مبنی بر دخالت در عراق و سوریه، تحریک بارزانی‌ها جهت مقابله با جمهوری اسلامی ایران، حادث نمودن جریان‌های منا و جده، انجام انواع حمایت‌های مالی، تسلیحاتی و اطلاعاتی از گروهک‌های ضد انقلاب کردی و منافقین علیه حکومت مرکزی ایران، تلاش در برافروختن جنگ شیعه و سنی در منطقه و به تبع آن در ایران، طراحی اجرای عملیات‌های تروریستی در برخی از کشورهای منطقه با استفاده از منافقین کوردل وطن‌فروش، انجام انواع حمایت‌های مالی، تسلیحاتی و اطلاعاتی از گروهای تکفیری و... برخورد می‌کنیم. خلاصه این‌که این کودک بازیگوش که می‌خواهد ادای بزرگترها را در بیاورد در این چند ساله همواره ایجاد مانع در سر راه کشورمان نموده است که نیاز است یک روزی سرجای خودش قرار بگیرد.
اما در ادامه روی صحبتم با دولتمردان و سیاستمداران عزیز کشورمان است که با چشمی باز و با بصیرت در حال رصد تحولات منطقه می‌باشند توجه به این نکته داشته باشند که در همه این موارد و نقشه‌های شیطانی دولتمردان فاسد عربستان به دنبال اجرای پروژه ایران‌هراسی در منطقه بوده‌اند تا شاید با توسل به این بهانه بتوانند ضمن خوش رقصی برای اربابان شیطانی خود، جای پای آنها در منطقه را بیش از پیش محکم‌تر نمایند.
از این‌رو سیاستمداران و دولتمردان عزیز کشورمان بایستی آگاه به این موضوع باشند که در اتخاذ مواضع و سیاست‌های خود به گونه‌ای عمل نکنند که بجای بهره‌گیری از این فرصت‌ها به نفع منافع ملی کشورمان، در دام پهن شده توسط این کفتار پیر گرفتار شوند که خود سال‌ها درس حیله‌گری در نزد انگلیس روباه‌صفت خوانده است لذا در عین این‌که نبایستی از فرصت پیش آمده به راحتی چشم پوشید بایستی به گونه‌ای این حوادث مدیریت گردد که مورد اثابت خنجر از پشت قرار نگیریم چرا که مرام کفتار حمله به شیر است از پشت‌سراگر چه ما را از این باکی نیست اگر سید و مولایمان اذن جهاد دهد.
من‌الله توفیق
تورج گیوری
