جهان در حالی معطوف به سفر ترامپ رئیسجمهور آمریکا به غرب آسیا و تحرکات نظامی این کشور در منطقه است که خبری به صدر اخبار محافل رسانهای مبدل شد. رسانههای محلی انگیس از شنیده شدن صدای انفجاری قدرتمند در شهر منچستر انگلستان خبر دادند و بنا بر اعلام پلیس، در این حادثه دستکم ۲۲ تن کشته و ۵۹ نفر زخمی شدهاند که اکثرا کودک و نوجوان بودند. به نوشته سایت شبکه «اسکاینیوز»، این انفجارها در سالن سرپوشیده «منچستر آرنا»، جایی که یک کنسرت خواننده آمریکایی با حضور کودکان و نوجوانان در حال برگزاری بوده، رخ داده است.
هرچند ابتدا گفته شد که احتمالا یکی از بلندگوهای سالن منفجر شده، اما ساعتی بعد پلیس با صدور بیانیهای اعلام کرد فعلا این حادثه را تروریستی میداند. ترزا مینخستوزیر انگلیس هم این حادثه را حمله تروریستی نامید. این انفجار در حالی صورت گرفت که یک سوال مطرح است که ریشه این حوادث چیست و چرا کشورهایی مانند فرانسه و انگلیس که ادعای بیشترین اقدامات علیه تروریسم را دارند آماج این حملات قرار میگیرند؟ پاسخ به این پرسش را در دو اصل میتوان جستوجو کرد. از یکسو ناتوانی و ضعف نهادهای اطلاعاتی و امنیتی این کشورها است که موجب شده به رغم هزینههای گسترده نتوانند در مقابله با تروریسم کارکردی داشته باشند. از دیگر سیاست کشورهای مذکور در کنار آمریکا بیصداقتی در امر مبارزه با تروریسم است چنانکه آنها همچنان بر حمایت از تروریست در سوریه ادامه میدهند حال آنکه راهکار مقابله همگرایی به سوریه به عنوان پیشگام مبارزه با تروریسم است.
با تمام این تفاسیر روند اقدامات سران انگلیس نشان میدهد که آنها به دنبال سوء استفاده از این شرایط برای اهداف داخلی و خارجی هستند. نخست آنکه سران غرب از مدتها به دنبال سرکوب ملیگرایی و اعتراضها علیه نظام سرمایهداری هستند. آنها با ادعای مقابله با تروریسم تشدید خفقان داخلی و سرکوب اعتراضها را اجرا میکنند. دوم آنکه انگلیس در آستانه انتخابات پارلمانی قرار دارد بسیاری بر این عقیدهاند که دولت محافظه کار به نخستوزیری ترزا می، برآنند تا از فضای امنیتی برای ادامه ماندن در ساختار بهرهگیرند. سوم آنکه انگلیس در حال افزایش تحرکات نظامی در غرب آسیاست که اقدامات نظامی آنان در مرزهای اردن و سوریه نمودی از این تحرکات است. تروریسم بهانهای است که انگلیس برای اقناع افکار عمومی جهت ادامه این تحرکات به کار میگیرد و حمله منچستر میتواند بعدی از این سیاست را اجرایی سازد. اقدامی که در دو جنگ افغانستان و عراق نیز صورت گرفت و بهانه لشگر کشی نظامی انگلیس به این کشورها شد.
به هر تقدیر میتوان گفت که حادثه منچستر برگرفته از ضعفهای امنیتی و اطلاعاتی غرب است که یک رسوایی در حوزه امنیتی برای آنان است در حالی که سران این کشور برآنند تا از این رسوایی برای تحقق اهداف داخلی و خارجی و بویژه منافع انتخاباتی بهره برداری کنند.