شرق آسیا در هفتههای اخیر در کنار مباحثی همچون کرهشمالی و نیز تشدید نظامیگری ژاپن با تحولات قابل توجهی همراه است که از آن جمله نوع رفتارهای فیلیپین به عنوان متحد قدیمی آمریکاست که تا سال ۱۹۴۶ مستعره این کشور بوده است. «رودریگو دوترته،» رئیسجمهور فیلیپین، که با هیئتی از بازرگانان متشکل از ۴۰۰ شرکت اقتصادی و تجاری، در چین بهسر میبرد در اظهاراتی، به طور رسمی از پایان روابط دوستانه واشنگتن و مانیل خبر داد. وی در نشست اقتصادی که چند ساعت پس از نشست با شی جین پینگ همتای چینی خود صورت گرفت گفت: «من جدایی خود را از آمریکا اعلام میکنم.» پیش از این نیز رئیس جمهور فیلیپین از قطع رزمایشهای مشترک آمریکا و کشورش خبرداده بود.
حال این سوال مطرح میشود که چرا چنین رویکردهایی در رفتار مقامات فیلیپین صورت میگیرد؟ هر چند که برخی از ناظران سیاسی این سناریو را مطرح میسازند که مانیل با این اقدامات به دنبال امتیازگیری از آمریکا و اروپاست چرا که از حساسیت و اهمیت جایگاه خود برای غرب آگاه است اما چند نکته قابل تامل در تبیین این رفتار مشاهده میشود. بخشی از این رفتارها را در مطالبات مردمی فیلیپینیها میتوان جستوجو کرد. مشکلات اقتصادی، مطالبه مردمی برای مبارزه با مواد مخدر و تروریسم و داشتن کشوری مستقل و بدون وابستگی از اصلیترین مطالبات مردمی است. دوترته در حالی با تحقق این وعدهها به قدرت رسید که دوترته به علت کمپین ضد جنایتکاران و قاچاقچیان مواد مخدر مورد انتقاد آمریکا، اتحادیه اروپا و سازمان ملل متحد قرار دارد. از زمان روی کار آمدن دوترته، بیش از ۳۷۰۰ نفر در چارچوب این کمپین کشته شدهاند.
نکته دیگر آنکه بررسی شرایط اقتصادی فیلیپین نشان میدهد که آمریکا عملا اقدامی برای کمک به رفع بحرانهای اقتصادی آن صورت نداده و بیشتر این کشور را درگیر مسائل نظامی از جمله تنش با پکن بر سر مالکیت دریای چین جنوبی ساخته است دو چالشی که مانیل با رویکرد به پکن میتواند آنها را تا حدود زیادی رفع سازد. نکته مهم دیگر آنکه رای دوترته برگرفته از مواضع وی علیه آمریکاست چرا که مردم فیلیپین استقلال واقعی کشورشان از آمریکا را طلب میکنند. در شرایطی که حکومت اوباما به هفتههای پایانی خود نزدیک میشود و آمریکا در حال تغییر درساختار سیاسی است فرصتی مناسب برای مانیل است تا بتواند از خلا قدرت در آمریکا برای تحکیم استقلال خویش بهره گیرد. به هر تقدیر آنچه در فرآیند رفتاری فیلیپین مشاهده میشود، چه از روی باجگیری باشد چه از روی استقلال خواهی واقعی، تزلزل در قدرت جهانی آمریکا را نشان میدهد که موجب شده کشوری همچون فیلیپین که همواره زیر پرچم استعمار و سلطه آمریکا بوده آشکارا لب به اعتراض و جدایی از واشنگتن بگشاید و این ناکامی بزرگی برای اوباماست که ادعای احیای جایگاه جهانی آمریکا را سر میداد.