بیش از یک دهه است دولت و مجلس از حذف کنکور حرف میزنند و آنرا مصیبتی بزرگ برای پیشرفت علمی کشور میدانند اما نه تنها کنکور حذف نشده است بلکه آزمونها و کنکورهای مختلف مثل علفهای هرز مانع رشد علمی کشور شده و دستاندازهای زیادی در مسیر حرکت دانشجویان و پژوهشگران ایجاد کرده است.
همزمان با رشد چشمگیر فارغ التحصیلان کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاهها و افزایش تقاضا برای تحصیلات تکمیلی خصوصا در مقطع دکترا، سیاست کشور تغییر جهت داد و ظرفیت پذیرش دانشجو در مقطع دکترا در دانشگاههای دولتی و آزاد در تمام رشتهها افزایش یافت. سیر نزولی جمعیت دانشجویی کشور و خالی ماندن ظرفیت دانشگاهها و مراکز آموزشی در دورههای کارشناسی و کارشناسی ارشد و کاهش درآمد دانشگاهها منجر شد برخی دانشگاهها مثل دانشگاه آزاد حتی بدون دریافت مجوز از وزارت علوم نسبت به ایجاد رشتههای جدید دکترا در بسیاری از واحدها و افزایش سه تا چهار برابری ظرفیت پذیرش دانشجو دکترا اقدام نمایند.
طبیعی است با افزایش ظرفیت دکترا و کارشناسی ارشد، شاخصهای ارزیابی و پذیرش دانشجو تغییر و بسیاری از سخت گیریهای سالهای قبل برطرف و شرایط نسبتا سهل و آسانی برای پذیرش دانشجوی دکترا ایجاد شود. این سیاست راهبرد درستی برای هدایت جامعه علمی کشور برای تولید علم و دانش در کشور بود خصوصا اینکه بخشی از این ظرفیت به پذیرش دانشجوی پژوهش محور اختصاص یافت. اما متأسفانه برخی مشکلات مانع شتاب در تولید علم و دانش در کشور شده است.
یکی از موانع بزرگ دانشجویان مقطع دکترا با وجود موفقیت در کلاسها و نگارش و درج مقالات علمی ترویجی و پژوهشی، موفقیت در آزمونهای زبان و کسب مدرک معتبر میباشد که به یکی از معضلات بزرگ و چالش جدی در جامعه علمی کشور تبدیل شده است.شرط شرکت در آزمون جامع و یا دفاع از پایان نامه در مقطع دکترا، قبولی در یکی از آزمونهای تافل، آیلتس، تولیموی، ept و ... میباشد که همین امر مافیای بزرگی را در حوزه برگزاری کلاس هاس آمادگی، برگزاری آزمونهای زبان و چاپ و فروش کتب آموزشی مربوط به آنها ایجاد کرده است.
به عنوان مثال دانشگاه آزاد اسلامی اقدام به دریافت مجوز برگزاری آزمون ept نموده که برای ثبتنام در هر آزمون مبلغ ۷۰ هزار تومان و برای شرکت در کلاسهای آمادگی گروهی مبلغ ۲۰۰ هزار تومان میگیرد. در کنار آن نیز مؤسسات و آموزشگاههای خصوصی ایجاد شدهاند که از ۴۰۰ هزار تومان تا یک میلیون و ۵۰۰ برای برگزاری دورههای عمومی و تا ۶ میلیون تومان برای دورههای خصوصی آمادگی آزمون ept از هر نفر دریافت میکنند. دانشگاه آزاد برای تشویق دانشجویان خود برای شرکت در ept حداقل نمره پذیرش را ۱۰ تا ۱۵نمره نسبت به آزمونهای دیگر کاهش داده است که همین امر نشان میدهد تجارتی در عرصه آزمونهای زبان به راه افتاده است که درآمد کلانی را برای برگزارکنندگان و مؤسسات و مراکز خصوصی آموزشی ایجاد کرده است. اما این کسب درآمد به قیمت آزار و گرفتار کردن دانشجویان ایجاد شده است. مشابه چنین وضعیتی در سایر آزمونها وجود دارد. مثلا سازمان سنجش هزینه شرکت در آزمون آیلتس را حدود ۱۵۰ هزار تومان اعلام کرده است.
جدای از نگاه اقتصادی به کنکور و آزمونهای زبان در مقطع دکترا، ملاحظات جدی و واقعیتهای تلخی در این زمینه وجود دارد که ضرورت بازنگری در این شیوه غلط آموزشی و جلوگیری از تداوم خسارتها به عرصه علم و دانش را نمایان ساخته است که به اهم آنها اشاره میشود:
۱- اهمیت فراگیری زبان انگلیسی در مقاطع تحصیلی بر کسی پوشیده نیست. هیچ کس منکر اهمیت یادگیری زبان نیست اما شیوه کنونی شیوه غلط و آسیب زایی است که جامعه علمی کشور را گرفتار کرده و کمترین بازدهی در یادگیری زبان انگلیسی دارد. همانگونه که در تبلیغات مؤسسات خصوصی آموزش زبان ept و سایر آزمونها دیده میشود، ادعاهایی شامل"رهایی از آژمون ept با روش مهندسی معکوس و پاسخ مثبت حدسی به ۵۵ درصد سوالات"، " آموزش تضمینی در چارچوب و قالب آزمون"، "آموزش تکنیکهای پاسخگویی به سوالات"، "آموزش تستزنی در ۳۰ ثانیه بدون نیاز به معنی واژه ها"، "نکات طلایی تستزنی آزمون ept"، "قبولی در آزمون ept ظرف یک هفته" و... فقط برای کسب حداقل نمره قبولی در آزمون است که بیشتر بر یادگیری نکات گرامری تأکید دارد و کمک شایانی به فراگیری معنی و ترجمه زبان نمیکند که با اطمینان بسیار بالا میتوان گفت به خاطر فراربودن مطالب زبان کمتر یک ماه همه آنها به فراموشی سپرده خواهد شد.
۲- برگزاری یک آزمون کلی و عمومی برای تمام رشته ملاک مناسبی برای ارزیابی سطح زبان دانشجویان نیست. داوطلبان تمام رشتهها از مدیریت گرفته تا تربیت بدنی، مهندسی، روانشناسی، شیمی، معارف، کشاورزی و... در یک آزمون شرکت میکنند. مثلا آیا دانشجویان مدیریت واژههای تخصصی و درک مطلب متون پزشکی را میدانند؟ و با فرض دانستن درک مطلب تمامی متون، چه کاربردی برای آینده آنها در ترجمه متون انگلیسی و رشد و جهش علمی و نگارش مقالات علمی و... دارد. به نظر میرسد این شیوه غیرمنطقی و حتی عجیب صرفا یک الگوبرداری ناقص از مدلهای منسوخ شده غربی است.
۳- پیشرفت تکنولوژی مشکل زبان را تا حدود زیادی حل کرده است و طبق پیش بینی مراجع رسمی، تکنولوژی تا سه سال آینده به صورت کامل مشکل زبان را حل خواهد کرد. در حال حاضر سرویسهای ترجمه آنلاین در گوگل و گوشیهای هوشمند ارائه شده است و با هوشمند سازی تکنولوژی و توسعه تکنولوژی اینترنت اشیاء(IOT) ترجمه هوشمند فراگیر شده و مشکل تفاوت زبان حل خواهد شد. با وجود رشد سریع تکنولوژیکی و امکان برآورده کردن نیازها با سرویسها و نرمافزارهای ترجمه آنلاین، نگاه سنتی و تقلیدگونه به مقوله زبان در مقاطع بالای تحصیلی عجیب است. معلوم نیست چرا مسئولان بسیار کند و دیر تحولات فناوریهای نوین را درک میکنند و حاضر نیستند متناسب با رشد فناوری تغییر کنند.
۴- برای هر آزمون زبان هزاران و حتی دهها هزار داوطلب ثبت نام میکنند و ماهها پشت کنکور زبان مانده و وقت و هزینه زیادی برای آزمونی میگذارند که هیچ ارزش علمی و کاربردی ندارد. در حالی که میتوان با هدایت اساتید گرانقدر و اعضای هیأت علمی دانشگاه این توان وظرفیت و فرصتسوزی در راستای تولید مقالات و پژوهشهای علمی قرار گیرد. به راستی مسئول این خسارت کیست؟ آیا فرصت آن فرا نرسیده که مراجعی چون شورای عالی انقلاب فرهنگی و وزارت علوم ریشهها و دلایل کاهش رتبه تولید علم و دانش در کشور را بررسی و آسیبشناسی کنند و موانع و شیوههای سنتی و غلط را اصلاح نمایند.
۵- تعدد دانشجویان بدون مدرک زبان، به حدی افزایش یافته بود که ابلاغیههای متعددی برای خروج از بنبست ایجاد شده صادر کردند. به عنوان مثال در دانشگاه آزاد اعلام شد کسب حداقل نمره ۴۰ از ۱۰۰ نمره آزمون ept برای شرکت در آزمون جامع کافی است اما دانشجو باید تعهد دهد برای دفاع پایان نامه نمره ۵۰ به بالا را کسب نماید. در ابلاغیه دیگری اعلام شد خانوادههای شهدا و ایثارگران نیز میتوانند با کسب حداقل ۲۸ نمره از آزمون ept در آزمون جامع شرکت کنند. براستی چرا باید سیاستهای آموزشی به گونهای باشد که منجر به بنبست در کار شود و با تصمیمات مقطعی و مسکن وار، بخواهیم راه نجات و گریزی ایجاد کنیم.
۶- علاوه بر مشکلات فوق الاشاره، معضلات فرهنگی و اجتماعی ناشی از اختلاط در مؤسسات خصوصی بدون مجوز و خارج از نظارت برای آمادگی آزمون زبان را نمیتوان نادیده گرفت. در برخی از این کلاسها استاد و دانشجو همدیگر را با نام کوچک صدا میکنند و از طریق ارتباط در شبکههای اجتماعی و پیام رسانهای سیار، قبل و بعد از آزمون نیز در بیرون قرارهای گروهی و فردی میگذارند و... . تعداد قابل توجه دانشجویان از شهرستان میآیند که تردد مکرر برای شرکت در کلاس و آزمونهای ماهیانه آنها را به ستوه آورده است. جدای از معضلات فرهنگی، همانند تعدادی از کنکورها بازار خرید و فروش سؤالات، تقلب، فرستادن فرد جایگزین سر جلسه آزمون (از ۵ تا ۱۰ میلیون تومان) داغ است. آیا واقعا شأنیت دانشجویان دوره دکترا این وضعیت است؟
۷- شرط قبولی در آزمون زبان، استرس و فشار روحی زیادی به دانشجویان وارد کرده است که تداوم همان نظام آموزشی بیمارگونه است که از دوران ابتدایی گریبانگیر دانشآموزان است. شاید در زمان فعلی در مقطع ابتدایی با تغییر نام امتحان به برنامه ارزشیابی و حذف نمره و جایگزینی سطحبندی "قابل قبول" تا "عالی" کمی از این استرس کاسته شده است اما هنوز نظام آموزشی ما از استرس و فشار روحی و روانی رنج میبرد. پذیرش این نکته دشوار است که دانشجوی دکترا مثل نهضت سوادآموزی و دوره ابتدایی باید فکر امتحان و قبولی در این آزمون و آن آزمون باشد. فلسفه ارائه پایاننامه در سطح دکترا که مثلا به طرح یک نظریه یا مدل و امثال آن منجر شود، چیست؟ فشارهای روحی و روانی وارده به دانشجویان باعث شده کمپینهای اعتراضی نسبت به سیاستهای وزارت علوم و دانشگاهها در قبال موضوع زبان انگلیسی در فضای مجازی ایجاد شود.
و اما راهکارها:
به جای تصمیمات مقطعی و اعلام تبصرههای جدید، پیشنهادات سادهای برای خروج از این وضعیت وجود دارد که مهمترین آنها اضافه شدن گزینههای مختلف برای حل مشکل زبان است. به عنوان مثال میتوان ۲ واحد درسی زبان انگلیسی خصوصا شیوه نگارش مقاله انگلیسی به واحدهای درسی دکترا اضافه کرد که دانشجو مختار به انتخاب واحد زبان یا ارائه مدرک معتبر زبان شود. یا برگزاری آزمون زبان به دانشگاهها واگذار و دورههای آموزشی نیز توسط دانشگاهها با محتوای مرتبط با رشته آنها و آزمون هم از همان محتوای تخصصی و به شکل کاربردیتر گرفته شود.
پیشنهاد دیگری نگارش و درج یک مقاله علمی به زبان انگلیسی در یک نشریه معتبر علمی به جای مدرک زبان است که سطح علمی کشور را بالا میبرد. همچنین حذف شرط ارائه مدرک زبان برای آزمون جامع و ضرورت ارائه آن برای دفاع پایاننامه پیشنهاد قاطبه دانشجویان و حتی اساتید است تا دانشجویان فرصت فراگیری زبان را در کنار حجم زیاد درسها و فعالیتهای عملی کلاسی داشته باشند و هر پیشنهادی که میتواند به نفع جامعه علمی کشور باشد.
بی تردید متوقف کردن دانشجویان دکترا در پشت سد کنکور و آزمون زبان برای هیچکس سودی ندارد و نفعی عاید کشور نمیشود بلکه بازنگری در شیوههای آموزشی و اصلاح نگاه سنتی برگرفته از نظام نهضت سوادآموزی به مقاطع عالی تحصیلی و همچنین درک صحیح برکات و دستاوردهای فناوریهای نوین و تسهیل ارتباطات جهانی با ترجمه آنلاین زبان، میتواند به رشد و جهش علمی کشور کمک کند.
نویسنده: علی مهاجر