يکشنبه ۹ دی ۱۳۹۷ - ۲۳:۲۵
کد مطلب : 107403
سخنرانی یک مسئول به روایت ننجون

همیشه حق با مشتری است

یک لحظه چشمتان را ببندید و تصور کنید یک مقام مسئول قرار است به خاطر قصور و تقصیر خود و مجموعه‌اش...

یک لحظه چشمتان را ببندید و تصور کنید یک مقام مسئول قرار است به خاطر قصور و تقصیر خود و مجموعه‌اش از مردم عذرخواهی کند. حالا چشمتان را باز کنید و ببینید این عذرخواهی با آن عذرخواهی توی ذهن شما چقدر فرق دارد.
آقای مسئول: من وظیفه خود می‌دانم از شما به خاطر این اتفاق تلخ عذرخواهی ... نه اصلا چرا من باید عذرخواهی کنم؟
مردم: مزدور برو بیرون / بی‌لیاقت برو بیرون
خب حالا که اینطور شد من از شما معذرت می‌خواهم که جا کم است و شما کیپ تا کیپ ایستاده‌اید هر چند این چیزها به من ربطی ندارد و الکی معذرت خواستم که دلتان خوش باشد.
مردم: مدیر بی‌لیاقت / استعفا استعفا
حالا که پای استعفا را وسط کشیدند گردن بنده از مو نازک‌تر است. من صمیمانه از شما عذرخواهی می‌کنم ولی اگر گردنم به کلفتی تنه درخت چنار بود می‌دانستم چه بلایی سرتان بیاورم.
مردم: مدیر بی‌کفایت / خجالت خجالت
لطفا فحش‌ها را به جای باریک نکشانید چون از اینجا خانواده‌ها تردد می‌کنند. من که عذرخواهی کردم دیگر چه مرگتان است؟
مردم: توپ تانک فشفشه ...
نه ... نه ... لطفا خویشتندار باشید. حق با شماست. همیشه حق با مشتری است. بنده به عنوان یک کاسب باسابقه خدمتتان عرض می‌کنم که حق با مشتری است.
مردم: ... بوووووق ... بووووووق
آینه آینه

https://siasatrooz.ir/vdccxmqs12bqx08.ala2.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی