دوشنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۶ - ۲۲:۴۳
کد مطلب : 101201

تبعات سنگین نادیده گرفتن مردم در تصمیمات سیاسی

پاسخگویی و ارائه توضیحات به افکار عمومی واژه‌ای شناخته شده و رفتاری مورد پذیرش در هر نظامی است و حتی نظام‌های دیکتاتوری و سلطنتی هم سعی می کنند با ایجاد پُزهای روشنفکرانه اینطور وانمود کنند که برای افکار عمومی حداقل در حیطه جغرافیایی کشورشان ارزش قائل هستند. تقریبا همه نهضت‌های آزادی‌خواهانه و حتی گروه‌های اپوزیسیون دولت مرکزی در جهان بر این اساس شکل می‌گیرد و سعی می‌کند با اهمیتی که حتی به ظاهر برای افکار عمومی قایل است برای خود طرفدار بیابد.
اما همچنان در عمل تعداد بسیار کمی از افراد و جناح‌ها هستند که به شکل عملیاتی بر پاسخگویی به افکار عمومی تاکید دارند. در درازمدت اما آنهایی که با وجود داشتن طرفداران بی‌شمار مقبولیت و گاهی مشروعیت یافته‌اند اگر اعتنا به افکار عمومی را فراموش کرده و بخواهند با سرمایه مردمی که دارند تعداد اندک و اقلیت منتقد را نادیده بگیرند رفته رفته با ریزش طرفداران مواجه شده و زمانی به خودشان خواهند آمد که خودشان از کاهش فاحش ضریب نفوذ کلامی خود دچار شوک سیاسی می‌شوند.
بر همین اساس خصوصا در جامعه‌ای که به نام جمهوری اسلامی شکل گرفته و قوانین آن همه تاثیر از اسلام پذیرفته و دائما بر اخلاقیات و اهمیت مردم در تعیین سرنوشت خود صحبت می شود ضروری به نظر می‌رسد که پاسخگویی به عنوان رکن جدا نشده از مردم‌سالاری دینی در برابر مردم پررنگ شود.
البته در مقایسه با سایر کشورها می توان جمهوری اسلامی را از جمله کشورهای صادق با مردم خود خصوصا در منطقه معرفی کرد اما با همه این‌ها انتظاراتی که از جمهوری اسلامی می‌رود بسیار متفاوت از نظامهایی است که بار معنوی نداشته و ادعایی در این مسیر ندارند.
اولویتی که در این مسیر می تواند وجود داشته باشد شاید توضیح دولتمردان و مسئولان درباره تبعات تصمیماتشان و همچنین صحبت‌هایی که به آن عمل شده یا دیرتر از وعده ‌عمل کرده‌اند باشد.
بر همین اساس ضروری‌ به نظر می‌رسد که مسئولان در نظام جمهوری اسلامی با تجدیدنظر در رفتارهای خود وقت بیشتری را برای پاسخگویی و توضیح درباره وعده‌هایی که به مردم داده‌ا‌ند و علت و چرایی پیگیری نشدن یا به سرانجام نرسیدن تخصیص بدهند تا ضمن ایجاد یک رابطه دوطرفه بین فرد مسئول و عموم جامعه، میزان اعتماد عمومی به مسئولان نظام بیشتر شده و به تبع آن حجم شایعاتی که ممکن است نگاه بدبینامه ‌غیرواقعی را توسعه دهد کاهش یابد.
مثلا اگر به جای رفتارهای تند و انکار ماجرا بعد از انتشار فیش حقوق‌های نجومی، تخلفات گسترده صندوق فرهنگیان و بی‌سابقه‌ترین اختلاس در چند بانک از سوی مسئولان مربوطه توضیحات دقیق و صحیح براساس حجم اطلاعات مورد نیاز افکار عمومی به مردم داده می‌شد، قطعا مردم با مسئولان همراهی بهتری داشتند تا زمانی که بعد از انکارهای پی‌درپی ماجرا برملا شده و مسئول مجبور به پذیرش و پیگیری براساس هجمه افکار عمومی شدند!
یا اگر به جای ایجاد هجمه برای تبعات پرداخت نشدن حقوق کارگران در همان روزهای نخست قبل از امنیتی شدن و آثار سیاسی این واقعه بر کشور و پخش شدن عکس‌ها در فضای مجازی، مسئول مربوطه حاضر به پاسخگویی در مقابل کارگران می‌شد قطعا تبعات کمتری متوجه کشور و حتی آن شرکت بخصوص می‌شد تا کار به سوء‌استفاده رسانه‌های معاند نرسد. پس پاسخگویی و مسئولیت‌پذیری درباره وعده‌ها جزو جدایی نشده از مسئول در نظام جمهوری اسلامی تلقی شده و باید عصر غیرقابل انکار در بین مسئولان باشد تا هر مسئول قبل از پذیرش سمت و کاندیداتوری و حتی قبل از بیان برنامه‌ها و وعده‌هایش این را بداند که در مقابل هر سخنی باید پاسخگوی افکار عمومی بوده و تبعات تصمیمش را تا مدت‌ها بعد از کنار رفتن بپذیرد.
 
نویسنده: کژال کیهانی

https://siasatrooz.ir/vdccxsqss2bqxi8.ala2.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی