تهران و ساختمان هایش چقدر در برابر زلزله مقاوم هستند. کدام یک از بناهای شاخص در تهران پس از زلزله بر جای میمانند. وقتی این شهر به لرزه بیفتد وضعیت بیمارستانها و مدارس ما که به گفته بسیاری از مسئولان نزدیک به نیمی از آنها فرسوده هستند چه میشود. پلهای این شهر که قرار است ما را به نقطههای امن برسانند میتوانند در برابر این تکانها تاب بیاورند؟ کارشناسان حوزه زلزله میگویند بیشتر زیرساختهای شهر تهران در برابر زلزله مقاوم نیستند اما انگار دوست نداریم باور کنیم روزی در این شهر زلزله خواهد آمد و باید خودمان را در برابرش ایمن کنیم و روزگاری کابوس این شهر واقعی خواهد شد.
اگر زلزله کرمانشاه در تهران بیاید
حمزه شکیب استاد دانشگاه و رئیس کمیته عمران شورای سوم شهر تهران درباره میزان تاب آوری تاسیسات پایتخت در برابر زلزله میگوید: تهران گسلهای متعددی دارد که برخی از این گسلها، گسلهای اصلی هستند و برخی فرعی. تعدادی از این گسلها را میشناسیم و تعدادی از آنها هنوز شناخته شده نیستند؛ اما براساس اطلاعاتی که در دست است، تجربه زلزله کرمانشاه میتواند در تهران نیز اتفاق بیفتد و گسلهای پایتخت میتوانند منشأ زلزلهای به شدت زلزلهای که در غرب کشور رخ داد، باشد. حال اینکه کدام گسل منشأ زلزله باشد، تأثیر آن بر سازههای شهری متفاوت است.
او ادامه میدهد: زلزله خطری طبیعی است که اختیار کنترل آن در دست کسی نیست اما میتوانیم با شناخت نسبی و پیشگیری و مقاومسازی، از خسارات احتمالی جلوگیری کنیم. اینکه زلزله تهران بر شریانهای حیاتی مانند لولههای آب، گاز، پلها، بزرگراهها و مترو چقدر تأثیر گذاشته و آنها را تخریب میکند، بستگی به میزان و بزرگای زلزله احتمالی دارد. میتوان این سناریو را فرض کرد که گسلی از گسلهای تهران فعال شوند و زلزلهای به بزرگای زلزله کرمانشاه رخ دهد، حتماً در این زلزله، پلها، خطوط گاز و آب آسیب خواهند دید. متأسفانه بسیاری از این خسارات به دلیل بیتوجهی است که ما به عملیاتی کردن موضوعات مهمی در حوزه بحران داریم؛ بسیاری از پروژههای مهم در این رابطه متوقف شدهاند.
سرانجام برنامه کاهش خطرپذیری پایتخت
رئیس کمیسیون عمران شورای دوم و سوم شهر تهران ادامه میدهد: در شورای دوم، برنامه کاهش خطرپذیری پایتخت دنبال میشد که در شورای سوم تصویب شد تا طرح جامع کاهش خطرپذیری پایتخت تدوین شود. متأسفانه این طرح عملاً متوقف شد و کاری در زمینه کاهش خطرپذیری انجام نشد. براساس این طرح، قرار بود ساختمانهایی که جدید ساخته میشوند، در برابر زلزله مقاوم باشند تا ریسک اضافهای به شهر تحمیل نشود. همچنین یکی دیگر از محورهای این طرح، مقاومسازی المانهای موجود در شهر بود که قرار بود تا افق ۱۴۰۴ مقاومسازی آنها به اتمام برسد. بخش دیگر، مقاومسازی مدارس بود که وزارت آموزش و پرورش مسئولیت آن را برعهده گرفت. بیمارستانها و کلینیکها از دیگر محورهای این طرح بود؛ به خصوص خانههای مسکونی که به کلینیک تبدیل شده بودند. طرح تا جایی پیش رفت اما عملاً به نتیجه نرسید زیرا ما به تمامی مسائل در حوزه بحران ورود احساسی داریم و زمانی که حادثه رخ میدهد، به موضوع زلزله توجه میکنیم و سپس موضوع متوقف میشود. متأسفانه نقدها نیز متأثر از فضاهای سیاسی است و به ریشه و اصل مطلب ورود پیدا نمیکنیم.
معابر تهران در برابر زلزله مقاوم نیستند
به گفته شکیب پلها، تونلها، برج میلاد و... کلیاتشان نشان میدهد که تابآوری لازم در برابر زلزله را ندارند، اما باید مشخص شود این سازهها در برابر چه میزان زلزله تابآوری ندارند و آسیبپذیری آنها ارزیابی شود و اینکه چگونه میتوانند ایمنسازی شوند. به طورمثال، ما ۷ خط مترو داریم که هر کدام شامل ایستگاههایی است. هر کدام از این خطوط و هر ایستگاهی در برابر زلزله تابآوری متفاوتی دارند. ما باید شناسایی کنیم در کدام نقاط و به چه میزان آسیبپذیر هستیم؛ دانش و علم این موضوع در کشور وجود دارد و حتی دانش اینکه چگونه این زیرساختها در برابر زلزله مقاوم شوند نیز وجود دارد. اما مشکل اصلی آن است که مدیریت آن وجود ندارد. زلزله تهران به دلیل پایتخت بودن، میتواند تبعات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی سنگینی داشته باشد؛ بنابراین باید مقاومسازی و شناسایی میزان آسیبپذیری آن مورد توجه مسئولان قرار بگیرد اما مسئولان گرفتار روزمرگیها هستند و نگاه آنها، جبران خسارت است و معمولاً ما در برابر حوادث، تسلیم هستیم.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه ما باید به دنبال پیشگیری در حوادث باشیم، اما به دلیل آنکه ما یک ردیف بودجه جبران خسارت داریم، توجه خود را به بعد از حادثه معطوف میکنیم میگوید: یک حادثه سه بخش دارد؛ پیشگیری، عملیات حین حادثه و بعد از حادثه که ما برای بخش پیشگیری تاکنون برنامهریزی نداشتهایم.
برای تابآوری پایتخت چه باید کرد؟
اما برای تابآوری پایتخت چه باید کرد؟ مهدی زارع، زلزلهشناس و محقق بینالمللی زلزله در پاسخ به این پرسش میگوید: فرآیند مدیریت بحران عمدتا یک فعالیت پیشگیرانه است. بدان معنی که به صورت پیش فعال باید با درنظر گرفتن توان لرزه زایی و خطر و ریسک قابل انتظار، سه چهارم فعالیتها و بودجهها را صرف پیشگیری (آمادگی، مقاومسازی، آموزش، وضع و اعمال قوانین، اصلاح و بهسازی زیرساختهای مهم) کرد. البته هرگاه زمینلرزه رخ دهد لازم است «پاسخ علمی» و نه واکنش احساسی و یا مقابله صرفا اجرایی و عملیاتی فیزیکی با تبعات بحران اجرا شود. پدیدههای گوناگونی از ایجاد هراس و نگرانی (مانند آنچه در هنگام زمینلرزه ۱۶ فروردین ۱۳۹۶ در فریمان و مشهد رخ داد)، تا ویرانی کامل زیرساختهای شهر (مانند چیزی که در ۵ دیماه ۸۲ در بم رخ داد، و البته فروریخت ساختمان پلاسکو نمادی موردی از ویرانی در پایتخت بود) قابل انتظار است. البته اگر زمینلرزه در پایتخت رخ دهد میتواند اساس حکمرانی و اراده امور را متلاشی کند (مانند چیزی که در ۲۲ دیماه ۱۳۸۸ در پایتخت کشور هائیتی درپی یک زمینلرزه با بزرگای ۷.۱ در نزدیکی پایتخت - پرت او پرنس - رخ داد.)
این زلزلهشناس اضافه میکند: دولتها در حدود ۲۵ سال اخیر به ویژه پس از زمینلرزه ۳۱ خرداد ۶۹ منجیل، عمدتا فعالیتهایی در جهت کنترل تبعات زمینلرزهها و در جهت بازسازی بعد از رویداد انجام دادهاند ولی هم این نوع فعالیتها و هم فعالیتهای پیشگیرانه همگی ناقص و البته محدود بودهاند. ایجاد سازمان مدیریت بحران کشور و سازمان پیشگیری و مدیریت بحران در شهرداریها از جمله این تمهیدات است. برنامههای بهسازی و مقاومسازی عمدتا بعد از زلزلههای مهمی مانند زلزله ۱۳۸۲ بم مطرح و پیگیری شده و البته پس از مدتی به صورت کم فروغ و کم توان ادامه یافتهاند. اخیرا در طی ماه گذشته تصویب نقشه پهنههای گسلی پایتخت در شورای عالی شهرسازی، گامی به پیش در جهت رعایت ضوابط ویژه ساخت و ساز در حریم گسلهای فعال بود. این نقشههای تهیه شده مانند هر نقشه دیگری میتواند در آینده با مطالعات دقیقتر تکمیل و بهتر شود ولی در شرایطی که به دلیل (بهانه!) عدم وجود نقشه قانونی از گسلها، عملا هرنوع ساخت ساختمان با هر نوع ارتفاعی در همه جای پهنه شهری تهران و پیرامون ممکن بوده است و کیفیت ساخت و ساز، نوع کاربری و محدودیت بلندمرتبهسازی نیز در هیچ فرآیند قانونی و سختگیرانهای کنترل نشده و عملا شهرسازی و توسعه شهری در حریم پهنه گسلهای فعال شهر تهران به صورت شتابان به ویژه در ۵۰ سال اخیر دنبال شده است، این کار تلاشی است که با تایید کارگروه تخصصی زلزله و زمین لغزش لایههای زمین شورای هماهنگی مدیریت بحران کشور، صورت گرفته و قابل ستایش است.
تهران دارای بیشترین مدارس نیازمند بازسازی
بسیاری از ساختمانهای تهران در برابر زلزله آسیبپذیر هستند. مدارس و بیمارستانها از جمله ساختمانهای خدماتی هستند که در صورت زلزله احتمالی پایتخت بیشتر در معرض تخریب قرار دارند. به تازگی رئیس شورای شهر تهران گفته است: ۷۰۰ مدرسه پایتخت با یک توفان فرو میریزد. این نگرانی را مسئولان آموزش و پرورش نیز بارها اعلام کردهاند. طبق اعلام سازمان نوسازی مدارس، تهران دارای بیشترین مدارس نیازمند بازسازی است. در تهران به دلیل قدمت مدارس و جمعیت زیاد دانشآموزی مدارس زود به مرحله استهلاک میرسند.
اما چه تعداد از مدارس تهران در برابر زلزله مقاوم هستند؟ عباسعلی باقری مدیرکل آموزش و پرورش شهر تهران میگوید: ۱۰۰۰ مدرسه از ۴ هزار مدرسه تهران نیاز به مناسبسازی داشته و همچنین ۷۰۰ مورد از مدارس در شهر تهران نیازمند ایمنسازی در برابر خطر زلزله هستند. زهرا نژادبهرام، عضو هیأت رئیسه شورای شهر تهران هم با بیان اینکه طبق قانون، شهرداری مکلف به ایمنسازی فضاهای ناایمن است، میگوید: در حال حاضر مدارسی در تهران وجود دارد که یا استیجاری بوده یا بخشی از آن وقفی است و متعلق به آموزش و پرورش نیست.
وی با بیان اینکه آموزش و پرورش باید اقداماتی اساسی نسبت به موضوع نوسازی مدارس انجام دهد، میگوید: استان تهران دارای پولدارترین مجمع خیرین مدرسه ساز است و طبق آماری که آموزش و پرورش در جلسه شورای شهر ارائه کرد ۷۰۰ مدرسه در معرض آسیب در تهران وجود دارد که باید در دستور کار مجمع خیرین و سازمان نوسازی مدارس قرار بگیرد.
وقتی بیمارستانها هم در زلزله به دادمان نمیرسند
تصور اینکه بعد از زلزله بیمارستانهای شهر هم قابل استفاده نباشند و نشود زخمیها و نجاتیافتگان را هم به مکانی برای درمان برد سخت است اما حقیقت این است که بسیاری از بیمارستانهای پایتخت فرسوده است و در برابر زلزله آسیبپذیر.
به اعتقاد فعالان حوزه سلامت در یک دهه گذشته برای نوسازی، بازسازی و افزایش تعداد بیمارستانهای تازه ساخت در کشور به ویژه درشهرهای کوچک اقدامات قابل قبولی انجام شده، اما در تهران متناسب و متناظر با شهرستانها توجه به نوسازی بافت فرسوده دردستور کارنبوده است. به اعتقاد آنها در صورت وقوع بحران درتهران مراکز درمانی و بیمارستانهای فرسوده درمعرض خطر جدی هستند و بسیاری از بیمارستانهای دولتی در تهران قدمت ۴۰ ساله دارند.
این موضوع را هادی ایازی، معاون اجتماعی وزیر بهداشت هم تایید میکند و میگوید: شهر تهران بر روی گسلهای متفاوت زلزله قرار دارد و حوادث طبیعی و غیرطبیعی زیادی آن را تهدید میکند؛ این درحالیست که بیمارستانهای ما از نظر وضعیت ساختوساز، شرایط خوبی ندارد و بیمارستانهای فرسوده تهران روی گسل زلزله است.
رئیس سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران نیز به مطالعاتی درخصوص وضعیت بیمارستانهای شهر تهران در زمان وقوع حادثه زلزله اشاره میکند و میگوید: براساس این مطالعات که درسال ۱۳۹۰ انجام شده، تهران دارای ۱۲۶ بیمارستان است که این بیمارستانها ۵۸۳ ساختمان را در اختیار دارند.
به گفته احمد صادقی متاسفانه بررسیهای کارشناسی گواه آن بوده است که از این ۱۲۶ بیمارستان سطح شهر تهران، ۴۲ درصد از بیمارستانها بعد از وقوع حادثه غیرقابل استفاده هستند که البته این موضوع با لحاظ سناریوی فرضی در بدترین شرایط است. در زمان وقوع زلزله فرضی تهران با بدترین شرایط، تنها ۹ درصد بیمارستانها بدون خسارت هستند و اقدامات امدادی و اورژانسی به طور کامل میتواند در آنها ارائه شود.
کاستیهای پایتخت در برابر زلزله اعلام شود
اما نظر شهردار تهران به بدبینی کارشناسان این حوزه نیست. محمدعلی نجفی در یک گفتوگوی تلویزیونی از یک آمادگی نسبی در برابر زلزله در تهران خبر داد و گفت: در ۱۰ پارک جنگلی تهران امکان اسکان برای جمعیتی حدود ۶۰۰ هزار نفر ایجاد شده و همچنین ۵۰ هزار بسته کمکهای اولیه فراهم شده است.
او درباره سولههای مدیریت بحران شهر تهران میگوید: ۱۱۰ پایگاه یا سوله در اختیار بخشهای مختلف بود که در حال پسگرفتن آنها هستیم که یکی هم در اختیار صداوسیما بود. بنابراین آمادگی نسبی در تهران برای مقابله با حوادث غیرمترقبه مثل زلزله وجود دارد. البته همچنان هم آمادگی برای مقابله با زلزله در تهران کافی نیست، چون حدود ٥٥ کیلومتر مربع از مساحت حریم شهری تهران روی گسل قرار دارد و بدتر از همه اینکه حدود ٢٠٠ ساختمان بلندمرتبه تهران روی گسلها ساخته شدهاند؛ موضوعی که میزان تخریبها را افزایش خواهد داد.
تهران آماده مقابله با زلزله نیست این را همه میدانیم. مشکلات و کمبودها نیز مشخص است. اما به نظر میرسد در این سالها همیشه علاقمند به گفتار درمانی بودهایم و کمتر به راهکارهای عملیاتی پرداختهایم.
نورا حسینی - مهر