یکی از نکاتی که این روزها دچار نبش قبر شده است، بررسی طرفداران اقتصاد دولتی است که با نگاهی به عقبه جمهوری اسلامی نام اصلاحطلبها را در آنچه به وضوح میتوان مشاهده کرد، نکتهای که احمد توکلی در مصاحبه با روزنامه اعتماد به آن اشاره میکند از جمله نکات قابل تامل است، توکلی این تفکر را ریشهای میبیند ولی اصلاحطلبها اعتقاد دارند حمایتشان از اقتصاد دولتی بنا بر مقتضیات زمان جنگ بوده. بر همین اساس بر آن شدیم تا بخشی از گفتوگوی احمد توکلی را در این زمینه برایتان نقل کنیم:
توکلی در پاسخ به دلایل استعفایش از وزارت کار زمان نخست وزیری موسوی میگوید: «خط فکری که آقای موسوی و دوستانش تعقیب میکردند، دولتی کردن همه امور اقتصادی بود. ما مخالف بودیم، میگفتیم خلاف شرع است و نمیشود مردم را بیجهت محدود کرد. هرجا ضرورت داشته باشد، دولت دخالت میکند. هرجا ضرورت نداشته باشد، نباید دخالت کند. خیلی داستان طولانی است.» او وقتی با این توجیه پرسشگر مواجه میشود که قصد دارد بگوید کار آقای موسوی اقتضای دوران جنگ بوده و اینکه شاید هر دولت دیگری که بود، همین الگو را پیاده میکرد. ادامه میدهد: «نه، حد داشت. ما اقتضائات را قبول داشتیم. مثلا من خودم برای دولتی کردن کالایی میرفتم، تلاش میکردم. سخنگوی دولت هم بودم، حرفم هم موثر بود. ولی مثلا سر برنج ما مخالف بودیم. هیات دولت تصویب کرد. من جا انداختم که برنج کالای غیرهمگن است و سهمیهبندی آن ممکن نیست. گوش نکردند و خراب از کار درآمد و نمایندگان در مجلس مجبور شدند عقبنشینی کنند. پس موارد با هم فرق داشت. یک کسی انگیزهاش این باشد که اصل را آزادی مردم بگیرد و به قدر ضرورت محدود کند یا اینکه بگوید کار باید دولتی باشد و بگوید سرمایهدارهای پدرسوخته اینجوری و آنجوریاند، خیلی فرق دارد. در اینکه دولت باید در زمان جنگ دخالت کند، اختلاف نداشتیم. اینکه با چه دیدگاهی وارد مسائل شویم، و تا کجا، متفاوت بود.»
توکلی به نکته جذابی هم درباره زمانی که به فکر رئیسجمهور شدنش افتاده اشاره کرده و گفته که«وقتی که آقای هاشمی مدل اقتصادی و الگوی تعدیل صندوق بینالمللی پول را قبول کرد و اشتباهاتی را مرتکب شد، چون ما به خاطر عدالتخواهی منتقد ایشان بودیم. البته من «هوایی» نشدم، از سر احساس وظیفه این تصمیم را گرفتم.»