مروری بر کارنامه نیروهای مسلح نشان میدهد که چنانکه در قانون اساسی آمده ورود آنها به عرصه سیاسی به عنوان بازیچه و دستمایه سیاستمداران شدن ممنوع بوده که البته داشتن بینش و تفکر سیاسی برای شناخت شرایط و تصمیمگیری موثر و مناسب براساس فرصتها و تهدیدات برایشان ضروری است.
اما در حوزه عملیاتی دو کارکرد عمده را میتوان برای نیروهای مسلح برشمرد. نخست در حوزه مقابله با تهدیدات عینی یا همان تهدیدات نظامی است. تقویت توان دفاعی و خودکفاسازی کشور در تامین جنگ افزارها و ادوات نظامی در عرصههای دریایی، زمینی و هوایی، سایبری و... بخشی از این اقدامات است که نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران توانسته به بهترین نحو زمینه استقلال و تبدیل شدن کشور به یکی از قدرتهای نظامی جهان را محقق سازد. روزی بود که هیچ کشوری به ایران حتی سیمخاردار نیز نمیداد ولی جوانان کشور با تکیه و اعتماد به خویش توانستهاند توان نظامی و موشکی مثالزدنی را برای کشور تولید نمایند و امروز ایران اسلامی در این عرصه از خودکفاترین کشورهاست چنانکه نظامیان آمریکایی نیز اذعان دارند اقدام نظامی علیه ایران دیوانگی محض است.
حوزه دیگر امنیت شامل مبارزه با تهدیدات خارجی است که در قالب امنیت مرزها و در عصر حاضر مبارزه با تروریسم تبلور مییابد. نیروهای مسلح در حالی سراسر مرزهای کشور را در امنیت قرار دادهاند که در اصل ممانعت از وارد شدن تهدید به کشور را به خوبی اجرا کردهاند.
حضور مستشاری در عراق و سوریه در مبارزه با تروریسم و نیز تلاش برای ایجاد و تقویت نیروهای مردمی در کشورهای منطقه برای مقابله با تروریسم و تهدیدات رژیم صهیونیستی محور این اقدامات بوده است. همگان اذعان دارند اگر این اقدامات و انجام وظایف از سوی نیروهای مسلح نبود اکنون کشور از یکسو با تهدید تروریسم مواجه بود و از سوی دیگر رژیم صهیونیستی و آمریکا قطعا گزینه نظامی را علیه ایران اجرا کرده بودند. بر این اساس به صراحت میتوان گفت نیروهای مسلح در حوزه تامین امنیت و تامین نیازهای امنیتی و دفاعی کشور، بهترین کارکرد را داشتهاند و سرمایهای بزرگ برای کشور و ملت هستند که باید قدر دانسته شوند. این نهایت بیانصافی است که بودجه نظامی کشور و یا حضور مستشاری ایران در منطقه مورد انتقاد قرار گیرد چراکه تقویت توان دفاعی کشور و نیز مبارزه با تهدیدات امنیتی از وظایف نیروهای مسلح است که به خوبی انجام گرفته است.
دومین حوزه مسئولیتی نیروهای مسلح مقابله با هر تهدیدی است که میتواند تهدیدی برای امنیت کشور باشد و یا راه را برای نفوذ و بهرهبرداری دشمن باز نماید. درست است که ورود نیروهای مسلح به حوزه اقتصادی به عنوان درآمدزایی امری مغایر با وظایف و قانون اساسی است اما باید در نظر داشت که حوزه اقتصاد کلان شامل سازندگی کشور و مقابله با ساختارهای تهدیدآمیز است و عدم توجه به آنها میتواند تهدیدات امنیتی برای کشور به همراه داشته باشد. بخشی از این مقوله مقابله با معضل قاچاق است که این روزها تاثیر منفی بسیاری بر اقتصاد و حتی معیشت مردم داشته است.
به عنوان مثال قاچاق گوسفند و ایجاد فضای قحطی در عرصه گوشت و یا قاچاق ارز و سوخت از جمله مباحث این روزهای کشور است. در حالی که ساختارهای سیاسی و اقتصادی مانند ستاد مبارزه با قاچاق و ارز نتوانستهاند مقابله با مسئله قاچاق داشته باشند قطعا این وظیفه نیروهای مسلح است که وارد عرصه شده و با اجرای طرحهای هماهنگ و سراسری به مقابله با این پدیده شوم بپردازند. ورود سپاه به عرصه مبارزه با قاچاق در مرزهای دریایی و زمینی قطعا امری به مصالح امنیت و ثبات کشور است که بعد دیگری از تلاش نیروهای مسلح کشور در مقابله با تهدیدات و البته خدمترسانی به مردم را محقق میسازد.
در همین حال در شرایطی که کشور در وضعیت تحریم قرار دارد و دشمنان جنگی اقتصادی را علیه کشور به راه انداختهاند مسئله سازندگی و بازسازی کشور و نیز متوقف نشدن پیشرفت کشور در عرصههای مختلف امری مهم و اساسی و در چارچوب امنیت ملی قرار میگیرد. مروری بر اقتصاد و ساختار فنی کشور نشان میدهد بدنه دولتی اراده و عزم چندانی برای ورود به این عرصهها ندارد و بخش خصوصی نیز به دلیل ساختار دولتی اقتصاد کشور و نگاه مادی حاکم بر بخش خصوصی عملا ورود به این عرصهها ندارد.
با توجه به این شرایط نیروهای مسلح در دو قالب بسیج سازندگی و قرارگاه خاتم ورود به عرصه سازندگی و مقابله با تحریمها و تحقق پیشرفت و عمران کشور را محقق ساختهاند. به عنوان نمونه دشمن از حربه بنزین و یا وابستگی کشور به شرکتها و صنایع خارجی در حفظ و گسترش میادین نفت و گاز بهره گرفته است و با سیاست تحریم به دنبال اعمال فشار بر کشور بوده است. ورود قرارگاه خانم در پارسجنوبی و یا ستاره خلیجفارس به اذعان همگان ناکامی حربه دشمن را رقم زد.
بهرهگیری از تجربیات دوران دفاعمقدس موجب شده تا بخش مهندسی نیروهای مسلح تواناییهای بسیاری در عرصه عمرانی و سازندگی داشته باشد و بعد از دفاعمقدس آن را در عرصه سازندگی کشور به کار گیرد چنانکه بسیاری از سدها و تونلها و جادهها و پروژههای عظیم ملی به دست جوان این مرز و بوم در نیروهای مسلح محقق شده است. در همین چارچوب این روزها مسئله خودروسازی و مشکلات آن برای مردم یکی از مباحث مهم کشور شده است و آمادگی نیروهای مسلح برای تحقق مطالبات مردم در این عرصه میتواند مورد توجه دولتمردان قرار گیرد که میتواند دستاوردهای مثبتی برای این صنعت به همراه داشته باشد.
در مجموع میتوان گفت که شاید این نوع فعالیتهای نیروهای مسلح در ظاهر براساس تعاریف آکادمیک و کتابی فعالیت اقتصادی باشد اما نگاهی ریشهای به مسائل نشان میدهد که تمام این اقدامات در چارچوب امنیت و مقابله با تهدیدات علیه امنیت و منافع ملی کشور بوده است. بر این اساس به صراحت میتوان دریافت که گفت که عملکرد نیروهای مسلح براساس وظایف و تکالیف آنها بوده و برخی اظهارات و اعلام نظرهای رسانهای و سیاسیون و اقتصادیون در قبال عملکرد نیروهای مسلح خلاف واقع و به دور از انصاف بوده است و به جای انتقاد از فرزندان این مرز و بوم در نیروهای مسلح و پنهان ساختن ناتوانیها و کمکاریها خود پشت دیوار انتقاد از نیروهای مسلح ، بهتر است از اراده و روحیه ملی آنان درس گرفته و از تجربیات و تواناییهای آنها برای حل مشکلات کشور و کارهای برزمین مانده بهره گرفت.
نویسنده: قاسم غفوری