سه شنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۷ - ۲۲:۴۹
کد مطلب : 105893

مردانگی پذیرش اشتباه

روی صحبتمان امروز با کسانی است که به راحتی و با اشتباهات و قصورهای سهوی که شاید ناشی از عدم شناخت و...

روی صحبتمان امروز با کسانی است که به راحتی و با اشتباهات و قصورهای سهوی که شاید ناشی از عدم شناخت و تمایل به برنده شدن است همواره در عکس‌هایی که با برنده‌ها گرفته می‌شود حضور دارند و وقتی نوبت به پاسخگویی درباره اعمال و رفتار همان برنده‌ها می‌شود می‌گویند ما که حامی‌اش نبودیم؟! و ژست منتقد روشن‌فکر و اعتدال‌گرا گرفته و با ترکیبی از احزاب حاضر در صحنه سیاست خود را طرفدار حق معرفی می‌کنند! انگار این پاسخگو نبودن به مردم اپیدمی در حال رشدی است که از مسئول و احزاب و کارگزار و... همه را یواش یواش شامل می‌شود!
روی سخنمان امروز با آن کسانی است که با رصد کردن نظرسنجی و اقبال مردم به کاندیدایی که شاید کمتر حزبی است جو را برای تبلیغ او و بهره‌برداری از آن فرد مساعد دیده و بعد از رای آوردن هم در تمام عکس‌های یادگاری او شرکت کرده و تند‌وتند مصاحبه می‌کنند که اگر ما نبودیم شما نمی‌بردید و حالا باید فلان قدر کرسی به ما بدهی! اما وقتی کاندیدای مورد نظر، به قول خودمانی از چشم افتاد و برنامه‌ها و اهدافش موفق نبود! غیبشان می‌زند و می‌شوند منتقد اتوکشیده و با جملات عجیب و غریب و تعریف خاطراتی که کسی یادش نمی‌آید می‌خواهند بگویند که از ابتدا هم منتقد این کاندیدا بودند و می‌دانستند که به جایی نمی‌رسد!
فرقی نمی‌کند اصلاح‌طلبان طرفدار روحانی که امروز منتقد او شده‌اد را با جملات فوق بسنجید یا اصولگرایان طرفدار احمدی‌نژاد و منتقد او البته قبل از پایان دولتش را در این چارچوب ببینید، هر دو یک اصل مهمی را که نظام جمهوری اسلامی بر پایه و اساس آن بنا شده است را نادیده گرفته‌اند، اصل پاسخگویی به افکارعمومی! اصلی که اساس انقلاب براساس آن به پیروزی رسید و با تاکیدات بنیانگذار جمهوری اسلامی و رهبر معظم انقلاب همواره همراه بوده است. اما این اصل مهم و پاسخگویی به مطالبات مردم و مسئول دانستن خود در پیشگاه مردمی که بزرگترین پشتوانه نظام هستند با رفتاری عجیب از سوی برخی از مسئولان در حاشیه قرار گرفته و اوضاع به گونه‌ای با هدایت و تولد رسانه‌های حامی جریان‌های مختلف رقم خورده که حتی مردم هم این اصل را از یاد برده و حافظه تاریخی‌شان با انواع و اقسام جنگهای روانی که در داخل و گاها در خارج از کشور رقم می‌خورد دستکاری می‌شود تا مطرودان دوره‌ای محبوبان دوره بعد نام بگیرند و بالعکس!
ضروری به نظر می‌رسد که به مردم یادآوری شود که حقشان را در چارچوب پاسخ گرفتن از اصولگرایان برای حمایت از احمدی‌نژاد و اصلاح‌طلبان حامی روحانی محفوظ دانسته و با بزک شدن برخی سخنرانی‌ها و مصاحبه‌هایی که از لیدرهای حامی این افراد در رسانه‌ه به چاپ می‌رسد فراموش نکنند که روزی برای حمایت از آنها چقدر تلاش می‌کردند! البته حمایت از هیچ یک از این افرادی که در چارچوب نظام و در مسیر قانونی کاندیدا شدند هیچ عیبی ندارد اما همه محق بودن مردم از روزی شروع می‌شود که به جای اینکه حامی فرد مورد نظر، در نقش بدهکار مردم عذرخواه باشد، مطالبه گر شده و با کلماتی نظیر بی‌سواد بودن عامه! بخواهد از زیر بار مسئولیت معرفی فرد اشتباهی به مردم شانه خالی کرده و نقش خود را در نارضایتی مردم از تصمیمات کلانی که فرد مورد نظر گرفته است بی‌تاثیر ببیند.
این مطالبه عمومی از حامیانی که تنها برنده شدن را دوست دارند و از دوره‌ای به دوره‌ای دیگر نقل مکان کرده و تا قبل از افول یک سیاستمدار پشتش می‌مانند می‌تواند در صورت ادامه یافتن فاجعه‌ای را در خلاف جهت منافع ملی رقم بزند. فاجعه‌ای به نام بی‌اعتمادی مردم به احزاب و افراد و شهره‌های سیاسی! چراکه بالاخره مردم در بزنگاهی و بعد از تکرار چندباره و بهانه‌تراشی‌های آقایان و خانم‌های حامی برای تطهیر خود از انتخاب فرد مطرود شده افکار عمومی، بهانه‌های این برند‌‌دوست‌ها را هر چند واقعی بوده باور نکرده و به نوعی حکایت همان چوپان داستان‌های کودکی رقم می‌خورد که راستگویی‌ هم دیگر به دادش نخواهد رسید و مطرود خواهد شد.
هر چند که طرد شدن این افراد و این نشان‌دارها خللی به ماهیت جمهوری اسلامی وارد نکرده و حتی طرد اینها جمهوری اسلامی را قوی‌تر و زدودن آنها باعث بهبود انقلابی‌گری می‌شود اما قطعا تا رسیدن به نقطه‌ای که مردم فهیم بین اقدام شخصی آنها و حکومت تفکیک قائل شوند مرور زمانی قرار دارد که می‌تواند دشمن را شاد کرده و فرصتی برای نتفوذ به او بدهد. از این‌رو ضروری است که فکری به حال و روز این رفتارهای عجیب و غریب برخی‌ها که نمی‌توانند تاوان انتخاب اشتباه و قصورهایشان را بدهند بشود تا ضرر آن مانند بومرنگی به مردم و منافع کشوری که همه هم و غمش حمایت از مردم و پاسخگویی به مردم است و در قانون اساسی ان این اصول تبیین شده است، متوجه نشود.

نویسنده: مائده شیرپور

https://siasatrooz.ir/vdcdnk0fsyt0zj6.2a2y.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی