سر و صدای انتقال آب دریا دوباره به گوش میرسد و اینبار عیسی کلانتری رئیس سازمان محیطزیست موافق طرح انتقال آب دریای خزر به فلات مرکزی کشور است.
اگرچه برخی از کارشناسان انتقال آب از دریای خزر را یک کار غیرعلمی میدانند و معتقدند عملیاتی شدن این طرح روند خشک شدن بزرگترین دریاچه جهان را فراهم میکند؛ اما رئیس سازمان محیطزیست میگوید: انتقال آب از دریا به داخل سرزمین برای برطرف کردن نیاز آبی مصرفکنندگان صنعتی و آب شرب از نظر من بلامانع است.
رئیس کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی مجلس در مخالفت با این طرح میگوید: دریای خزر یک دریای بسته است و هر دستکاری در این دریا موجب به خطر افتادن اکوسیستم طبیعی خواهد شد.
محمدعلی شاعری با بیان اینکه انتقال آب دریای خزر تهدیدی برای دریا است، ادامه میدهد: اگر این پروژه به مرحله اجرا برسد با کاهش شدید آب دریا و خشک شدن آن روبه رو خواهیم شد. وی میافزاید: با اجرای این طرح قطعا استانهایی مانند خراسان شمالی، تهران و بخش مرکزی ایران به دنبال برداشتهای بعدی از دریای خزر خواهند بود که این موضوع تهدیدی برای خزر محسوب میشود و باید شاهد شکلگیری دریاچه ارومیه دیگری باشیم.
از سوی دیگر برداشت و انتقال آب از دریای خزر که قدرت خودپالایی پایینی دارد برخلاف ضوابط محیطزیستی است و این انتقال موجب ایجاد یک بحران زیستمحیطی خواهد شد؛ چنانچه دلاور نجفی کارشناس ارشد منابع طبیعی محیطزیست در اینباره میگوید: سطح آب دریای خزر حدود ۲۸ الی ۳۰ متر از آبهای آزاد پایینتر است به همین دلیل انتقال آب بدون پمپاژ مقدور نخواهد بود.
وی افزود: این انتقال خیانت محض است، چراکه از لحاظ ملاحظات و ارزیابیهای فنی، اقتصادی و محیطزیستی مقرون به صرفه نبوده و خسارت بسیاری را به بار خواهد آورد.
لازم به ذکر است که برداشت آب علاوه بر خسارت به دریا میتواند به جنگلها و پوشش گیاهی آن منطقه نیز آسیب وارد کند، چراکه اجرای شبکه انتقال آب دریای خزر به سمنان از مسیر جنگلهای هیرکانی موجب از بین رفتن بخش وسیعی از جنگلها و درختان و در نتیجه خسارت به طبیعت و محیطزیست شمال کشور خواهد شد. همچنین موجب تغییرات اکولوژیکی از جمله آلودگیهای زیستمحیطی به دلیل مصرف صنعتی، توسعه کشاورزی و تخریب تنوع زیستی و همچنین ورود گونههای مهاجم همچون گیاهان و ماهیها به فلات مرکزی خواهد شد.
براساس تحقیقات انجام شده در کشورهای مختلف، طرحهای انتقال آب نه تنها از لحاظ اقتصادی بسیار پرهزینه هستند، بلکه برای هر دو نقطه ارسالکننده و دریافتکننده دارای هزینههای سنگین اجتماعی و زیستمحیطی میباشند و تمام تجارب بینالمللی و داخلی نشان میدهند که پروژههای انتقال آب بین حوضهای، روشهای ناپایداری هستند که نه تنها مشکللات را حل نکردهاند، بلکه اوضاع آب را وخیمتر کردهاند.
به نظر میرسد مسئولان قبل از روی آوردن به استراتژی اجرای طرح انتقال آب که مخاطرات بسیار بالایی دارد، ابتدا سایر راهحلهای جایگزین ممکن از جمله راهحلهای مربوط به مدیریت تقاضای آب شامل بازیافت آب، مرمت و لایروبی قناتها و احیای شیوههای سنتی تأمین و مدیریت آب، مدیریت کاربری اراضی، توجه به موضوع آب در سیاستهای رشد جمعیت بهخصوص موضوع مهاجرپذیری، و توجه به موضوع آب در توسعه صنعتی را مورد توجه قرار دهند.
عضو کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی معتقد است: به فرض اینکه اگر چنین اتفاقی در کشور رخ دهد، داستان ارومیه، فاجعه زیستمحیطی اصفهان، خوزستان و آذربایجان در مازندران و سمنان نیز تکرار خواهد شد، لذا دغدغه تأمین آب شرب برای مردم سمنان نباید به قیمت از دست دادن دریاچهها و دریاهای حواشی کشور باشد. فراموش نکنیم خزر دریا نیست و دریاچه است.
علی ادیانیراد ادامه میدهد: حتی از منظر حقوق بینالمللی و دریا نیز ممکن است انتقال آب دریای خزر به فلات مرکزی تبعات حقوقی بینالمللی نیز داشته باشد و این موضوع نیز نیاز به بررسی دارد.
گفتنی است که با انتقال آب دریای خزر به سمنان باید مراحل شیرین سازی نیز صورت گیرد که عابسی دبیر کارگروه تخصصی پسماند و محیطزیست اتاق فکر توسعه و تعالی مازندران در این رابطه میگوید: انتقال آب شور به مقصد، به دلیل آنکه از لحاظ فنی، نمکزدایی ۱۰۰ درصد آن به روشهای معمول اساسا امکان پذیر نبوده و هزینه پمپاژ آب به ارتفاع ۲۳۰۰ متری بالاخص برای آب شور با چگالی بالا سرسامآور بوده، بسیار دور از منطق اقتصادی و مهندسی است؛ علاوه بر این، مشکلات خوردگی خطوط لوله و نشتهای محتمل در مسیر خط انتقال، ریسکهای اقتصادی آن را در کنار نگرانیهای زیستمحیطی به شدت افزایش میدهد.
عابسی میافزاید: از آنجایی که ساختار اقتصادی استان مازندران به کشاورزی از نوع آببر متکی بوده و مشکلات ناشی از کمبود آب در این استان بالاخص در سنوات گذشته، باعث به زیر کشت نرفتن بخش بزرگی از زمینهای استان شده است، بنابراین هرگونه انتقال آب از این استان به سایر استانها میتواند با پیامدهای جدی اجتماعی مواجه شود.
وی افزود: لولهگذاری و ساخت ایستگاههای متعدد پمپاژ، ایجاد جاده دسترسی و عبور ماشین آلات سنگین از کهنترین و حیاتیترین رویشگاه سبز ایران یعنی جنگلهای هیرکانی، سبب تکهتکه شدن و آسیب جبرانناپذیر به این پهنه جنگلیِ به شدت حساس میشود.
دبیر کارگروه تخصصی پسماند و محیطزیست اتاق فکر توسعه و تعالی مازندران به مشکل زیستمحیطی طرح از نگاه زمینشناسی اشاره میکند و میگوید: به دلیل اینکه رشته کوه البرز به شدت فعال است، وقوع زلزله، نشست زمین و هرگونه اشتباه مهندسی که نَشت آب را سبب شود، باعث ورود آب شور به اراضی ملی و از بین رفتن این زمینهای با ارزش خواهد شد. به گفته وی فرایند نمکزدایی باعث تولید آب بسیار شور در حجم بالا میشود و دفع زیستمحیطی آن در استخرهای تبخیری و تولید حجم بالای نمک میشود.
براساس آنچه گفته شد، علاوه بر تهدید دریا به دلیل آبگیری، تخریب جنگل بر اثر لولهگذاری و تأسیسات پمپاژ و... عمده تأثیرات منفی این طرح در دراز مدت متوجه مقصد خواهد بود و امیداریم که با نگاه کارشناسی به این موضوع باعث تخریب و نابودی محیطزیست نشویم. باشگاه خبرنگاران