درست متوجه نشدیم که از چه تاریخی و چه زمانی همه نگاهها برای بهبود اوضاع کشور به خارج از مرزها گره خود، نمیدانیم قطعنامههایی که به جای در آوردن قطعنامهدان غربیها با سوءمدیریت بر ما اثر گذاشت مقصر اولیه بود یا هوچیگریهایی که بر سر امضای برجام درآوردیم! یا پخش اخبار مذاکرات هستهای در صدر اخبار! اما درست از یک جایی از تاریخ کشور تلاش شد تا نگاه مردم برای درست شدن اوضاع کشور به جای داخل به خارج متمرکز شود و به جای تلاش برای رفع نیازها تلاشهایی برای جلب رضایت بیرونیها صورت میگرفت تا آنها دلشان بیاید و مثلا پیچ تحریمها را شُل کنند و یا تعهداتشان را اجرایی کنند!
نتیجه این رفتار رکودی پس از رکود دیگر رقم زد که هر چه رئیسجمهور تلاش کرد فریاد بزند«ما از رکود خارج شدیم» و جشن بگیرد، صدای ننجونهای افراد بلندتر بود که فریاد میزدند: «کو؟» در نهایت هم همین نگاه به خارج طوری کار دستمان داد که باعث شد هنوز در انتظار یک معجزه چشم به تاریخهای عجیب و غریبی که مسئولان به خوردمان میدهند بدوزیم، در مقطعی هر سه ماه منتظر میماندیم که دست رئیسجمهور جدید امریکا روی دکمه «اجکت» از برجام میرود یا نه و حالا هم منتظر بسته اروپا و تحریمهای جدید امریکا در رکود جدید گیر کردهایم! این تلاشهای طاقتفرسا برای هک کردن تاریخ خاص در اذهان عمومی که به عقیده نگارنده هدفمند صورت میگیرد، برای این عمومی میشود که اذهان عمومی به جای پرسش از مسئولان سه قوه برای برآوردن وعدههایشان روی اینکه مسئولان خارجی چطور وعدههای داخلیها را به بازی میگیرند تمرکز کرده و نهایتا این افراد برای انتخاباتهای بعدی و صندلیبازی بعدی رفع مسئولیت شده و در انظار عمومی مظلومنمایی کنند!
این رویه خاص این دولت و آن دولت نیست، متاسفیم که بنویسیم دقیقا از جایی که روسای قوا متوجه میشوند که قرار است در پس وعدههای داده شده پرسشگری و مطالبه عمومی رخ دهد تلاش در به انحراف کشاندن افکار عمومی کرده و فکرها را به «جای دیگر»ی معطوف میکنند! اما این «جای دیگر» چند سالی است که جایی در دوردستها و بین غرب و امریکا سرگردان است. این «جای دیگر» این روزها تاریخی است که قرار انقلابیمان را هدف گرفته است.
این روزها همه از تاریخ ۱۳ آبان میگویند، تاریخی که بسته اروپا، تحریم امریکا را به معیشت مردم گره زده و باعث آشفته شدن آنها شده است در حالی که ۱۳ آبان فرصتی است برای تکرار قرار انقلابیمان. تاریخی است که قرار است مبارزه با استکبار طوری مجددا تکرار شود که هیچ بسته و تحریمی نتواند بر ما اثر بگذارد، مگر نه این است که رهبری فرمودند هیچ تحریم و تحمیلی نمیتواند انقلاب را تهدید کند به جز غفلت خودمان و باز کردن راه نفوذ برای بیگانگان!
پس بهتر است در این تاریخ بدون توجه به القائاتی که از سوی روسا و یا زیرمجموعه قوا برایمان یادآوری میشود و یا تلاشهایی که برای انحراف افکار عمومی صورت میگیرد و یا پروپاگاندای رسانهای غربیها برای بزرگنمایی و ترساندن مردم، قرار انقلابیمان را به جای ادامه بیتدبیریها تَکرار کنیم.
هر چند رئیسجمهوری و برخی از نمایندگان مجلس و برخی از سران قوا تلاش دارند در روزهای باقی مانده اینطور بیان کنند که ۱۳ آبان خبری نیست اما همین بیان تاریخ خود موجب ایجاد التهاب درون جامعه را فراهم میآورد، اصلا چه لزومی دارد تاریخ ذکر شود میتوان گفت با تحریم و بیتحریم و با بسته و بیبسته ما راه را پیش میبریم و با به کار نبردن تاریخ ادامه رکود را تضمین نکنند، در کنار این موضوع ۱۳ آبان را ملت ایران فقط یک نماد مبارزه با استکبار در هر سن و هر زمانی میشناسند و همین امر است که باعث تکرار شدن حماسه انقلابی و قرار انقلابی میشود و هیچ تهدیدی هم نمیتواند آنها را از تَکرار قرار انقلاب باز دارد، پس بهتر است دشمنان خارجی و داخلیهای ناآگاه و یا مغرض مدام ۱۳ آبان را به عنوان مبدا رفع مشکلات یا تشدید آن در اذهان برجسته نکرده و به بهانه معیشت، ایدئولوژی مردم را به بازی نگیرند. چون مردم انقلابی بارها و بارها ثابت کردهاند جانشان را برای ایدئولوژی خود میدهند چه رسد به معیشت مجازی که ساخته ذهن مریض برخی است! یادمان نرفته تلاش شد روز فرار شاه را به مبدا اجرای برجام تغییر دهند و حالا عدهای مبدا مبارزه با استکبار را هدف گرفتهاند، تا روز مبارزه با استکبار را روز توافق با آن بنامند.
کاش انقلابیهای داخلی که اتفاقا به آنها اعتماد داریم اما دارای خوشبینی مفرط هستند، کمی به اتفاقی نبودن این تاریخها هم فکر کنند، فقط کمی تا بیتدبیری را تَکرار نکنند.
نویسنده: مائده شیرپور