طراحی و اجرای«برنامه»های روزآمد و کارآمد را باید مهمترین و اولیترین عامل برون رفت از وضعیت موجود دانست.
افکار عمومی با هر نگاه و گرایش سیاسی «برونرفت» از وضع موجود را میطلبد و این خواسته را به انحای مختلف مطرح کرده است.
بازخوانی و بازنگری «وضعیت موجود» که رد پای دولتهای گذشته را نیز بر پیشانی دارد، نشان میدهد که علیرغم این خواست عمومی و همگانی، در سیر کارکرد هر یک از دولتها اصولاً«برنامه»های کاربردی جایی نداشته و به طور کلی رویکرد «برنامهمحوری» مغفول مانده و این غفلت از جمله عوامل مؤثر و شاخص در شکلگیری وضعیت حال و موجود بوده است!
نگاهی اجمالی به سیر رفتارها و گفتارهای انتخاباتی در دهههای اخیر در حوزههای ریاستجمهوری، مجلس شورای اسلامی و حتی شوراهای اسلامی شهر و روستا نیز مؤید این واقعیت است که اصولاً رویکرد « برنامهمحوری» به عنوان یکی از عوامل پیشرفت و بالندگی، کمتر در مباحثات و مجادلات و تبلیغات عناصر شاخص و مدعی جریانهای سیاسی دهههای اخیر مورد تأکید قرار گرفته است.
همچنان که در جریان رقابتهای انتخاباتی سال ۸۸ وقتی یکی از نامزدهای مدعی در باره برنامه کاری خود در صورت کسب اعتماد و آرای عمومی مورد سوال قرار گرفت گفت که بعد از پیروزی در اینباره فکر میکند!
نکته قابل تأمل اینکه اسناد بالادستی متقن و مستدل و مستندی در حوزههای مختلف تنظیم و تدوین شده و در اختیار دولتمردان و متولیان امور نیز قرار دارد، اما این اسناد کمتر در شعاع و پرتو نگاه دولتمردان قرار میگیرد!
شوربختانه اینکه به رغم اذعان بسیاری از متولیان امور به این واقعیت مسلم، همچنان تحرکی برای «برنامهریزی» در عبور از «وضعیت موجود» احساس نمیشود.
افکار عمومی گفتار و رفتار انتخابات اخیر را هنوز به خاطر دارند که چگونه و علیرغم تأکید مؤکد صاحبنظران، نخبگان و اندیشه ورزان بر «ضرورت توجه به برنامه و برنامه محوری»، این مهم، در لابهلای بیاخلاقیها و حرمتشکنیها و تندگوییها ذبح و قربانی شد.
گویی اصولاً دولتیهای ساکن بر مسند امور از یکسو و نامزدهای انتخاباتی از دیگرسو، چندان علاقهای به کار هدفمند و منسجم با نگاهی به افق پیشروی ندارند و امور براساس روال گذشته همچنان جاری و ساری است!
اولین گفتوگوی تلویزیونی حجتالاسلام والمسلمین روحانی در دوران پساانتخابات نیز بار دیگر داغ بیتوجهیها و عبور گذرا از ضرورت مسلمی به نام «برنامه و برنامهمحوری» را تازه کرد. این گفتوگو واکنشهایی را در جمع حامیان دوآتشه آقای رئیسجمهور و منتقدانی که با لقبهای متنوعی نواخته شدهاند، برانگیخت.
به گزینه دیگر، آقای رئیسجمهور در این گفتوگو و فرصت پدید آمده در سایه هفته دولت - همچون گذشته - همچنان بر گفتمان درمانی تأکید داشته و کمتر تمایلی به خروج از این دایره نشان میدهد! آیا نباید این علاقهمندی را در نبود « برنامه» و نگاه «برنامهمحوری» دانست؟
افکار عمومی خاطره سخنرانی حجتالاسلام والمسلمین روحانی در دیدار سران قوا، مسئولان و کارگزاران نظام با رهبر معظم انقلاب را به خاطر دارد که وی در این دیدار نیز از بایدها و بایدها گفت و رهبر معظم انقلاب اسلامی در بخشی از فرمایشهای خود با اشاره به این بایدها فرمودند:
«...رئیسجمهور محترم در سخنانشان مواردی را گفتند که - باید بشود- اما مخاطب و مجری عمده این موارد خود ایشان و تیم کاری دولت هستند.»
آقای رئیسجمهور در گفتوگوی تلویزیونی خود، از امنیت و آرامش در جامعه، ضرورت گردش مدیریت نخبگان، بهبود فضای کسب و کار، اشتغالآفرینی، تحول در اقتصاد، حضور و فعالیت بیشتر زنان و جوانان در صحنههای تصمیمسازی، ساماندهی امور بانکی و صندوقهای بازنشستگی و جذب سرمایههای خارجی سخن گفت اما برای هیچ یک از این موارد بسیار مهم در برون رفت از وضع موجود، «برنامه» یا «نگاه برنامهای» ارائه نکرد. همچون گذشته فقط گفت و گذشت!
بدون تعارفات و رودربایستیهای معمول و رایج در میدان سیاست، باید نوشت که جای خالی «برنامه» و رویکرد «برنامهمحوری» حلقه مفقوده در مسیر پیشروی دولت و دولتمردان کشورمان است و تا زمانی که به این مهم توجهی بهینه و بایسته و شایسته صورت نگیرد، نمیتوان و نباید انتظار برون رفت از وضع موجود را داشت.
نویسنده: محمد کریمی