كارآگاهان پليس آگاهي مرد معتادي را كه پس از كشتن همسرش، جسد وي را در جنگلهاي عباسآباد رها كرده بود را دستگير كردند.
با مراجعه زن جواني در 14 دي ماه سال گذشته به کلانتري 128 تهران نو پروندهاي تحت عنوان «مفقودي» پيش روي ماموران گشوده شد.
اين زن جوان به مأموران گفت كه چندي ماهي است که من و برادرم به خاطر اذيت و آزارهاي پدرمان از خانه بيرون آمده و از مادرمان هيچ اطلاعي نداريم و پدرمان ادعا ميكند که مادرم به منزل خانوادهاش در شهرستان رفته و اين در حالي است که هيچکدام از اعضاي خانواده مادرم با او ملاقات يا تماسي نداشتند. با تشکيل پرونده مقدماتي و به دستور داديار شعبه چهارم دادسراي امور جنايي تهران، پرونده اوليه با موضوع فقدان يک خانم 42 ساله به نام «معصومه» براي رسيدگي تخصصي در اختيار کارآگاهان پايگاه ششم پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت.
دختر فقداني به کارآگاهان گفت كه مدتي است پدرش به مصرف شيشه اعتياد پيدا کرده و به همين علت دچار مشکلات شديد رواني شده بگونهاي که شروع به ضرب و شتم و آزار و اذيت اعضاي خانوادهاش ميکرد و حتي پس از گذشت مدتي از ناپديدشدن مادرمان، پدرمان خودش اظهاركرد که او را کشته است. با توجه به اظهارات دختر فقداني در خصوص احتمال به قتل رسيدن مادرش، پرونده از شعبه چهارم دادياري به شعبه پنجم بازپرسي ويژه قتل دادسراي امور جنايي ارجاع و پرونده براي انجام تحقيقات تخصصي در اختيار کارآگاهان اداره دهم ويژه قتل پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت. دختر فقداني درباره احتمال کشتهشدن مادرش به کارآگاهان گفت: حدود ساعت 2 نيمه شب بود که از صداي جيغ پدر و مادرم بيدار شدم؛ وقتي به همراه برادرم خودمان را به طبقه بالاي خانه رسانديم با پيكر بي جان مادر روبرو شديم؛ فرداي آن روز هم پدر نگذاشت به ديدن مادر برويم و گفت كه خودش به او رسيدگي ميکند و پدر همان روز ما را به همراه فاميل به مسافرت فرستاد و وقتي به منزل برگشتيم، مدعي شد كه مادرمان از خانه رفته اما پس مدتي اظهار داشت که او را کشته و بعد از چند روز هم خودش از خانه رفت تا اينکه بعد از مدتي دوباره برگشت؛ پس از آن دوباره آزار و اذيتهايش شروع شد و من و برادرم نيز به ناچار مجبور به ترک خانه شديم. دختر فقداني درباره تاخير در اعلام شكلايت با بيان اينكه از پدرمان مي ترسيديم گفت: تصور ميكردم او دچار توهم شده و به همين علت صبر کرديم اما بعد از مدتي ديگر نتوانستم طاقت بياورم و از پدرم شکايت کردم.
با توجه به اظهارات دختر فقداني و همچنين تحقيقات انجام شده از افرادي که همسر فقداني در حضور آنان به قتل همسرش اعتراف کرده بود و با انجام هماهنگيهاي قضايي لازم، کارآگاهان در دوم ارديبهشت سالجاري، اقدام به بازرسي محل سکونت متهم 46 ساله به نام وحيد کرده که در بازرسي از اين محل مقاديري موادمخدر از نوع شيشه کشف و وي به پليس آگاهي تهران بزرگ منتقل شد. متهم در اظهارات اوليه خود مدعي شد که همسرش از اواخر تابستان 89 به مشكلات رواني از منزل خارج شده است اما در ادامه صراحتا به قتل همسرش اعتراف و به کارآگاهان گفت كه در شب حادثه با همسرم دعوايم شد و براي ترساندن او جلوي دهانش را گرفته و دستهاي او را بستم اما بعد از مدتي متوجه شدم که معصومه مرده است؛ فرداي آن روز بچهها را به همراه خانواده برادرم به مسافرت فرستادم و پس از آن جنازه را به داخل ماشين برده و به سمت جاده چالوس حرکت کردم و جسد را از درهاي در جنگلهاي عباسآباد واقع در کلاردشت به پائين پرتاب کرده و در نزديکيهاي صبح به خانه بازگشتم. با اعترافات صريح وحيد کارآگاهان با اخذ نيابت قضايي به محل پرتاب جسد مقتوله در جنگلهاي شمال رفته و با همکاري عوامل انتظامي شهرستان اقدام به بازرسي دقيق محل پرداخته و سرانجام بقاياي ناچيزي از جسد را كشف كردند.
به گزارش ايسنا، سرهنگ آريا حاجيزاده، معاون مبارزه با جرايم جنايي پليس آگاهي تهران بزرگ با اعلام اين خبر گفت: با توجه به اعترافات صريح متهم درباره ارتکاب جنايت و کشف بقاياي به جاي مانده از جسد، به دستور مقام قضايي قرار بازداشت موقت صادر و متهم براي انجام تحقيقات تکميلي در اختيار اداره دهم پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفته است.