چند سالی است که موضوع افت بهرهوری در محافل اقتصادی بصورت جدی به عنوان یکی از چالشهای اساسی فضای کسب و کار مطرح است. حداقل بگیر بودن ۵۰ درصد مشمولان قانون کار، دلیلی که در کنار مواردی همچون بیتوجهی به نیروهای حرفهای و صاحب تخصص، با انگیزه و خلاق و عدم استفاده از تکنولوژیهای روز باعث رواج پدیده بیکاری پنهان در بین شاغلان و افت قابل توجه بهرهوری نیروی کار شده است.
در سالهای اخیر نوعی از بیکاری وارد بازار کار کشور شده است که شامل شاغلان میشود و در برابر بیکاری کامل افراد خودنمایی میکند. هر چند بیکاری کامل افراد هزینهها و صدمات زیادی ممکن است برای خانوادهها و جامعه به همراه داشته باشد، اما بیکاری شاغلان به صورت مستقیمتر باعث افت شدید بهرهوری نیروی کار، پایین آمدن راندمان تولید، کاهش کیفیت ارائه خدمات و تولیدات و در نتیجه افزایش هزینههای بنگاه در برابر خروجی آن میشود. به عبارتی افراد به جای ارائه ۸ ساعت کار در روز، ۴ تا ۶ ساعت و در مواردی بیشتر را صرف امور متفرقه در حین حضور در محل کار میکنند و این مسئله علاوه بر اینکه ارتباط مستقیم با دیدگاه نیروی کار دارد، به میزان فعال بودن بنگاه و تولید نیز وابسته است.
به عنوان نمونه برخی بنگاهها با وجود داشتن نیروی قابل توجه، اما کار چندانی برای ارائه دادن ندارد و از اینرو افراد دچار بیکاری شدیدی در زمان حضور در محل بنگاه میشوند. کارشناسان بازار کار کشور میگویند بروز پدیده بیکاری پنهان و افت بهرهوری نیروی کار به عوامل متعددی بستگی دارد اما امروز در کشور به یک واقعیت تبدیل شده است. آنها معتقدند افت بهرهوری نیروی کار ارتباط مستقیمی با میزان دستمزد آنها دارد و به عبارت سادهتر افراد به میزان توجه کارفرما و دریافتی پایان ماه، کار ارائه میکنند. افراد چند ساعت واقعا کار میکنند؟
در ایران تحقیقات قابل توجهی از وضعیت بیکاری پنهان افراد شاغل در بخشهای مختلف اقتصادی از جمله دولتی و خصوصی وجود ندارد و یا اینکه دست کم نتایج آن ارائه نشده است، اما اغالب کارشناسان حوزه بازار کار معتقدند به دلیل پایین بودن میزان بهرهوری در بخش دولتی، طبیعتا بیکاری پنهان در این بخشها نیز به مراتب بالاتر از سایر حوزهها است. با این وجود در یک دهه اخیر بروز پدیده بیکاری پنهان در بخش خصوصی نیز مشاهده میشود. دلایلی که از آنها به عنوان علل بروز بیکاری پنهان در بنگاهها یاد می شود مربوط به افت بهرهوری نیروی کار به دلایلی مانند پایین بودن سطح دستمزدها، بیتوجهی کارفرمایان به نیروهای خلاق و با انگیزه، نبود مکانیسم شناسایی نیروهای کارآمد و تشویق آنها برای ایجاد انگیزه در دیگران و یا عدم استفاده از تکنولوژی مناسب در تولید است.
همواره این سوال برای کارفرمایان مطرح است که نیروها چند ساعت واقعی در روز کار میکنند؟ مقایسه میزان بهرهوری نیروی کار در ایران با کشورهایی مانند ژاپن و کره جنوبی که در این بخش پیشرفتهای چشمگیری در یکی دو دهه اخیر داشتهاند به خوبی نشان دهنده وجود این دغدغه برای کارفرمایان است.
اما این سوال نیز مطرح است که امروز چند درصد نیروی کار کشور دچار بیکاری پنهان هستند؟ این مسئله تا چه اندازه باعث لطمه به خدمات رسانی و افزایش تولیدات کیفی در کشور شده است؟ کارشناسان معتقدند به دلیل پایین بودن میزان دستمزدها، بخش قابل توجهی از نیروی کار مجبور به انجام دو و یا چند شغل در روز هستند که این مسئله به بروز بیکاری پنهان در آنها دامن میزند. واژه بیکاری پنهان چندسالی است که به ادبیات بازار کار کشور وارد
شده است.
با وجود این مسئله و بالا بودن آمار آن، برخی مدیران تلاش دارند تا بروز این عارضه در محیطهای کاری کشور را انکار کنند. سالها است که چالش تعریف واقعی از شاغل و بیکار در کشور وجود دارد و ما همواره با این مسئله مواجه هستیم که فرد با ۲ ساعت کار در هفته شاغل شناخته میشود. در واقع باید گفت مرز مشخصی بین بیکاری پنهان و بیکاری کامل وجود ندارد و امکان شناسایی مشاغل واقعی از غیررسمی نیز نیست.
افرادی را داریم که ممکن است با چند ساعت کار در هفته و یا در ماه درآمد مناسبی دارند. بنابراین طبق تعاریف موجود باید این افراد را شاغل بدانیم، یا بیکار و یا اساسا بگوییم اینگونه شاغلان دچار بیکاری پنهان هستند. افرادی نیز هستند که به دلیل پایین بودن تولید و با وجود آماده به کار بودن، دچار بیکاری پنهان هستند و تنها اسم شاغل را یدک میکشند و سهم ناچیزی در افزایش بهرهوری و در نتیجه گردش چرخهای اقتصادی کشور دارند.
در سالهای اخیر گروههایی در اقتصاد کشور پدید آمدهاند که به فعالیتهای غیررسمی و دلالی اشتغال دارند و بخش سیاه از اقتصاد را شکل دادهاند. میزان تسلط اینگونه مشاغل به اندازهای در حال رشد است که رفته رفته مشاغل رسمی و شناسنامهدار به حاشیه میروند. هم اکنون ۱۰ تا ۱۲ میلیون نفر شاغل مشمول قانون کار داریم که به صورت رسمی آمارهای آنها به ثبت رسیده است.
وقتی حداقل نیمی از این گروهها دستمزی به میزان حداقلهای مصوب شورای عالی کار و یا کمتر از آن را داشته باشند، قاعدتا دچار بیکاری پنهان و افت راندمان کاری در عین حضور در محل-های کاری می شوند و گروهی خواسته و یا ناخواسته با این مسئله مواجه میشوند.
مسئله پایین بودن دستمزدها باعث شده تا افراد به جای یک کار در روز به دو یا چند شغل فکر کنند و ناخودآگاه رفتن به این سمت باعث بروز پدیده بیکاری پنهان در افراد میشود. نمیتوان برآوردی از میزان بیکاری پنهان در بین شاغلان ارائه کرد، اما به طور قطع این مسئله به میزان بیکاری کامل میتواند باعث آسیب زدن به جریان اقتصاد و درآمد در کشور شود.
خبرگزاری مهر