دوشنبه ۲۵ فروردين ۱۳۹۳ - ۰۰:۰۷
کد مطلب : 86730

عذرخواهي مي‌كنيم پس هستيم

شگفت‌آور و شک برانگيز است که هنوز برخي اصلاح‌طلبان، براي نزديک شدن به آمريکا تلاش مي‌کنند و براي اين که اين اتفاق بيفتد...

شگفت‌آور و شک برانگيز است که هنوز برخي اصلاح‌طلبان، براي نزديک شدن به آمريکا تلاش مي‌کنند و براي اين که اين اتفاق بيفتد حاضرند دست به هر کاري بزنند.
اين بارقه اميد که پس از انتخابات رياست جمهوري ۹۲ در دل آنها روشن شد، پس از گذشت بيش از ۸ ماه از ادامه دشمني‌ها، زياده‌خواهي‌ها و کارشکني‌هاي آمريکا عليه جمهوري اسلامي ايران، تصور مي‌شد، نااميدي از اين سياست سراغ اصلاح‌طلبان بيايد و ديگر پي‌گير اين موضوع به خاطر همه اتفاقاتي که در اين چند ماهه از سوي آمريکا عليه ايران تدارک ديده شد، نباشند، اما عليرغم همه آنها، اصلاح طلبان نرمش‌هاي بيشتري از خود نشان مي‌دهند.
اين رفتار سياسي که از سوي آنها سر مي‌زند، چيزي جز مرعوب شدن و تن دادن به خواسته‌هاي آمريکا نيست. تصورش را بکنيد اگر، دولت در دست اصلاح‌طلبان بود، اکنون مردم ايران بايد در خيابان‌هاي شهرشان شاهد حضور آمريکايي‌ها مي‌بودند! و هر آنچه که آنها ديکته مي‌کردند، ما نيز بايد آن را مي‌نوشتيم. اصلاح طلبان سياست پاک کردن دشمني‌هاي آمريکا عليه ايران در ذهن و افكار مردم را همچنان دنبال مي‌کند. اين رفتارها با اقداماتي که آنها انجام داده و اکنون نيز مي‌دهند، همراه است.
برخي از آنها، مخالفت و انتقاد از سياست‌هاي گفت‌وگو و ارتباط با آمريکا را، نوعي کاسبي براي افراد و گروه‌هايي نام نهادند که آمريکا را دشمن مي‌دانند.
۱۳ آبان سال گذشته از سوي اصلاح‌طلبان و رسانه‌هاي آنها تلاش بسياري شد تا اين مراسم که يادآور ۳ رويداد مهم تاريخي است، کمرنگ شود و شعار مرگ بر آمريکا در اين مراسم ضد آمريکايي سر داده نشود.
حتي از سوي يکي از اصلاح‌طلبان نامه‌اي به رئيس‌جمهور نوشته شد که در آن خواهان تحريم ۱۳ آبان شده بود!
تغيير ذائقه سياسي مردم ايران نسبت به آمريکا و همه جناياتي که عليه ايران اسلامي انجام شده است، يکي از اهدافي است که اصلاح طلبان آن را به جد دنبال مي‌کنند.
حال اين سياست مي‌تواند از سر ترس و وحشتي باشد که در دل آنها افتاده است و نگران آن هستند که آمريکا دست از پا خطا کند، يا وابستگي و دلبستگي سياسي آنها به آمريکاست. اما هر چه هست، تفکري اشتباه، به دور از خرد، دورانديشي و عقلانيت سياسي است که تصور شود رابطه با آمريکا حلال مشکلات خواهد بود.
آيا واقعاً اين جمله آقاي روحاني که گفته بود؛ آمريکا کدخداي دنياست و بايد با او گفت‌وگو کرد، با اقبال مواجه شد؟!
اگر چنين اقبالي که اصلاح طلبان ادعا مي‌کنند صحت داشته باشد، پس حضور ميليوني مردم در راهپيمايي ۲۲ بهمن ماه سال گذشته عليرغم همه تلاشي که طيف اصلاح‌طلب براي تطهير آمريکا انجام داد، نشان چيست؟ آيا نشان اقبال مردم از برقراري ارتباط و انجام گفت‌وگو با آمريکا است؟
و اکنون آنها (اصلاح طلبان) کار را به جايي رسانده‌اند که ضعف تئوريک و تحليل خود را بيشتر آشکار مي‌کنند.
۱۳ آبان ۵۷ عده‌اي از دانشجويان، سفارت آمريکا را تسخير کردند و به فرموده حضرت امام(ره) انقلاب دوم را رقم زدند. لانه جاسوسي آمريکا پس از تسخير آن، بسياري از اسناد و مدارک را رو کرد و نشان از توطئه‌ها و اقداماتي داشت که عليه ايران انجام شده و قرار بود انجام شود. اين اقدام، آمريکا را در سطح جهان تحقير کرد، تحقيري که هيچگاه از ياد سردمداران آمريکايي نخواهد رفت و اکنون برخي دانشجويان پيرو خط امام(ره) که در تسخير سفارت آمريکا نقش داشتند، در يک گذار سياسي شديد، حاضرند بابت اقدام انقلابي خود از آمريکا عذرخواهي کنند، تا شايد طناب پاره شده ارتباط ايران و آمريکا با از ياد بردن گذشته و تاريخ، باز هم بر پاي ايران اسلامي گره بخورد.
انقلابيون ديروز که اقدام خود را در تسخير لانه جاسوسي عملكردي مثبت مي دانستند اکنون نفي مي‌کنند و حاضرند بابت آن عذرخواهي کنند و اکنون نگران آن هستند که تندروها نبايد منافع ملي را تعيين کنند، چرا که به گفته آنها، در هيچ کجاي دنيا اين گروه‌ها، حق تصميم‌گيري ندارند.
پرسشي در اين زمينه از اصلاح‌طلبان پشيمان از اقدام انقلابي مطرح مي‌شود که در آن زمان شما هنگامي که اقدام به اين کار کرديد، به اين جمله و تحليل خود اعتقاد داشتيد که، «اين که چه کسي منافع ملي را در کشور تعيين مي‌کند، افراد، جناح‌ها و گروه‌ها نيستند، بلکه يک مساله ملي است که همه در اداره حاکميت سهيم هستند و منافع ملي بايد از طرف همه گروه‌هاي اجتماعي رعايت شود.»
فراموش کردن جنايات آمريکا که در گذشته عليه جمهوري اسلامي ايران انجام شده است و نسيان درباره توطئه‌ها و تهديدات و تحريم‌هايي که اکنون عليه ايران جريان دارد، يا نشان از تحليل غلط و برداشت نادرست از تحولاتي است که در ايران، منطقه و دنيا در حال وقوع است، يا نشان دهنده دلبستگي بيهوده يا وابستگي سرسپرده به کدخدايي است که اکنون با چالش‌هاي بسياري روبروست که حتي توان حل آنها را ندارد.
اصلاح‌طلبان نمي‌توانند تفکر خود را براي غلبه بر افکار عمومي حاکم سازند چون جايگاه اجتماعي و اعتماد عمومي جامعه را از دست داده‌اند. راه برون‌رفت از چنين وضعيتي همراه و همگام شدن با واقعياتي است که در جريان است. مقاومت نه وادادگي. اين كه به دولت توصيه شود حتي از معرفي نماينده جمهوري اسلامي ايران به سازمان ملل به خاطر مخالفت آمريكا اصرالر نكند و كوتاه بيايد، مقاومت در برابر زياده‌خواهي و زورگويي‌هاي آمريكا نيست، وادادگي سياسي است.

سياوش کاوياني

https://siasatrooz.ir/vdcdz50j.yt09s6a22y.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی