پنجشنبه ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۰۱:۰۲
کد مطلب : 104408
روایتی از جلسه‌ای که غربی‌ها را عصبانی کرد

آمریکایی‌ها از سیاست خودکفایی ایران می‌ترسند

زمانی می‌توان از استقلال یک کشور سخن گفت که این مفهوم به‌شکلی همه‌جانبه در کشور رقم بخورد و به‌عبارتی در کنار استقلال سیاسی، استقلال اقتصادی نیز تحقق یافته باشد. به‌خصوص در دنیایی که بخش عمده‌ای از رقابت‌ها برای تصاحب بازارها صورت می‌گیرد، استقلال اقتصادی اهمیتی دوچندان پیدا می‌کند. استقلال در زمینۀ محصولات کشاورزی، از مهم‌ترین ارکان استقلال اقتصادی است. با درک این مسئله باید پرسید چرا کشور ما بعد از نزدیک به چهار دهه که از پیروزی انقلاب اسلامی می‌گذرد، هنوز نتوانسته است امنیت غذایی و اقتصاد کشاورزی خود را آن‌گونه که در شأن نام ایران است، گسترش دهد. برای پاسخ به این سؤال اندیشکده برهان، به‌سراغ دکتر پیمان فلسفی معاون وزیر اسبق جهاد کشاورزی و عضو هیئت ‌علمی سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی رفته است. بخوانید بخش اول این گفت‌وگو را:
آمریکایی‌ها از سیاست خودکفایی ایران می‌ترسند

لطفاً در راستای بحث امنیت و استقلال اقتصادی و همچنین عزت، پیشرفت درون‌زا و اقتدار ملی، بفرمایید منظور از امنیت اقتصادی چیست؟ بین این مفهوم و سطح استانداردهای زندگی مردم چه ارتباطی وجود دارد؟
موضوع اقتصاد، بحثی اساسی است که همیشه در جوامع بشری مطرح بوده است. این موضوع در دین مبین اسلام نیز از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. کشور ما ایران نیز اندوختۀ فراوانی در این زمینه دارد. اما چگونگی استفاده از مجموعۀ این شرایط برای رسیدن به امنیت اقتصادی به‌میزان بهره‌گیری ما از جهان‌بینی اسلامی، اعتقادات، باورها، آرمان‌ها و ارزش‌هایی که به آن‌ها پایبند هستیم، برمی‌گردد. در واقع چارچوب نظام اسلامی براساس بهره‌مندی از داشته‌ها و اندوخته‌های معرفتی، اعتقادی، آرمانی و ارزشیِ خود در بنیان‌های اقتصادی و پایه‌گذاری ساختار اقتصادی شکل گرفته است. آسیب‌هایی که تاکنون در این زمینه متوجه کشور شده، به‌دلیل فاصله گرفتن از چارچوب‌هایی بوده که دین مبین اسلام در عرصۀ اقتصاد برای ما مشخص کرده است.
با اینکه پس از انقلاب اسلامی سعی شده است تا در این مسیر قدم گذاشته شود و مقام معظم رهبری نیز همواره بر رعایت این چارچوب‌ها تأکید فرموده‌اند، اما به نظر بنده، هنوز آن‌گونه که باید دربارۀ اصول اقتصادی مبتنی‌بر تعالیم اسلامی و دسترسی به امنیت اقتصادی و ملی به اجماع نرسیده‌ایم. چگونگی پاسخ‌گویی به نیازهای مردم به‌میزان اعتقاد دولتمردان کشور به بهره‌مندی از تعالیم، فرموله کردن و تبدیل کردن آن‌ها به راهبردها و استراتژی‌هایی برای حل مسائل روز و پاسخ‌گویی به نیازهای نسل امروز و نسل‌های آینده بستگی دارد. این همان چیزی است که در دنیا، توسعۀ پایدار نامیده می‌شود.
کشورهای غربی سعی می‌کنند از داشته‌های خود و دیگران استفاده کنند. به نظر بنده، کشورهای غربی در بعضی مواقع بسیار بهتر از ما ایرانی‌های مسلمان شیعه که در چارچوب نظام اسلامی زندگی می‌کنیم، سعی می‌کنند از داشته‌های اسلام و مسلمانان استفاده کنند. آن‌ها سعی می‌کنند با درک مسائلی که در این نظام مطرح می‌شود، بلافاصله آن‌ها را فرموله کنند و در قالب علمی راهکاری برای آن پیدا کنند. به‌ عبارت ‌دیگر، در مقام عمل از آن استفاده می‌کنند.
برای مثال، امروز در بحث اقتصاد مقاومتی که مبتکر آن مقام معظم رهبری بوده‌اند، با گذشت تقریباً دو سال، هنوز نتوانسته‌ایم براساس بیانات و انتظارات ایشان مدلی اقتصادی برای کشور طراحی کنیم. درحالی‌که کشورهای دیگر در دنیا به‌محض مطرح شدن این‌گونه مسائل، سعی می‌کنند به‌سمت استفاده از آن‌ها پیش بروند. نمونۀ این اقدام در بحث کشاورزی محقق شده است. امروز آمریکا در ایالت‌های مختلف خود، سعی می‌کند کشاورزی مقاومتی را در بین شهروندان خود گسترش دهد؛ یعنی به‌سمتی پیش می‌رود که مردم شهرها نیز بتوانند در منازل خود مواد غذایی مورد نیاز خود را تأمین کنند. بنابراین آن‌ها ادبیات و راهکارهای این‌چنینی را از ما دریافت و سریع‌تر از ما اجرا می‌کنند، درحالی‌که متأسفانه ما آن‌قدر درگیر پیچ‌وخم‌های سیاسی و اداری می‌شویم که شرایط دیگری رقم می‌خورد و دوباره برای شرایط جدید باید برنامه‌ریزی جدیدی انجام دهیم.
اگر در بحث اقتصاد مقاومتی، مبنا را بیانات مقام معظم رهبری قرار دهیم، متوجه می‌شویم که ایشان سه اصل را در این زمینه مطرح کرده‌اند. طبق تعریف ایشان، اقتصاد مقاومتی، دانش‌بنیان، مردمی و عدالت‌محور است. حال اگر بتوانیم از یک طرف این سه مؤلفه را در نظام اقتصادی کشور پیاده‌سازی کنیم و از طرف دیگر تعالیم و مبانی اسلام را نیز در فعالیت‌های خود جاری و ساری کنیم، می‌توانیم بسیاری از مسائل را حل کنیم و به بیراهه نرویم. 

چطور می‌توانیم این سه مؤلفه در اقتصاد مقاومتی، یعنی دانش‌بنیان بودن، مردمی بودن و عدالت‌محوری را در عمل پیاده کنیم؟
توجه بفرمایید که با دانش‌بنیان کردن دانشگاه‌ها و مراکز تحقیقاتی و پژوهشی، اساساً مقولۀ تحقیقات و دانش فنی و فناوری مورد نیاز را خودمان به دست می‌آوریم و به تحقیقات اولویت می‌بخشیم. در واقع باید بتوانیم نقش دانشگاه‌ها، اساتید و علمای کشور را در حوزۀ اقتصاد به‌درستی تداعی کنیم و با فرموله کردن آنچه از آن‌ها مطالبه می‌شود، یک‌سری مبانی نظری تولید کنیم که برمبنای آن‌ها، برنامه‌های عملیاتی کشور را تدوین نماییم.
از طرف دیگر، باید مردمی بودن اقتصاد کشور را جدی بگیریم. از اصل ۴۴ قانون اساسی که اجرای آن با فرازونشیب‌هایی همراه بوده و هنوز نیز آن‌گونه که باید با چرخ‌دنده‌های اقتصادی کشور عجین نشده است گرفته تا استفاده از ظرفیت‌های مردمی در بخش خصوصی، صنوف، تشکل‌ها، اتحادیه‌ها، تعاونی‌ها و نهادهای مردمی، همه را باید به مؤلفه‌های اقتصادی کشور پیوند بزنیم تا امنیت اقتصادی کشور حاصل شود.
هرچند تأکید مقام معظم رهبری بر اصل ۴۴ قانون اساسی، بارقه‌هایی از امید را ایجاد کرد، اما به‌دلیل اینکه در ایران فرایند خصوصی‌سازی و مردمی کردن اقتصاد به‌درستی صورت نگرفته است، هنوز در این زمینه مشکلاتی وجود دارد. درست است که در این مورد قانون نیز وجود دارد، اما در مقام اجرا و عمل، دچار اشکال هستیم. این موضوع نیز یکی از مسائلی است که باید هرچه زودتر برای حل‌وفصل آن راهکاری اندیشیده شود.
عنصر سوم، عدالت‌محور بودن در اقتصاد است؛ یعنی باید به‌گونه‌ای عمل شود که اقشار و طبقات مختلف اجتماعی در کشور احساس کنند که در توزیع منابع و دسترسی به منابع، عادلانه برخورد می‌شود. در واقع منابع مالی، اعتباری، پولی، زیرساختی و سرمایه‌ای کشور باید به‌سمتی برود که آحاد جامعه بتوانند متناسب با نیاز خود، از مواهب اقتصادی و اجتماعی آن‌ها بهره‌مند شوند و اجرای عدالت و داشتن برخوردی عادلانه در همۀ طبقات جامعه احساس شود.
در حال ‌حاضر، با هدفمندی یارانه‌ها و مباحثی از این دست، سعی شده است در نظام اقتصادی به‌سوی عدالت‌محوری قدم برداشته شود، اما هنوز تا تحقق کامل آن فاصلۀ زیادی مانده است. به نظر بنده، چه در بحث هدفمندی یارانه‌ها و مباحثی که به توزیع و استفادۀ عادلانۀ منابع مربوط می‌شود و چه در بحث زیرساخت‌ها و امکاناتی که باید در اختیار مردم کشور قرار بگیرد، هنوز چندان هدفمند عمل نشده است.
به نظر می‌رسد آنچه در قانون مطرح شده، هنوز به‌طور کامل اجرا نشده است، زیرا باید کسانی که اولاً صلاحیت آن را داشته باشند، ثانیاً اهلیت داشته باشند، ثالثاً اعتقاد و عشق به کار داشته باشند و رابعاً به آن نیاز داشته باشند، به این عرصه وارد شوند. در غیر این‌صورت نمی‌توان گفت دستیابی به این اهداف امکان‌پذیر است. 

بحث خودکفایی در بخش کشاورزی و تولید محصولات اساسی چه اهمیتی دارد؟ چقدر می‌تواند امنیت اقتصادی یک کشور را تضمین کند؟
خودکفایی در بخش کشاورزی و به‌ویژه در محصولات اساسی و راهبردی، یک اصل است. این اصل چیزی نیست که افرادی مثل بنده به آن رسیده باشند؛ یعنی این اصل در قانون اساسی آمده است. در اصل ۴۳ قانون اساسی جمهوری اسلامی، راهبرد و راهکار رسیدن به امنیت اقتصادی ترسیم شده است. از طریق خودکفایی در تولید محصولات کشاورزی، باید به این هدف کلان اقتصادی دست پیدا کرد.
در واقع در این اصل، اولویت مشخص شده است و می‌توان گفت قانون اساسی جمهوری اسلامی این مسیر را براساس ظرفیت‌هایی که در کشور وجود دارد، برای ما مشخص کرده است. استحضار دارید که در دنیا فقط دو کشور یا دو منطقۀ جغرافیایی وجود دارد که از اقلیم متنوع و شرایط آب‌وهوایی مناسب برای تولید محصولات کشاورزی، به‌ویژه محصولات اساسی و راهبردی مثل گندم، جو، ذرت یا دانه‌های روغنی یا حتی دامی برخوردار است. یکی آمریکاست و دیگری جمهوری اسلامی ایران. در این دو کشور از نظر تنوع اقلیمی، آب‌وهوایی، مزیت‌های نسبی در بخش کشاورزی و منابع طبیعیِ در اختیار، شباهت‌هایی وجود دارد.
بخش کشاورزی در کشور ما قدمتی چندهزارساله دارد. ایران توان بالایی در تولید محصولات کشاورزی داشته و همیشه نیاز غذایی خودش را خودش تأمین کرده است. درحالی‌که این کشور در رژیم منحوس پهلوی بزرگ‌ترین واردکنندۀ محصولات کشاورزی در منطقه و دنیا بوده است. بعد از انقلاب، آرمان‌های حضرت امام(ره) در این زمینه مطرح شدند. ایشان با جدیت فرمودند کشاورزی باید محور استقلال و توسعه قرار بگیرد. این اصل در قانون اساسی کشور نیز وجود دارد. با این ‌وجود هنوز شاکلۀ تحقق این قضیه را در کشور فراهم نکرده‌ایم. به عبارت‌ دیگر، مسیر را درست طی نکرده‌ایم.
در برنامۀ سوم، توسعۀ کشاورزی محور استقلال قرار گرفت و از آن به‌عنوان محور توسعه نام برده شد، اما بااین‌حال به‌هیچ‌وجه این محوریت لحاظ نگردید که به نظر بنده مهم‌ترین دلیل آن نیز عدم اعتقاد متولیان اجرایی کشور به این موضوع اساسی بود. در واقع فکر می‌کنم رؤسای‌ جمهور محترم دولت‌های مختلف، به‌جز دولتی که مقام معظم رهبری مسئولیت آن را برعهده داشتند، آن‌طور که باید به بخش کشاورزی توجه نکرده‌اند.
شاید بتوان گفت در تصویب قوانین به این موضوع توجه بیشتری شده است، زیرا قوانین خوبی برای رونق بخشیدن به بخش کشاورزی وجود دارد، اما در نظام برنامه‌ریزی و بودجه‌ریزی کشور، کشاورزی از جایگاه مطلوبی برخوردار نیست. در واقع اولویت بخش کشاورزی چندان لحاظ نمی‌شود. بنابراین یک عامل که به بخش کشاورزی لطمه وارد کرده، عدم اهتمام جدی و راسخ مجریان و متولیان بخش اجرایی کشور به مقولۀ کشاورزی است.
عامل دومی که باعث لطمۀ جدی به بخش کشاورزی شده، وابستگی کشور به نفت و اقتصاد مبتنی‌بر نفت و درآمدهای نفتی است. آقایانی که کاندیدای ریاست‌جمهوری می‌شوند، به‌هیچ‌وجه برای بخش کشاورزی اولویت قائل نمی‌شوند و اقتصاد نفتی را در تدوین برنامه‌های خود در اولویت قرار می‌دهند، درحالی‌که در مقطعی که در هندوستان کشاورزی محور توسعه اعلام شد، همۀ بخش‌های اجرایی این کشور در خدمت بخش کشاورزی قرار گرفتند. بخش صنعت، نظام اقتصادی و بانکداری، حتی وزارتخانه‌ها و بقیۀ بخش‌های کشور هندوستان در خدمت بخش کشاورزی آن کشور قرار گرفت؛ یعنی محوریت کشاورزی به‌معنای واقعی کلمه اتفاق افتاد.
اگر چنین محوریتی برای یک سال یا حتی شش ماه در ایران نیز اتفاق بیفتد، شاهد اثرات آن خواهیم بود، اما متأسفانه هیچ‌گاه این اتفاق نیفتاده است. مقام معظم رهبری در دهۀ هشتاد در دیداری که با اعضای محترم کمیسیون کشاورزی داشتند، مطرح فرمودند اگر همۀ دستگاه‌های کشور فقط برای شش ماه، توان و توجه خود را به بخش کشاورزی معطوف کنند، همۀ مشکلات کشور برطرف خواهد شد. ایشان از ما انتظار اجرای این فرموده را دارند.
مقولۀ خودکفایی زمانی اتفاق می‌افتد که همت و عزم ملی وجود داشته باشد. در مقطعی، در رابطه با گندم این امر احساس شد. البته عوامل متعددی نیز برای اجرای آن وجود داشت، اما چون به موضوع توجهی پایدار نشد، به‌محض اینکه در کشور خشکسالی اتفاق افتاد، بلافاصله دوباره به نقطۀ شروع و حتی ده‌ها پله قبل‌تر از آن برگشتیم.
این روزها هم شنیده می‌شود بعضی از آقایانی که خود را صاحب‌نظر می‌دادند، به‌صراحت می‌گویند دنبال کردن سیاست خودکفایی در کشور اشتباه بوده است؛ یعنی مسیری که حضرت امام(ره) در اوایل انقلاب مشخص کرده‌اند، مسیر درستی نبوده است و ما نیز چون احساساتی شده بودیم، آن مسیر را دنبال کردیم. به همین دلیل نیز امروز وضعیت محیط‌زیست کشور با مشکلات عدیده‌ای مواجه شده است. در واقع این آقایان با این سخنان مشکلات موجود را به گردن بخش کشاورزی می‌اندازند، درحالی‌که این مشکلات به‌دلیل بی‌تدبیری و سوءمدیریت ایجاد شده است.
در حقیقت، همۀ امکانات و شرایط برای رسیدن به خودکفایی در بخش محصولات کشاورزی در کشور وجود دارد. شرایطی مثل زمین حاصلخیز، نیروی انسانی خوب اعم از کشاورز و کارشناس، شبکۀ تحقیقاتی و ترویجیِ گسترده و همچنین زیرساخت‌های مورد نیاز در کشور وجود دارد. شاید مقدار آب کشور اندک باشد، اما آب نیز وجود دارد. در واقع مدیریت منابع طبیعی و آبی کشور ضعیف است که باید روی این موضوع کار شود، نه‌ اینکه به‌دلیل کمبود آب، صورت‌مسئله (یعنی خودکفایی در تولید محصولات اساسی کشاورزی) پاک شود. ازآنجاکه در قانون اساسی نیز این موضوع مطرح شده است، نمی‌توانیم خودکفایی در تولید محصولات کشاورزی را تعطیل کنیم، بلکه باید شرایط اجرایی شدن آن را در کشور فراهم کنیم. بنابراین هیچ راه گریزی از آن وجود ندارد. ضمن‌ اینکه با وجود دشمن‌هایی که ایران را احاطه کرده‌اند، مقولۀ امنیت غذایی از اهمیت بسزایی برخوردار است. در این شرایط، با گفتن اینکه خودکفایی سیاست غلطی در ایران بوده و اینکه تولید محصولات کشاورزی کاری اقتصادی نیست، در واقع آب به آسیاب دشمن می‌ریزیم. 

آیا می‌توانید به چند نمونه از اقدامات دشمن در این زمینه اشاره کنید؟
شما خودتان رسانه‌ای هستید و استحضار دارید. «بی‌بی‌سی» و «صدای آمریکا» بخشی از گزارش‌های مربوط به محیط‌زیست و شرایط اقلیمی کشور را به این مباحث اختصاص داده‌اند و سعی می‌کنند از این منظر کشور را ناتوان جلوه دهند. مسائل زیست‌محیطی را بسیار حاد جلوه می‌دهند و مقصر اصلی را نیز بخش کشاورزی معرفی می‌کنند. چرا این شبکه‌ها تا این‌حد روی بخش کشاورزی متمرکز شده‌اند و بخش کشاورزی و سیاست خودکفایی را دلیل این آسیب‌ها معرفی می‌کنند؟ در گزارش‌هایشان نیز دقیقاً این موضوع را اعلام می‌کنند و به صحبت‌های آقایان در داخل کشور و مباحثی که اخیراً اعلام شده و طی دو سال گذشته شدت گرفته است، استناد می‌کنند. درحالی‌که این سیاست درستی است که امروز دنیا نیز برای تحقق آن تلاش می‌کند.
امروزه سیاست‌گذاران آمریکایی در مقاله‌ها، راهبردها و سیاست‌های خود، روی این نکته تأکید می‌کنند که با توجه به افزایش جمعیت و افزایش نیاز غذایی کشورشان، برای افزایش محصولات بخش کشاورزی در پنجاه سال آینده برنامه‌ریزی می‌کنند. درعین‌حال اعلام می‌کنند که منابع در حال کاهش است. در واقع با وجود خشکسالی و مشکلات زیست‌محیطی می‌خواهند طی بیست یا سی سال آینده، تولید محصولات کشاورزی و اساسی خود را دوبرابر کنند. بعد در چنین شرایط مشابهی، آقایان در ایران اعلام می‌کنند جمهوری اسلامی اشتباه کرده و خودکفایی نباید اتفاق می‌افتاده است، زیرا اصلاً سیاست خودکفایی پاسخگوی نیاز کشور نبوده است و به‌بهانۀ مواجهه با کمبود آب و خشک شدن چاه‌های کشور، اعلام می‌کنند بهتر است دنبال وارد کردن محصولات کشاورزی باشیم. درحالی‌که به نظر بنده، به‌هیچ‌وجه چنین چیزی نمی‌تواند سندیت داشته باشد، حتی آمار وزارت نیرو که اعلام می‌کند بیش از نود درصد آب کشور در بخش کشاورزی استفاده می‌شود، اشکال دارد. براساس بررسی‌هایی که به عمل آمده است، حدود ۵۶درصد آب استحصالی کشور در بخش کشاورزی استفاده می‌شود و بقیۀ آن هدر می‌رود که باید با مدیریت کردن درست، از هدر رفتن آن جلوگیری شود.
چینی‌ها از آب باران در خیابان‌ها نیز نمی‌گذرند. سیستم آبخیزداری شهری راه‌اندازی کرده‌اند و بارانی که می‌بارد را جمع می‌کنند و دوباره از آن استفاده می‌کنند. با جمعیت زیادی که دارند، روزبه‌روز بر تولیدشان افزوده می‌شود. ایران از نظر منابع آبی غیرمتعارف وضعیت نسبتاً خوبی دارد. منابعی مثل آب‌های آزاد، رودخانه‌ها و آب‌های شیرین دارد که به‌راحتی از دسترس ما خارج می‌شود و در اختیار کشورهای دیگر قرار می‌گیرد. هیچ برنامه‌ای نیز برای استفاده از این آب‌ها نداریم. بخش عظیمی از آب بارانی که می‌بارد، تبخیر می‌شود و از دست می‌رود. در بخش کشاورزی نیز هدررفت آب وجود دارد. در واقع استفاده از آب در بخش کشاورزی راندمان و بهره‌وری پایینی دارد که باید مدیریت شود. اگر به کشاورزان آموزش داده شود، یافته‌های تحقیقاتی به کشاورزان منتقل شود و سیستم ترویج کشاورزی از رونق برخوردار شود و درست عمل کند، مطمئناً این وضعیت که به دلیل سوءمدیریت در بخش کشاورزی به آن دچار هستیم، درست می‌شود. نود درصد مشکلات مربوط به خودکفایی، کمبود آب و محیط‌زیست در کشور به‌دلیل سوءمدیریت است که باید راهکاری برای آن اندیشیده شود. پاک کردن صورت‌مسئله و گفتن اینکه باید از خارج کشور وارد کنیم، کار صحیحی نیست. ما که مدعی خودکفایی هستیم و نظام کشورمان نیز براساس خودکفایی طراحی شده است، باید سعی کنیم شرایط آن را نیز فراهم کنیم. بنابراین مقولۀ خودکفایی در کشور قابل تحقق است و در زمینۀ محصولات اساسی کشور نیز باید اتفاق بیفتد، زیرا موضوعی استراتژیک است. مسئلۀ غذا و امنیت غذایی با امنیت ملی و اقتدار ملی کشور گره خورده است. به‌محض‌ اینکه جمهوری اسلامی در تولید گندم دچار ضعف می‌شود، شرکت‌ها و تولیدکنندگان آمریکایی و کانادایی خوشحال می‌شوند. به‌محض‌ اینکه محموله‌های گندم وارد ایران می‌شود، همۀ رسانه‌ها این را رصد و اعلام می‌کنند.
ناگفته نماند به‌محض‌ اینکه ایران در قبال این قضیه مقتدرانه موضع می‌گیرد، لرزه بر اندام آن‌ها می‌افتد. بنده شاهد نمونۀ بارز این قضیه در اجلاس منطقه‌ای فائو در قاهره بوده‌ام. در سال ۱۳۸۷ در این اجلاس به‌عنوان نمایندۀ جمهوری اسلامی حضور داشتم و اعلام کردم برنامۀ ایران خودکفایی در گندم و دانه‌های روغنی است و می‌خواهد تمامی محصولات اساسی خود را طی ده سال به این مرحله برساند. نمایندۀ آمریکا، فرانسه، انگلیس و ایتالیا نیز در آن جلسه حضور داشتند، درحالی‌که اصلاً عضو منطقۀ غرب آسیا محسوب نمی‌شوند، اما بلافاصله بعد از اعلام بنده، پچ‌پچ‌هایشان شروع شد و سعی کردند سیاست‌های ایران را در این زمینه زیر سؤال ببرند تا نظر کشورهای منطقه را نسبت به این قضیه تغییر دهند. درحالی‌که بعد از جلسه، نمایندگان کشورهای سودان، لیبی و یمن به ما مراجعه کردند و گفتند که می‌خواهند راهکارهای خودکفایی ایران را بیاموزند.
در واقع جهان اسلام و کشورهای مستضعف عقب نگه داشته شده‌اند تا وابسته بمانند. از نظر استکبار جهانی، راهبرد خودکفایی می‌تواند سیاست‌های آن‌ها را تحت‌تأثیر قرار دهد، زیرا اگر بیداری اسلامی در این زمینه اتفاق بیفتد، ضربه‌ای بر استکبار جهانی خواهد بود. بنده در جایی اعلام کردم ایران با همین آب موجود و نیروی انسانی و امکانات، توان تولید سیصد میلیون تُن محصول کشاورزی را در کشور دارد. بلافاصله بعد از آن، سایت اتحادیۀ اروپا این خبر را منعکس کرد که مقام مسئولی در جمهوری اسلامی می‌گوید ایران می‌تواند سیصد میلیون تن تولید غذا داشته باشد. بعد نیز در راستای زیر سؤال بردن این ادعا، به تحلیل این موضوع پرداخت که چطور چنین چیزی ممکن است؟ بنابراین ایران باید خودکفایی را به‌طور جدی پیش ببرد و تحت‌ هیچ ‌شرایطی نباید از این موضع عقب‌نشینی کند. حتی در اقتصاد مقاومتی نیز باید جایگاه ویژه‌ای برای آن قائل شود.

https://siasatrooz.ir/vdce7e8zvjh87ei.b9bj.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی