شنبه ۳۰ فروردين ۱۳۹۳ - ۲۲:۳۵
کد مطلب : 86830
گفت‌و‌گوی اختصاصی سیاست روز با فینیَن کانینگهام، تحلیلگر انگلیسی

پيدا و پنهان بركناري بندر سلطان

ملك عبدالله هفته گذشته طی حکمی شاهزاده بندربن سلطان را از ریاست سازمان اطلاعاتی عربستان برکنار و معاون وی، یوسف الادریسی را به این سمت منصوب کرد. این برکناری بحثهای زیادی در محافل خبری دنیا برانگیخته و تحلیلگران درباره علت این برکناری و تاثیرات احتمالی آن بر سیاست خارجه عربستان‌سعودی به اظهار نظر پرداخته‌اند. سیاست روز در این زمینه گفت‌و‌گویی انجام داده با فینین کانینگهام، نویسنده، روزنامه‌نگار و تحلیلگر شناخته شده انگلیسی. فینین کانینگهام (Finian Cunningham) ایرالندی‌الاصل است تاکنون با روزنامه‌های گوناگونی چون ایندیپندنت، میررز، آیریش تایمز و پایگاههای خبری - تحلیلی مختلف بین‌المللی همکاری کرده است. وی همچنین موزیسین و ترانه‌نویس است و اخیرا کتابی درباره مبارزات مردمی در بحرین در دست چاپ دارد. او در زمینه حقوق بشر نیز فعالیتهای گسترده‌ای داشته، بطوریکه دولت بحرین در سال ۲۰۱۱ او را بخاطر افشای برخوردهای غیرانسانی ماموران حکومتی با تظاهرکنندگان، از این کشور اخراج کرد. وی معتقد است که علت برکناری شاهزاده بندر، بیشتر به اختلافات داخلی در خاندان آل‌سعود مربوط است تا به آنچه در خارج از مرزهای این کشور در جریان است. در ادامه گفت‌و‌گوي خبرنگار سیاست روز را با این تحلیلگر می‌خوانید.
پيدا و پنهان بركناري بندر سلطان

آقای کانینگهام، وقایع سه سال گذشته سوریه شکی باقی نمی‌گذارد که عربستان سعودی و اقمارش در منطقه، با وجود تلاش و سرمایه‌گذاری بسیار زیادشان، نتوانستند موفقیت چندانی در سوریه به دست بیاورند و عملا در رسیدن به هدف اصلی‌شان، یعنی تغییر دادن نظام سوریه، شکست خوردند. همزمان می‌دانیم که برنامه‌ریز و عملا فرمانده سیاست خارجه عربستان در قبال سوریه، شاهزاده بندر بن سلطان بوده است؛ سفیر اسبق عربستان در امریکا بوده و رئیس سازمان جاسوسی این کشور از سال ۲۰۱۲، که هفته گذشته از این سمت برکنار شد. به نظر شما علت این برکناری، شکست‌های سعودی‌ها و شخص بندر در برآورده کردن اهدافشان در سوریه بوده است؟ و آیا این برکناری می‌تواند نشانه‌ای باشد از تغییر سیاست سعودی‌ها نسبت به سوریه و کلا جناح شیعی منطقه؟
مطمئنا این شکست‌ها در برکناری شاهزاده بندر نقش اساسی داشته است. او که جزء مهمترین مقامات عربستان در سیاست خارجه بود، در سال ۲۰۱۲، چند ماه پس از آغاز شورشهای سوریه به ریاست سازمان جاسوسی - اطلاعاتی این کشور انتخاب شد و نقشی اساسی در فرستادن تروریستهای بنیادگرا به سوریه و تجهیز آنها و شعله‌ور کردن خشونتها در سوریه، و نیز عراق و لبنان داشته است؛ به طوری که برخی او را «رئیس تروریسم عربستان» لقب داده‌اند. عناد او نه تنها دولت سوریه، بلکه متحدان شیعه سوریه یعنی ایران، عراق و حزب‌الله لبنان را شامل شده است. اتفاقات میدانی در صحنه جنگ داخلی در سوریه و بخصوص پیروزی‌های مهم و استراتژیک ارتش سوریه در دو ماه اخیر مشخص کرده که دولت سوریه تقریبا به سلامت از خطر سرنگونی عبور کرده و کاملا دست بالا را در نبرد داخلی این کشور دارد و این شکی باقی نگذاشته که بندر به عنوان رئیس عملیات سعودی‌ها بر علیه سوریه نتوانست اهداف عربستان سعودی را محقق کند و مسلما این عامل در برکناری‌اش نقش داشته است، اما به نظر من علت اصلی برکناری او بیش از آنکه به ناکامی عربستان در سیاست خارجه‌اش مربوط باشد، به بحران‌های درونی خاندان سعود ارتباط دارد. در واقع هدف از کنار گذاشتن او از پست مهم ریاست سازمان اطلاعاتی، ایجاد ثبات داخلی در خاندان حاکم بر عربستان است. همچنین، دستگاه حاکمه در عربستان با اخراج بندر، از او به عنوان نوعی سپربلا برای توجیه شکستشان استفاده کرده‌اند و خواسته‌اند تا تقصیر ناکامی‌شان را به گردن او بیاندازند و خود را تبرئه کنند.
خب، به هر حال همانطور که اشاره کردید بندر رئیس عملیات جنگی سعودی‌ها بر علیه سوریه بود و بخش اصلی مسئولیت شکست متوجه اوست.
دستگاه حاکمه و در صدر آن ملک عبدالله، پادشاه عربستان هم دوست دارند ماجرا این چنین به نظر بیاید، در حالی که بندر مامور اجرای فرمانهای ملک عبدالله بوده است و تصمیم‌گیرنده اصلی و تعیین‌کننده سیاست خارجه عربستان سعودی در قبال سوریه و دیگر مسائل، شخص ملک عبدالله بوده است. نباید فراموش کرد که ملک عبدالله بود که بندر را به سمت رئیس دستگاه اطلاعاتی برگزید و او بود که مسئولیت اجرای برنامه‌های آل‌سعود در سوریه را بر عهده بندر گذاشت، بنابراین شکی نیست که فعالیتهای ضد‌سوری عربستان، کاملا از سوی ملک عبدالله تعیین و تایید شده است و او در جریان تمام جزییات اقدامات جنایتکارانه رژیمش در سوریه و دیگر کشورهای آشوب‌زده منطقه بوده است. بنابراین نباید بندر را شخص اصلی در این ماجرا بدانیم؛ او بیش از هر چیز، مامور اجرای فرمانها و سیاستهای تایید شده از سوی ملک‌عبدالله بوده است. شاید او ابتکاراتی در زمینه اقدامات براندازانه در سوریه داشته است، اما مطمئنا تنها مغز متفکر نبوده و نقشه‌های کاملا تحت نظر پادشاه اجرا می‌شده است.
بنابراین برکناري بندر، صرفا یک حرکت تاکتیکی بوده است.
بله، حرکتی از جانب ملک‌عبدالله برای اینکه شکست برنامه‌های خود در تغییر رژیم سوریه را به گردن بندر بیاندازد و خودش را از مسئولیت این شکست تبرئه کند و چنین القا کند که خود نقشی در اقداماتی که منجر به خشونت و خونریزی در سوریه شد نداشته است. البته این اقدام، تلاشی مذبوحانه است و نقش ملک‌عبدالله در این فجایع و در اقدامات دشمنانه عربستان بر علیه ایران و عراق و حزب‌الله پررنگ‌تر و بارزتر از آن است که بتوان با این تاکتیک‌ها، کم‌اثر جلوه داده شود. حمایتهای عربستان از گروه‌های شبه‌نظامی بنیادگرا چیز جدیدی نیست و به دهه ۱۹۸۰ بر می‌گردد؛ زمانی که آل‌سعود با کمک امریکا، شروع به ساختن گروه‌های ترویستی چون القاعده کرد.
بندر در ماه اکتبر سال گذشته (مهر ۹۲)، پس از آنکه امریکا اعلام کرد قصد حمله به سوریه را ندارد، سخنان پرآب و تابی مبنی بر اینکه عربستان در روابط نزدیکش با واشنگتن تجدیدنظر می‌كند ایراد کرد و از آن پس به نظر رسید که روابط ریاض - واشنگتن، کمی به سرما گرایید. آیا برکناری بندر می‌تواند به عنوان نشانه‌ای از تمایل عربستان به نزدیکی بیشتر به امریکا تعبیر شود؟
ممکن است امریکا از صحبت‌های برتری‌جویانه بندر در سال گذشته ناراحت شده باشد، اما این به آن معنا نبود که روابط عربستان و امریکا و بخصوص همکاری‌های آنها بر ضد دولت سوریه دچار اخلال و سردی شده باشد. در واقع به نظر می‌رسد عکس این اتفاق افتاد: روزنامه وال‌استریت‌ژورنال پس از سفر ماه گذشته اوباما به عربستان، در گزارشی نوشت او و ملک‌عبدالله توافق کرده‌اند که سطح کمکهای تسلیحاتی به شورشیان سوری را افزایش دهند. پس از آن نیز گزارشاتی منتشر شد مبنی بر اینکه شورشیان در سوریه به موشکهای پرقدرت امریکایی ضد‌تانک تاو (TOW) دست پیدا کرده‌اند و خبرهایی هم شنیده شد مبنی بر اینکه امریکا با درخواست ریاض مبنی بر دادن موشک‌های ضد‌هواپیمای Manpad به شورشیان سوری موافقت کرده است. بنابراین روابط عربستان و امریکا پیش از کنار گذاشتن بندر هم در سطح مطلوبی بود و حتی همکاریهای آنها بر ضد دولت سوریه، از برخی جهات بیشتر شده بود.
گفتید که بندر بخاطر ایجاد ثبات سیاسی در خاندان آل‌سعود برکنار شده است. لطفا در این‌باره بیشتر توضیح دهید.
همانطور که می‌دانید، ملک‌عبدالله ۸۹ ساله از نظر سلامتی در وضع مناسبی نیست و ولیعهد او، شاهزاده سلمان هم که ۷۸ سال دارد، چندان سلامت نیست و گفته می‌شود که به بیماری زوال عقل که ویژه سالمندان است مبتلا شده است. طبق تصمیمی که ماه گذشته در عربستان گرفته شد، پس از سلمان، شاهزاده مقرین ولیعهد محسوب می‌شود. او ۶۸ ساله است و چنین به نظر می‌رسد که جانشین اصلی ملک‌عبدالله، او باشد که جوانتر و سالمتر از سلمان است. مقرین جزء پسران بنیانگذار عربستان، ملک عبدالعزیز آل‌سعود است ولی از نظر مادری جزء خاندان سودایری (Sudairi) نیست، در حالیکه ملک‌عبدالله و سلمان و بندر جزء آن خاندان هستند و این می‌تواند به صوت بالقوه تنش‌آفرین و مخل ثبات در خانواده حاکم باشد. بعلاوه اینکه بندر جزء نوه‌های ملک‌عبدالعزیز است و بسیار جاه‌طلب. بنابراین به نظر می‌رسد ملک‌عبدالله با خلع بندر از پست مهم ریاست سازمان اطلاعاتی، به آینده حکومت آل‌سعود چشم دارد و می‌خواهد از اختلافاتی که پس از فوتش ممکن است در این خاندان در بگیرد پیشگیری کند. احتمالا او و مشاورانش خوب می‌دانند که خاندان آل‌سعود در وضع کنونی هم با مشکلات اجتماعی سختی روبرو است و وجود اختلاف و تفرقه در درون خاندان، می‌تواند برای حیات حکومت سلطنتی تاریخ گذشته آل‌سعود، مرگبار باشد.

ماني الوند

https://siasatrooz.ir/vdce7v8v.jh8pxi9bbj.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی