انتخابات آبان ماه امریکا در حالی برگزار شد که فضای سیاسی و اجتماعی این کشور صحنه تحولاتی جدید گردید که تاکنون در این کشور سابقه نداشته است. از یک سو ترامپ صلاحیت انتخابات را زیر سوال برده و تقلب گسترده را مطرح نمود که به جدال سیاسی همه جانبه‌ای در ساختار سیاسی آمریکا منجر شد. از سوی دیگر مردک آمریکا نیز در اعتراض به نحوه برگزاری انتخابات به اعتراض‌های خیابانی روی آوردند. هر چند در ظاهر گفته شد که این اعتراضات برگرفته از تحرکات ترامپ و هوادارانش بوده اما در عمل می توان آن را بیش از هر چیز برگرفته از اعتراض به ساختار حاکم و نحوه برگزاری انتخابات در این کشور دانست. سرانجام با تمام این تحولات، بایدن به عنوان رئیس جمهور جدید آمریکا سوگند یاد کرد و دموکرات‌ها نیز اکثریت مجلس نمایندگان و سنا را به دست آوردند. در کنار این مباحث نکته قابل توجه برخی تحولات و مواضع صورت گرفته از سوی دولتمردان جدید آمریکاست. در همین چارچوب نانسی پلوسی رئیس مجلس نمایندگان آمریکا خواستار اقدامات امنیتی مشابه کمیسیون ۱۱ سپتامبر (کمیسیون ملی مبارزه با حملات تروریستی علیه آمریکا) برای مقابله با خطرات امنیتی علیه کنگره آمریکا بعد از حمله اخیر طرفداران ترامپ به آن شد. از سوی دیگر پنتاگون اعلام کرد، وزیر دفاع آمریکا صدها تن اعضای کمیته‌های مشورتی این وزارتخانه را اخراج و انتصاب‌های دقیقه نودی دولت ترامپ را لغو کرده است.
براساس اطلاعیه پنتاگون، فعالیت دست‌کم ۴۲ کمیته مشورتی دفاعی تا زمان بررسی کامل متوقف خواهد شد. حال این سوال مطرح است که چرا چنین رفتارهایی صورت می‌گیرد در حالی که بر اساس سیستم ساختاری حاکم بر آمریکا این حجم از تغییرات و البته فضای امنیتی عملا مفهوم چندانی ندارد؟ آنچه در عملکرد ساختار آمریکا مشاهده می شود از دو محور قابل پردازش است. نخست آنکه شخص بایدن و حزب دموکرات به دنبال انحصار قدرت و حذف کامل جمهوریخواهان از قدرت به بهانه عملکرد ترامپ هستند. این سناریو مطرح است آنها با حفظ و مدیریت فضای امنیتی و البته پاکسازی همزمان نهادهای مختلف از جمهوریخواهان به بهانه اصلاح سیاست‌های ترامپ، به دنبال انحصار قدرت هستند. دوم آنکه اعتراض‌های مردمی، کل ساختار حاکم بر آمریکا را هدف قرار داده است بر این اساس دولتمردان آمریکا در حالی ادعای دموکراسی سر می‌دهند که همزمان به دنبال بهانه‌ای برای سرکوب اعتراض های مردمی هستند. ادعاهای پلوسی و پاکسازی نهادهای اطلاعاتی و امنیتی در این چارچوب قابل تعریف است. به هر تقدیر مجموع این فرایندها بیانگر آن است که آمریکا در عرصه داخلی با چالش‌های بسیار و البته انحصار طلبی قدرت مواجه است، که حرکت آن در مسیر قهقرا را بیش از پیش آشکار می سازد.
نویسنده: فرامرز اصغری
