این روزها در هنگامه چینش کابینه دوازدهم و معرفی آن بارها از تشکیل کابینه ۲۴ میلیونی سخن به میان آورده میشود، گویی روحانی تنها رئیسجمهور این گروه از مردم میباشد و در قبال بقیه مردم ایران وظیفهای ندارد و احدالناسی هم نباید حرفی به انتقاد بزند چراکه در اقلیت است.
در این میان اصلاحطلبان و رسانههای آنان چنان بر طبل این ۲۴ میلیون رای میکوبند که گویی تمام این ۲۴ میلیون رایدهنده از رهروان جان بر کف جبهه اصلاحات و اعتدال هستند که به آرمان این جبهه التزام و اعتقاد قلبی و دائمی دارند.
این در حالی است که اصلاحطلبان خود از پوچ بودن این طرز فکر مطلع هستند اما ترجیح میدهند که بر این موج سوار شده تا به اهدافشان برسند. مدعیان ۲۴ میلیونی برآنند تا سهمخواهی حضور خود را در کابینه به طور جدی پیگیری کنند و قطعا برای دیگران هیچ سهمی قائل نیستند.
القای رای ویژه
یادمان باشد که نامزدها در انتخابات ریاست جمهوری برای پیروزی باید نصف به اضافه یک رأی داشته باشند تا بتوانند در مسند ریاست جمهوری قرار بگیرند، در غیر این صورت انتخابات به دور دوم کشیده خواهد شد.
اگر فردی در انتخابات ریاست جمهوری توانست رأی بالایی به دست آورد، دیگر نیازی به برگزاری دور دوم انتخابات نیست، رأی یک منتخب چه نصف به اضافه یک رأی مردم و چه بالاترین رأی ممکن، رئیسجمهور را مشخص میکند.
با این وجود اصلاحطلبان سعی دارند رأی رئیسجمهور را یک رای ویژه و متفاوت تلقی کنند. آنها اعتقاد دارند اگر مثلاً فردی در انتخابات ریاست جمهوری ۲۴ میلیون رأی آورده است، رئیسجمهور و نماینده همین تعداد افرادی است که به او رأی دادهاند و دیگر رأیدهندگان در انتخابات ریاست جمهوری، حق و حقوقی ندارند.
این درحالی است که رئیسجمهور پس از آنکه در انتخابات پیروز میشود، رئیسجمهوری اسلامی ایران است و بر اساس اصل۱۲۲ قانون اساسی «رئیسجمهور در حدود اختیارات و وظایفی که به موجب قانون اساسی و یا قوانین عادی به عهده دارد در برابر ملت و رهبر و مجلس شورای اسلامی مسئول است.»
چرخش اصلاحطلبان
وزارت کشور در انتخابات ۲۹ اردیبهشت امسال تعداد واجدین شرایط رای دادن را ۵۶ میلیون و ۴۱۰ هزارو ۲۳۴ نفر اعلام کرد که بنا به گفته وزیر کشور از مجموع ۴۱ میلیون و ۲۲۰ هزار و ۱۳۱ رأی کل آرای ماخوذه شمرده شده، حسن روحانی۲۳ میلیون و ۵۴۹ هزار و ۶۱۶ رأی یعنی ۵۷ درصد آرا و ابراهیم رئیسی ۱۵ میلیون و ۷۸۶ هزار ۴۴۹ رأی یعنی ۳۸ و نیم درصد را کسب کردند . بنابراین اگر چه تعداد رای به روحانی بیشتر از رئیسی بود اما این به آن معنا نبود که طرفداران رقیب عده بسیار کمتری بود.
از سوی دیگر عوامل متعددی موجب شده تنها نزدیک به ۴۰ میلیون بتوانند در انتخابات شرکت کرده و رای بدهند؛ نصف مردم یا به لحاظ امکانات سنی و یا به لحاظ فرصت و امکانات در این انتخابات شرکت نکردند اما باید توجه داشت که روحانی رئیسجمهور این گروه نیز محسوب میشود
در عین حال رای روحانی که اصلاحطلبان به دنبال مصادره همه آن هستند، بیشتر به برنامههای ارائه شده از سوی روحانی داده شده نه به اصلاحطلبان. در نظرسنجی که از سوی موسسه نظرسنجی "ایپو" منتشر شده این موسسه از شرکتکنندگان در انتخابات پرسید که آیا میدانند نامزدی که به او رای دادهاند، اصلاحطلب، اصولگرا یا اعتدالگرا بوده است؟
در این نظرسنجی، حدود ۴۰ درصد از رایدهندگان به ابراهیم رئیسی و ۳۶ درصد از رایدهندگان به حسن روحانی گفتهاند نمیدانند که آنها اصلاحطلب، اصولگرا هستند یا میانهرو و اعتدالگرا. حتی حدود ۶ درصد از پاسخگویان حسن روحانی را "اصولگرا" تشخیص دادهاند و ۱۵ درصد از آنها ابراهیم رئیسی را "اصلاحطلب" قلمداد کردهاند.
جالب اینجاست که ۴ سال پیش زمانی که در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ رئیسجمهور با رأی پایین مردم انتخاب شد، همین طیف سیاسی و رسانههای وابسته به آن سعی میکردند که در گزارشهای روزنامهها و رسانههای خود به همه مردم بفهمانند که منتخب سال ۹۲ رئیسجمهور همه مردم ایران است. اما اکنون که او در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ رأی بالایی به دست آورده کابینه دولت دوازدهم را ۲۴ میلیون نفری معرفی می کنند؟! چرا همان سال ۹۲ که اقای روحانی ۱۸ میلیون و ۶۰۰ هزار رأی آورد، کابینه دولت یازدهم را کابینه ۱۸ میلیونی نام نگذاشتند؟!
باید گفت براساس قانون نه تنها آن ۱۶ میلیون نفری که به رقیب روحانی یعنی رئیسی رأی دادند، بلکه همه نزدیک به ۸۰ میلیون نفر جمعیت ایران، این حق برای آنها محفوظ است که از رئیسجمهور مطالبه داشته باشند، هر فردی در این مقام قرار می گیرد رئیسجمهور همه مردم ایران برای مدت معین ۴ ساله است و به تکتک افراد جامعه هم پاسخگو است.
همه ۲۴ میلیون عاشق روحانی نیستند
این نوع تحلیل که همه این ۲۴ میلیون نفر عاشقان این دولت هستند یک «اشتباه محاسباتی» بزرگ است و هر گروهی در ایران اینگونه فکر کند اتفاقا ابتدای شکست گفتمان اوست. تجربه ثابت کرده در بین کل آرا فقط ۱۵ الی ۲۰ درصد از رای دهندگان به هر کاندیدا براساس علائق حزبی و جناحی رای میدهند، همین و نه بیشتر.
در سال ۸۸ که احمدینژاد ۲۵ میلیون رای آورد و ۶۲ درصد از آراء را کسب کرد هم عدهای دچار همین اشتباه محاسباتی شدند و همه این آرا را به نفع گفتمان مهرورزی و عدالت و اینگونه مسائل تحلیل کردند که نادرست بودن آن خیلی زود مشخص شد. کسانی که به این آراء دل خوش کردهاند باید بدانند که بخش مهم صاحبان این آراء در سال ۸۸ به احمدینژاد رای دادند و در سال ۸۰ به رئیس جبهه اصلاحات. برای این افراد نه این اسامی مهم است و نه جبهههایشان!
آنچه که برای مردم مهم است سلامت اعتقادی کاندیداهای ریاست جمهوری است که توسط شورای نگهبان تایید شدهاند و بعد از آن هم فقط معیشت خود و خانواده و آبادانی کشورشان برایشان مهم است و هر بار احساس کردهاند که یکی از این اسمها بهتر میتواند این انتظارات را تامین کند فارغ از حزب و گروهش به او رای دادهاند.
از این رو با کمال احترام به حامیان دولت باید گفت به این رایها دل خوش نکرده و فکر نکنند همه این ۲۴ میلیونی که به روحانی رای دادهاند تک تک مواضعشان با مواضع رئیسجمهور و مشاورانش مطابقت دارد و حاضرند برای تحقق مواضع این جناح هر کاری بکنند.
خطکشی و ایجاد فضای دوقطبی
حالا این روزها میبینیم که در برخی روزنامههای اصلاحطلب با تیتر درشت نوشته شده که کابینه ۲۴ میلیونی، که القاءکننده این مطلب است که کابینه دولت دوازدهم همان ۲۴ میلیون نفری است که به رئیسجمهور رأی دادهاند و آنهایی که به رقیب آقای روحانی رأی ندادهاند حقی ندارند و روحانی رئیسجمهور آنها نیست.
اینگونه خطکشی و دیوار کشی میان آنهایی که به رئیسجمهور رأی دادهاند با آنهایی که رأی ندادهاند، در راستای ایجاد فضای دوقطبی است که رهبر معظم انقلاب بارها خطر آن را یادآور شدهاند و چنین رفتاری باعث ایجاد تفرقه و انشقاق میان مردم میشود، در حالی که کشور نیازمند وحدت است به خصوص وحدت میان ملت، دولت و نظام اسلامی.
کابینه دوازدهم باید نگاه ۸۰ میلیونی داشته باشد و از دید جناحی و حزبی عبور کند. این نگاه نباید یک نگاه یک سومی به جامعه به جای نگاه ۸۰ میلیونی باشد چراکه اگر این تفکرها بر روی کار بیاید، خدمترسانی به خودیها جایگزین سرویسدهی به مردم میشود.
شرکت گسترده مردم در انتخابات رای مردم به نظام جمهوری اسلامی است و جمعیت ۴۱ میلیونی کشور تنها برای حفظ ارزشهای نظام جمهوری اسلامی فارغ از گرایشهای حزبی در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کرده و بر مبنای سیر مناظرهها، سفرهای استانی و... به پای صندوقهای رأی آمدهاند. نگاه ۲۴ میلیونی در تشکیل کابینه یک نگاه حداقلی، غیرکارشناسی و غیرمسئولانه است و همگان بر این نکته تاکید دارند که شایستگان در انحصار یک جناح نیستند.