سه شنبه ۲ بهمن ۱۳۹۷ - ۲۱:۲۷
کد مطلب : 107676

عقب‌گردها و پیش‌روی‌های معکوس

دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران با محوریت محمدجواد ظریف در طول دولت یازدهم و دوازدهم...

دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران با محوریت محمدجواد ظریف در طول دولت یازدهم و دوازدهم همواره تلاش داشته تا ابعاد جدیدی از روابط میان جمهوری اسلامی و سایر کشورها و نهادهای بین‌المللی را برقرار سازد. رویکردی که البته بازتاب‌های داخلی بسیاری نیز داشته به گونه‌ای که حتی مجلس شورای اسلامی و بسیاری از دستگاه‌ها و نهادهای اجرایی، قضایی و مقننه را نیز در برگرفته است.
یکی از مباحث مطرح در اولویت دستگاه دیپلماسی در سال‌های اخیر را تعامل با غرب تشکیل می‌دهد که از یک سو شامل احیا و توسعه روابط با اروپا بوده و از سوی دیگر آنچه گرفتن بهانه از آمریکا می‌نامیدند را شامل شده است. براین اساس نیز بخش اصلی فعالیت دستگاه دیپلماسی در قالب برجام تعریف شده و به نوعی سایر ابعاد سیاست خارجی نیز براساس برجام تدوین و اجرا شده است به گونه‌ای که روابط با برخی کشورها و دوری از برخی از آنان در این چارچوب رقم خورده است.
برخی ناظران سیاسی نیز در نقد عملکردهای دستگاه دیپلماسی بر این عقیده‌اند که چشمداشت به کدخدا (آمریکا) و اروپا موجب کاهش توجه ایران به نقاطی همچون آمریکای لاتین و آفریقا شده است در حالی که دشمنان و رقبای ایران در این سال‌ها با رویکرد گسترده بر این مناطق، تا حدودی توانسته‌اند منافع ایران را تهدید کنند. در آنچه در عملکردهای سیاست خارجی کشور مشاهده می‌شود یک نکته قابل توجه وجود دارد و آن عقب‌گردها و پیش‌روی‌هایی است که جای تامل دارد.
نخست آنکه در حوزه عقب‌گردها می‌توان به میزان انتظارات و نوع رفتارها در قبال تعهدات طرف مقابل در برجام اشاره کرد. براساس گفته‌های تیم هسته‌ای و دولتمردان تا زمان امضای برجام محور و هدف اصلی برجام تثبیت دستاوردها و حقوق هسته‌ای ایران، پایان دادن به اتهامات واهی علیه ایران، لغو کامل تحریم‌ها از جمله تحریم‌های ضدایرانی آمریکا بوده است.
در همین حال تاکید شده بود که مذاکرات در قالب ایجاد نگاه جدید جهانی از جمله از سوی غرب تشکیل می‌داد که بعد از مدتی گفته شد هدف برجام برداشتن بخشی از تحریم‌ها و برخی گشایش‌های اقتصادی بوده است. در ادامه، این واژگان نیز کنار گذاشته شد و عنوان شد آشکارسازی بدعهدی آمریکا محور برجام بوده است، در ادامه نیز گفته شد ایجاد یک کانال مالی آن هم برای همکاری شرکت‌های کوچک اروپایی با ایران محور برجام بوده است.
اما این پایان راه نبود و این روزها شنیده می‌شود که عدم حضور موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در نشست ضدایرانی لهستان می‌تواند کارکرد مهم برجام و همان پایندی غرب به برجام باشد. مروری بر این رفتارها و مواضع این مساله را میان افکار عمومی ایجاد می‌کند که در باب برجام و تعهدات طرف‌های مقابل در قبال تعهدات ایران، گام به گام عقب گرد صورت گرفته و از آن اصول و چارچوب‌های کلان به حداقلی همچون عدم حضور موگرینی در نشست لهستان تقلیل یافته است.
دوم آنکه در باب پیش روی‌ها اما روندی متفاوت مشاهده می‌شود. هنوز برجام به اجرایی شدن نرسیده بود و طرف مقابل هیچ تعهد را اجرایی نکرده بود که اعلام شد دولت تمام تعهدات برجامی را اجرایی و حتی از آن فراتر رفته که جمع‌آوری سانتریفیوژها، بتون‌ریزی در راکتور هسته‌ای اراک، خارج ساختن اورانیوم ۲۰ درصد غنی سازی شده از کشور و... را می‌توان در این چارچوب مشاهده کرد.
در همین حال تعهدات غرب در حالی صورت نگرفته که مساله اجرایی ساختن اف.ای.تی.اف، پالرمو و سی.اف.تی، مطرح می‌شود در حالی که ادعا شده در صورت عدم تصویب این کنوانسیون‌های بین‌المللی کانال مالی اروپا ایجاد نخواهد شد.
در این میان منابع خبری اعلام کرده‌اند که برخی از وزرا به رهبر انقلاب نامه نوشته خواستار مساعدت ایشان برای تصویب سی.اف.تی و اف.ای.تی.اف شده‌اند. البته در باب این اقدام وزرا یک سوال اساسی مطرح است و آن اینکه رهبری در زمان امضای برجام شروط ۹ گانه‌ای را برای برجام عنوان کرده‌اند اما هرگز از سوی دستگاه دیپلماسی، مجلس و شورای نظارت بر برجام چنان که باید پیگیری نشد در حالی که شواهد نشان می‌دهد اگر آن ۹ شرط را رعایت کرده بودند وضعیت برجام به این مرحله نرسیده بود و حقوق ایران محقق می‌شد. این سوال مطرح است که چرا مسئولان اجرای اجرام از اجرای آن ۹ شرط خودداری کردند و هنوز پاسخی به عقب‌گرد برجامی خود نداده‌اند؟ 
در جمع‌بندی نهایی از آنچه ذکر شد می‌توان گفت که رفتارهای صورت گرفته در قبال برجام و واکنش‌ها در برابر غرب نشان می‌دهد که دستگاه‌های مربوطه از جمله دستگاه دیپلماسی عقب‌گردها و پیش‌روی‌های بعضا جابه‌جایی داشته‌اند که نتیجه آن از یک‌سو تامین نشدن منافع ملی و از سوی دیگر تشدید توهم غرب برای باج خواهی شده چنانکه غرب اکنون تسلط بر کل ساختار اقتصادی ایران در قالب اف.ای.تی.اف، سی.اف.تی و نیز حذف توان موشکی و جایگاه منطقه ای ایران را مطرح کرده است؛ حال آنکه سیاست درست عقب‌گرد در پایبندی به برجام و پیش‌روی در مسیر ایستادگی در برابر تهدیدات و فشارهای غرب است. رفتاری که بارها دستاورد‌هایش در تحقق منابع ملی را می‌توان مشاهده کرد که دستاوردهای دفاع‌مقدس و خودکفایی در امور دفاعی نمودی از آن است.

نویسنده: قاسم غفوری

https://siasatrooz.ir/vdceff8zpjh87pi.b9bj.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی