دوشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۹ - ۲۲:۱۵
کد مطلب : 113976

انقلاب کبیرخمینی

انقلاب کبیرخمینی

انقلاب اسلامی ۴ دهه قبل درحالی شکل گرفت که کارشناسان و صاحب نظران یک صدا عقیده دارند که نقش رهبری و هدایت انقلاب توسط امام خمینی(ره) نقش موثر و به سزائی در پیروزی انقلاب اسلامی و پیشرفت آن در برهه های مختلف داشت.
شاید مردم ایران در طول حیات سیاسی خود، روزی غمبارتر و تلخ تر از ۱۴ خرداد ۱۳۶۸ ه.ش ( ۴ ژوئن ۱۹۸۹ ) را تجربه نکرده باشند. روزی که امام خمینی (ره) رهبر بزرگ و دوراندیش خود و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران را از دست دادند. شخصیتی برجسته که تأثیری عمیق و سرنوشت ساز بر تاریخ کشور کهن ایران گذاشت و همزمان ارادۀ مردم و آیین آنها یعنی اسلام را در چارچوب نظام جمهوری اسلامی ایران متجلی کرد.
حضرت امام تنها به عنوان یک سیاستمدار برای ملت ایران و همه مسلمانان مطرح نبود، بلکه ایشان یک عالم بزرگ دینی، رهبری مردمی و ساده زیست و مظهر مبارزه با ظلم و بی عدالتی به شمار می رفت. از همین روست که با وجود گذشت ۳۱ سال از ارتحال امام خمینی (ره) ، یاد وی همچنان در دلها زنده و رهنمودهایش راهگشاست.
اسلام بهترین محرک مبارزه
امروز در جهانی که سرشار از ظلم و بی عدالتی است و آموزه های امام خمینی(ره) مبنی بر لزوم ایستادگی در برابر تبعیض و تجاوز ، همچنان راهگشاست. رهبر کبیر انقلاب اسلامی معتقد بود: « از اولی که بشر در دنیا آمده است باب تنازع بین صالح و غیرصالح پیدا شده است. »
رهبر فقید انقلاب اسلامی، اسلام را بهترین محرک برای مبارزه با ستمگران می‌دانند ، چرا که در آموزه‌های این دین مبین، مخالفت با ظلم و تعدی به روشنی به چشم می خورد. ایشان با صراحت در این باره اظهار داشته‌اند: « دستورات مذهبی ما که مترقی ترین دستورات است راه ما را معین فرموده است. ما با آن دستورات و تحت رهبری بزرگ مرد دنیا، محمد - صلی الله علیه و آله، با تمام قدرتهایی که بخواهند تجاوز کنند به مملکت ما، مبارزه خواهیم کرد.»
بنا بر این ، مبارزه امام خمینی (ره) با رژیم استبدادی پهلوی در ایران و آمریکا و رژیم اشغالگر صهیونیستی ، ناشی از پایبندی ایشان به ارزشهای اسلامی بود که رفتن زیر بار ستم را ناصحیح و ناپسند می شمرَد و خواستار مبارزه با ظالم و ستمگر است.
بازگرداندن امیدهای از دست رفته
بدون شک پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(ره)، در کشوری که ژاندارم منطقه بشمار می‌رفت و یکی از قوی ترین ارتش‌های منطقه را در اختیار داشت، امیدهای از دست رفته را بازگرداند و با به ثمر رساندن انقلاب و پیروزی حقیقی، موجب شد که جوامع عربی و اسلامی، به منظور بهره گیری از درسها، روشها و علل موفقیت انقلاب، با رغبت و علاقه بسیار، به سوی آن روی آورند.
پیش از ظهور انقلاب اسلامی ، ناکامی هایی که جنبش های اسلامی پیش از انقلاب با آن روبرو شده بودند، تأثیر منفی زیادی در رهبران و پیروان اندیشۀ آنان ایجاد کرد و این تأثیرات، به صورتهای گوناگون ظاهر شد؛ گروهی به تندروی و افراط روی آورده و گروهی دیگر، ناامید و پراکنده شده و موجب تضعیف و تفرقه میان نیروهای مبارز اسلامی شدند. بی تردید چنین شخصیتی که توانست در تبعید، انقلاب مردمی را رهبری کرده و با وجود برتری نیروهای رژیم شاه، به پیروزی برسد، درس بزرگی به جهانیان داد و با بهره گیری از روش مبارزه، اندیشه و ثبات قدم، نمونه و الگویی ارائه داد که همگان باید از آن درس گرفته و آن را راهنما و سرمشق خود قرار دهند. هم اکنون تأثیرات عملی پیروزی اندیشه و انقلاب امام خمینی(ره)، در فلسطین و لبنان، عراق ، سوریه، یمن، مصر و کشورهای منطقه دیده می شود.
خروج از اسلام بدون سیاست
حضرت امام خمینی(س) که مبلغ اسلامی سیاسی در مقابل اسلام منهای سیاست بود، به مدد آموزه‌های عاشورا و تفکر تشیع تفکر دیانت همراه با سیاست به عنوان روشی از حکومت اسلامی برای جهانیان مشخص کرد.
امام برای اولین بار دکترین «ولایت فقیه» را که میوۀ مشروع «نهاد مرجعیت» است، به نحوی جامع و دور از افراط و تفریط فرمول بندی کرد. این دکترین با دو شرط به صورت یک رهیافت ایدئولوژیکی - اجتماعی معرفی شد. این دو شرط، یکی ویژگیهای شخصی فقیه - یعنی علم صحیح، ایمان صحیح و شخصیت صحیح - و دیگری انتخاب مردم - به معنی ‏‎‏قرارداد اجتماعی حاکمیت اکثریت و سیستم نمایندگی است. چنین برداشتی از ولایت فقیه دارای ویژگی‌هایی چون دوگانگی و دو سویه بودن حاکمیت (حاکمیت الله و حاکمیت مردم)، دیدگاه حداکثرگرا نسبت به مفهوم دولت، دیدگاه فراوطنی، دیدگاه وجود هدف مشترک بین مردم و دولت، تمرکز قدرت سیاسی، تأکید بر اصول ارزشی و و تأکید بر اصل اجتهاد برای حل معضلات مبتلا به جامعه است.
امام با طرح حکومت اسلامی و مسئله ولایت فقیه و تربیت نیروهای کارآمد در حوزه و جامعه توانست معرفی درستی از اسلام ، دشمنان اسلام و مسلمین، معرفی نقش روحانیت، حفظ استقلال مملکت و ... داشته باشد. ‏
دمیدن روح انقلابی در توده‌ها
کمونیسم تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی و نمایش قدرت و نقش دین در بیداری توده‌ها و دمیدن روح انقلابی در آن ها، در جهان بلا رقیب مانده بود و انسان های ناامید از سیستم سرمایه داری و نظام سلطه و ستمگری و مناسبات ناعادلانه اجتماعی را به سوی ایدئولوژی کمونیسم سوق می داد، اما
انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی، ایدئولوژی دینی را وارد سیاست و اجتماع کرد که از پتانسیل و قدرت تحرک و پویایی بالایی برخوردار بود.
این نوآوری به کسادی بازار کمونیسم کمک کرد و در درون قلمرو جغرافیایی اردوگاه کمونیسم بویژه بین مسلمانان جذابیت یافت. ناکامی های رژیم های کمونیستی در خصوص پاسخگویی به نیازهای متحول جوامع مربوطه از یک سو و نیز رنگ باختگی آن در برابر ایدئولوژی انقلابی و پویای اسلامی از سوی دیگر به از کارافتادگی ایدئولوژی‌های مارکسیستی کمک کرد و فروپاشی آن را در کانون اصلی پیدایش آن یعنی شوروی رقم زد. به طوری که در اواخر دهه هشتاد میلادی و با روی کار آمدن «گورباچف» ایدئولوژی کمونیسم از عرصه سیاست و جامعه شوروی به کنار نهاده شد و فلسفه اتصال و همبستگی ملیت های شوروی سابق نابود شد.
در کشاکش مزبور امام خمینی (ره) طی نامه ای به گورباچف ضمن تاکید بر این که کمونیسم را از این به بعد باید در موزه های تاریخ سیاسی جهان جستجو نمود، او را به مطالعه درباره اسلام و ایدئولوژی انقلابی آن فراخواند و از افتادن به دامان غرب برحذر داشت . حوادث بعدی نشان داد که این پیش بینی امام یقینی بود.
اقتدار شکنی قدرت‌ها
امام خمینی (ره) با اتخاذ مواضع شجاعانه اش نوک تیز حمله خود را متوجه ابرقدرت ها کرد. روش امام و شعار امریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند بیش از همه به تحقیر آمریکا پرداخت و ملت‌ها و دولت‌ها را علیه نظام سلطه تهییج کرد. قبل از حرکت امام معترضین به آمریکا عمدتا با تکیه بر شوروی موضع گیری می کردند ولی امام با مواضعی استقلالی نسبت به همه ابرقدرت‌ها و نیز مشی تهاجمی علیه سلطه گران، آن‌ها را تحقیر کرد و اقتدارشان را درهم شکست و روح جرات و جسارت را در فضای بین المللی ایجاد و تقویت کرد.
زمانی که امام خمینی(ره) انقلاب اسلامی را به پیروزی رساند، با شعار نه شرقی و نه غربی، گام مهمی را در راستای ایجاد حکومت اسلامی برداشت.
مبارزه با اسلام امریکایی و تفکر وهابیت
امام خمینی (ره) مروج اسلام محمدی بودند و با وجود همه سختی ها و موانع، حکومتی را در ایران پایه گذاشت که در مقابل وهابیت منحرف و متحجر سعودی، نماد اسلامی مترقی، پویا و مردم سالار است. ایشان تفکر وهابیت را منحرف و متحجر و باعث عقب ماندگی مسلمانان می‌دانست. چنانکه اکنون نیز می بینیم پیروان این فرقۀ خشن و بی اساس، مردم را در عراق، سوریه، افغانستان، لیبی و یمن به خاک و خون می کشند و در واقع به دشمنان اسلام خدمت می‌کنند. ایشان در بارۀ آل سعود و وهابیت با درایت و تیزبینی می فرمایند؛ « مگر مسلمانان نمى ‏بینند که امروز مراکز وهابیت در جهان به کانون‌هاى فتنه و جاسوسى مبدل شده‏‌اند، که از یک طرف اسلام اشرافیت، اسلام ابوسفیان، اسلام ملّاهاى کثیف دربارى، اسلام مقدس ‏نماهاى بی شعور حوزه‏ هاى علمى و دانشگاهى، اسلام ذلت و نکبت، اسلام پول و زور، اسلام فریب و سازش و اسارت، اسلام حاکمیت سرمایه و سرمایه داران بر مظلومین و پابرهنه‌‏ها و در یک کلمه اسلام امریکایى را ترویج مى ‏کنند و از طرف دیگر، سر بر آستان سرور خویش، امریکاى جهانخوار مى‏ گذارند.»
‏‏ غفلت از ظهور یک تمدن نوین
در حالی كه قرن های اخیر بیشتر انقلاب ها با رویكرد مادی به وقوع می پیوست، انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی(ره) بر مبنای معنویت، عدالت و عقلانیت شكل گرفت و پیام آور بروز و ظهور یك تمدن نوین شد. اگرچه تاريخ گذشته نيز شاهد انقلاب‏هايی چون انقلاب روسيه ۱۹۱۷، انقلاب فرانسه ۱۷۸۹، انقلاب الجزاير ۱۹۵۴ و غيره بوده است ليکن انقلاب اسلامي ايران به لحاظ ويژگی‏های خاص و منحصر به فردش، قابل قياس با ساير انقلاب‏های جهان نيست. شخصيت والای امام خمينی(ره) و قدرت نافذ ايشان در رهبری و هدايت نهضت بزرگ مردم مسلمان ايران، قدرشناسی و تبعيت مردم از رهبر و مقتدای خويش، ايمان و اعتقاد عميق به دين مبين اسلام و وحدت و انسجام همه مردم باعث شد تا يکي از قدرتمندترين و مهمترين رژيم‏های وابسته به آمريکا در منطقه سرنگون شود. همه می دانند که عزاداری مردم ایران برای امام خمینی (ره) نیز در واقع قدردانی آنها از رهبری است که همه چیز خود را وقف مردم کرده بود و از صمیم قلب به آنها علاقه و اطمینان داشت. این در حالی است که با گذشت زمان، بر اثر برخی از غفلت ها غبار فراموشی بر بسیاری از آرمانهای امام نشست و اینک شناخت ابعاد شخصیت بزرگ مردی كه انقلاب اسلامی ایران را زمینه ساز انقلاب های آزادی بخش جهان کرد از مهمترین وظایف پیش رو نسل حاضر است و بایستی این آموزه ها برای نسل جدید روشن شود. حقیقت تلخ آن است که امروز با نگاهی به گذشته به این نتیجه می رسیم که تاثیرات جدی آرمان‌های امام در بسیاری از تصمیم گیری ها و برنامه ریزی ها در کشور کمرنگ شد و برخی از مسئولین علیرغم شعارهای خود ، کمتر از سیره امام (ره ) پیروی می کنند. آرمان های امام همچون عدالت، مبارزه با سرمایه داری، کمک به مظلومان عالم از جمله مردم فلسطین و توجه به محرومین و پابرهنه‌ها کمتر در خلق و خوی مسئولین نمود دارد و پس از۴ دهه احساس می‌شود، کسانی هستند که تلاش می کنند تا مردم و انقلاب و آرمان های والای امام در باتلاق روشنفکری غربی، از میان ببرند.
از سوی دیگر به نظر می‌رسد که اندیشه ها و آرمان‌های امام در هیاهوی کرکننده تبلیغات غربی، رسانه های جدید و کسب تجارت کمرنگ شده و آرمان امام از سوی دستگاه های فرهنگی تاثیر گذار کشور کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد. شاهد هستیم در بسیاری از کشورهای دیگر جهان رهبرانی که به مراتب اقداماتی کوچکتر از امام (ره ) انجام داده اند به عنوان الگوی امروز کشورداری، فرهنگ و هنر این کشورها محسوب می شوند و این درحالی است که امام نه تنها از سوی دوستان انقلاب اسلامی بلکه از سوی دشمنان آن نیز همواره ستوده شده و از این رو لازم است تا بازتاب تفکر امام در تمام ابعاد فرهنگی سیاسی اجتماعی و اقتصادی کشور مورد توجه قرار گیرد.
‏‎

https://siasatrooz.ir/vdcefx8zpjh8zoi.b9bj.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی