برجام و پیوستن به اف.ای.تی.اف و زیر مجموعههای آن با هم ارتباط دارند، برجام علیرغم این که به امضا رسید و بیش از دو سال تنها از سوی ایران اجرا شد و هنوز هم میشود، حقوق ایران را تأمین نکرد.
اکنون اروپا سعی دارد تا خود را پایبند به برجام نشان دهد و وانمود کند که میخواهد با ایران در این زمینه همکاری کند، اما هنوز اقدام عملی برای اثبات پایبندی خود انجام نداده است.
مذاکرات و گفت وگوها با اروپا همچنان ادامه دارد و مسئولین ایران برای این که حسن نیت خود را نشان همچنان دهند، به اجرای تعهدات برجامی خود پایبند ماندهاند اما آنها نیز از روند سیاستهایی که اروپا در قبال برجام در پیش گرفته است، ناخرسند هستند.
محمد جواد ظریف وزیر خارجه ایران که تلاش زیادی برای به دست آمدن توافق هستهای انجام داد، اکنون میگوید، حمایت سیاسی اروپا از برجام کافی نیست، او حتی هشدار داده است که ساز و کار ویژه اروپا کارآمد نباشد از برجام خارج میشویم.
با این حساب آیا باید در انتظار ساز و کاری کارآمد از سوی اروپا برای اجرای برجام باشیم و تصور کنیم، اتحادیه اروپا هشدار ایران را جدی میگیرد و به ریل برجام باز میگردد؟ یا این که اروپا به بدعهدیهای خود ادامه خواهد داد؟
در صورتی که اتحادیه اروپا همچنان به بازی خود بر سر برجام ادامه دهد و وقت کشی کند، جمهوری اسلامی ایران چه تصمیمی باید بگیرد؟
در چارچوب برجام و توافقی که به دست آمده است، ایران میتوانست پس از خروج آمریکا از برجام، شرایط فعالیتهای هستهای خود را به پیش از توافق هستهای بازگرداند، این حق ایران بود که همان زمان چنین تصمیمی بگیرد اما اروپا با سیاستهای خود باعث شد تا چنین تصمیمی به تعویق بیفتد.
بیش از ۶ ماه از خروج آمریکا از توافق هستهای میگذرد و در خلال آن فشارهای سیاسی زیادی از خارج و داخل برای پیوستن ایران به اف.ای.تی.اف و اجرای کنوانسیونهای آن وارد میشود، برخی اکنون همان سیاستی که در قبال برجام اتخاذ کرده بودند و ادعا میکردند که اگر برجام نبود جنگ علیه ایران آغاز میشد، همان سیاست را درباره اف.ای.تی.اف در پیش گرفتهاند، به این معنا که سعی دارند نپذیرفتن «اف.ای.تی.اف» را مساوی با تهدید جنگ علیه ایران جلوه دهند، هراس از جنگ روشی است که از سوی برخی برای رسیدن به خواسته آنها اعمال میشود که البته این تنها یک ادعای واهی است، چرا که هزینه جنگ علیه ایران برای دشمنان بسیار سنگین است و آنها نیز به این موضوع آگاه هستند. اما آیا میتوان از ترس جنگ دست به خودکشی زد؟!
اگر پذیرفتن برجام را برای برچیدن سایه جنگ از کشور خودکشی ندانیم، اما پیوستن به اف.ای.تی.اف را میتوانیم خودکشی بدانیم، چرا که حتی اگر ایران به اف.ای.تی.اف بپیوندد و کنوانسیونهای آن را هم اجرا کند، با خود تحریمی که ارمغان آن خواهد بود، برجام نیز بیخاصیتتر از پیش خواهد شد، حتی اگر اروپا ساز و کارهای لازم برای اجرای تعهدات خود در برجام را در نظر بگیرد.
اگر قرار بر این است که ایران از برجام خارج شود که حق قانونی برای جمهوری اسلامی است، چرا که آمریکا رسما از آن خارج شده و اروپا نیز اراده ای برای ادامه آن ندارد، دیگر لزومی نخواهد داشت که ایران به اف. ای.تی.اف بپیوندد.
بحث بر سر این نیست که ایران به شرط اجرای برجام از سوی اروپا، اف.ای.تی.اف را بپذیرد چرا که بعید به نظر میرسد اروپا بتواند با ساز و کار خود حقوق ایران را تأمین کند، بلکه مسأله این است، اگر هم به این شرط، ایران اف.ای.تی.اف را بپذیرد و اروپا نیز وعده بدهد که برجام را اجرا میکند، کنوانسیونهایی که در اف.ای.تی.اف وجود دارد و با پیوستن ایران به آن ، به خاطر ایجاد محدودیتهای زیاد، مشکلات مالی از سوی سازمان اف.ای.تی.اف بیشتر خواهد شد و برجام نیز بیخاصیتتر از پیش روی دست ایران خواهد ماند.
جنگ اقتصادی که علیه ایران آغاز شده با ابزار برجام و اف.ای.تی.اف ادامه دارد، باید آنهایی که تصور میکنند ماندن در برجام و پیوستن به اف.ای.تی.اف راهکاری برای جلوگیری از وخیمتر شدن اوضاع به کار میآید، بپذیرند که شرایط موجود در ابعاد بانکی و اقتصادی گشایش نخواهد یافت، چرا که قرار نیست دشمن اجازه دهد حتی با وجود تن دادن ایران به خواستههای آنها از امکانات و امتیازات بین المللی بهره ببرد. ادامه روند کنونی بر سر برجام و دیگر مسائل راه دیگری را برای ایران باقی نگذاشته جز خارج از شدن از توافق هسته ای که هیچ سودی نداشته است. روند خروج میتواند مرحلهای باشد شاید اروپا به خود آید و دستی بجنباند.
نویسنده: سیاوش کاویانی