سیاست خارجی بخش جدایی ناپذیر از سیاستهای هر کشوری است چرا که در جهان نمی توان به صورت جزیرهای زندگی کرد و ارتباط خارجی اصلی مهم در سیاستهای کشورها را تشکیل میدهد. جمهوری اسلامی ایران نیز این قاعده استثنا نمیباشد بویژه اینکه ایران دارای موقعیت استراتژیک و ژئواکونومیک میباشد و همواره کانون توجه جهانیان بود و قدرتهای بزرگ نیز به دنبال سلطه و یا تثیرگذاری بر سیاستهای آن بوده اند. رویکرد گروه ۱+۵ به مذاکره با ایران و سیاستهای تحریمی و تهدیدی غرب علیه جمهوری اسلامی سندی بر این نقش و جایگاه است. بر این اساس تدوین سیاست خارجی مدون و مقتدر امری ضروری برای تحقق اهداف و تامین منافع جمهوری اسلامی میباشد که بر اساس سه اصل عزت، حکمت و مصلحت صورت میگیرد. سیاست خارجی کشورها در چند حوزه طراحی و اجرا میشود که در ابعاد منطقهای و فرامنطقه ای و افکار عمومی قابل دسته بندی است. حال این سوال مطرح است که چگونه میتوان یک سیاست خارجی مقتدر و کارآمد داشت؟ نگاهی به وضعیت منطقهای جمهوری اسلامی بیانگر آن است که ایران دارای ۱۵ همسایه است که هر کدام دارای ظرفیتهای خاصی برای تجارت و توسعه مناسبات منطقهای برای جمهوری اسلامی ایران هستند. نکته قابل توجه در باب روابط منطقهای آنکه برخی بر این عقیده اند که اقدام نادرست حمله به سفارت عربستان در سال ۱۳۹۴ موجب هزینههای سنگین و ناتوانی دستگاه دیپلماسی در روابط منطقهای شده است. این ادعا در حالی مطرح می شود که هر چند اقدام علیه سفارت عربستان، اقدامی نادرست و غیر منطقی بوده که احتمال نقش سعودی در اجرای آن نیز دور از ذهن نمی باشد، اما نگاهی دقیق به تحولات پس از آن حادثه نشان میدهد که تنها سه کشور عربستان، امارات و بحرین قطع و یا کاهش روابط با ایران را در پیش گرفتند. اگر این سه کشور را از ۱۵ همسایه کم کنیم ۱۲ کشور باقی می ماند. ترکیه، عراق، کویت، قطر ، عمان ، افغانستان و پاکستان و کشورهای آسیای میانه و قفقاز ترکیب این کشورها را تشکیل میدهد حال آنکه دستگاه دیپلماسی عملا کارکردی در توسعه مناسبات اقتصادی با این کشورها نداشته است. جالب توجه آنکه در کشورهایی مانند عراق و سوریه نیز که حمایتهای مستشاری ایران، زمینه ساز فرصتهای بسیاری برای سرمایه گذاری اقتصادی ایران بوده، اقدامی از سوی دولت و دستگاه دیپلماسی برای بهره گیری اقتصادی در این کشورها صورت نگرفته است که جای تامل دارد. در همین حال تعلل در حل مناقشه قفقاز میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان، یا تحولات افغانستان و پاکستان، از جمله رفتارهای سوال برانگیز دستگاه دیپلماسی است که بر بهره گیری از ظرفیتهای اقتصادی منطقه تاثیر منفی داشته است. بر این اساس می توان گفت که ادعای تاثیر گسترده حمله به سفارت عربستان در ناکامی دیپلماسی اقتصادی بیشتر به یک فراکنی و توجیه کم کاریها شباهت دارد تا واقعیت میدانی.
اما در حوزه بینالملل جهان شامل نزدیک به ۲۰۰ کشور است که به جز رژیم صهیونیستی، جمهوری اسلامی هیچ مانعی برای ارتباط و توسعه مناسبات با کشورها ندارد. نکته آنکه برخی بر این عقیدهاند که جهان یعنی سه کشور اروپایی آلمان، فرانسه و انگلیس در کنار آمریکای کدخدا و عملا سایر کشورها در حوزه سیاست خارجی قبول ندارند. حقیقت آن است که اگر تصور آن باشد که صرفا چند قدرت جهانی که به عنوان امپریالیسم و جهان خوار شناخته میشوند برابر با ارتباط با جهان است نتیجه آن می شود که در سالهای اخیر روی داده و نتیجه آن جز خسارت برای کشور نبوده است حال آنکه نگاه صحیخ یعنی توجه به ۲۰۰ کشور که بسیاری از آنها نیز در ردیف مخالفان جهان خواران هستند و در کنار ایران قرار می گیرند. مولفها یکه میتواند توسعه مراودات جهانی ایران را رقم زند چنانکه نمود آن را در ارسال چندین محموله سوخت برای ونزوئلا و کسب درآمد قابل توجه از آن میتوان مشاهده کرد.
بر این اساس میتوان گفت که سیاست خارجی دولت سیزدهم نیازمند بازنگری دیپلماسی سالهای اخیر است که اساس آن را توجه به ۱۵ همسایه نه صرفا سه کشور امارات، بحرین و سعودی و ۲۰۰ کشور جهان نه چند کشور محدود غربی(آلمان، انگلیس، فرانسه و آمریکا) تشکیل می دهد که در کنار تامین منافع ملی ارتقای جایگاه جهانی ایران را رقم خواهد زد.
نویسنده: قاسم غفوری