این روزها انتشار پدیده گورخوابی رنگ و بوی سیاسی به خود گرفته و در حالی که دولتمردان تلاش میکنند که در این قضیه هر یک دیگری را مقصر جلوه دهند اما آنچه که در نهایت از سوی مردم ارزیابی میشود این است که مقصر اصلی این پدیده دولت است.
البته دولت تلاش کرد تا خود را بیخبر از این ماجرا جلوه دهد و رئیسجمهور در واکنش به این پدیده گفته است که نامهای را از یکی از هنرمندان خواندم که بسیار دردناک بود. شنیده بودیم بعضیها از فقر کارتنخواب میشوند یا زیرپلها میخوابند اما قبرخواب را کمترشنیده بودیم. این هنرمند در نامه نوشته بود وقتی این موضوع را دیدیم بغض در گلویم و شرمساری در سیمایم ایجاد شد.
وی افزود: چه کسی میتواند در جامعه بزرگی مثل ایران به این عظمت، دین فرهنگ و با عشق به خاندان رسالت ببیند عدهای از همنوعانش آسیب اجتماعی دیدند و به خاطر بیپناهی به قبر پناه بردهاند. قبلا زنده به گور میگفتند، اما الان طرف برای اینکه سرما را تحمل کند خودش را در گور میکند.
این سخنان رئیسجمهور در حالی بیان میشود که رئیسجمهور میگوید از طریق نامه این هنرمند از مسئله به این مهمی با خبر شده است که این جای تعجب دارد که مقام مسئول کشورمان چرا نباید نسبت به اتفاقاتی که در کشور میافتد بیخبر باشد و این بیخبری عذری بدتر از گناه است.
گویی رئیسجمهور بعد از خواندن این نامه، پی به برخی از آسیبهای اجتماعی از جمله گورخوابی برده است. به عبارت دیگر، در صورتی که این هنرمند به ایشان این نامه را نمیداد، به این موضوع پی نمیبرد؛ بنابراین، میشود پیشنهاد نهضت نامهنویسی برای یادآوری مشکلات کشور را به رئیسجمهور داد تا مشکلات کشور را ببینند!
از سوی دیگر، جالب است که ایشان این موارد را در ایران شنیده، ولی در برخی کشورهای اروپایی دیده است و تاکنون در ایران ندیده است.
اما یکی از مهمترین بند این سخنان آنجاست که رئیسجمهور ملت بزرگ ایران را خطاب قرار میدهد و بیان میکند که آیا ملت بزرگ ایران میتواند ببیند که یک عده از خواهران و برادرانش در گور بخوابند! در واقع اینجا هم مردم هستند که باید پاسخگوی این مشکلات باشند؛ هرچند در ادامه وی تلویحا بیان میکند که این وضعیت نه برای ملت و نه برای دولت قابل تحمل نیست.
نسخه درمانی آقای روحانی نیز برای حل این معضل جالب است. ایشان برای حل مشکلات اصلی کشور همه را به وحدت و یکپارچگی دعوت میکند. این در حالی است که همگان انتظار داشتند دولت آقای روحانی در این فرصت چهار ساله، نه با نامه یک هنرمند، بلکه با رصد دقیق تحولات اجتماعی کشور درصدد بهبود شرایط اجتماعی بربیاید و در پایان چهار ساله گزارشی از عملکرد و میزان بهبودی شرایط ارائه کند.
اینکه آقای رئیسجمهور بعد از چهار سال تازه بحران گورخوابی را فهمیدهاند و از سوی دیگر تازه برای حل آن نسخه وحدت میپیچند؛ قدری دیر به نظر میرسد. مردم انتظار داشتند دولت در پایان چهار ساله گزارشی از میزان کارتن خوابهایی را که پناه داده شدهاند، بشنوند. مردم انتظار داشتند با بهبود شرایط اقتصادی برخی از معضلات اجتماعی کاهش یابد.
اینکه دولت شاید معضل کارتنخوابی را نشنیدهاند، به این دلیل است که شرایط به قدری بدتر شده که معضل کارتن خوابی، زیرپلخوابیها و... به درجهای بالاتر رسیده و تبدیل به گورخوابی یا همان زنده به گور رفتن شده است و حالا صدای آن شنیده میشود.
مقصر اصلی در بحث «گورخوابی» خود دولت است
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس گفت: متاسفامه دولت در بحث ساماندهی کارتنخوابها هیچ اقدامی انجام نداده و با سخنان اخیر روحانی در این باره نقض سخنانشان آشکار شد.
حجتالاسلام مجتبی ذوالنوری با اشاره به سخنان رئیسجمهور درباره گورخوابها، اظهار داشت: با این سخنان در حقیقت مشخص شد که اینها خود را نقد کردند. وی افزود: موضوع گورخوابها اتفاقا متوجه آقای رئیسجمهور است. لذا سوال مهم در این میان این است که دولت در این خصوص برنامهای داشته که مجلس و نهادهای قانونی با آن مخالفت کنند یا خیر؟ که بنده در پاسخ میگویم که خیر هرگز چنین نبوده است.
نماینده مردم قم در مجلس شورای اسلامی همچنین تصریح کرد: دولت هیچ برنامهای در این راستا نداشته که دیگران با او همراهی کنند. آیا دولت اگر بخواهد موضوع کارتنخوابها و گورخوابها را بررسی و این معضل را حل کند (که البته کار سنگینی نیست و به سادگی از عهده دولت بر میآید) کسی جلو آن را میگیرد و یا مانعی وجود دارد؟ هرگز مانعی در این رابطه وجود ندارد.
ذوالنوری بر همین اساس اضافه کرد: در حقیقت در بحث کارتن خوابها خود آقای رئیسجمهور پاسخ دهد چراکه چرا این این مشکلات را حل نمیکنند. چراکه در دوران او (دولت یازدهم) و ظرف مدت سه یا چهار سال حکومت او این موارد به شدت افزایش پیدا کرد. یعنی آن مسئله کارتنخوابها، ولگردها، بیخوانمانها و به ویژه موضوع طلاق و بزههای اجتماعی رشد جدی داشته است.
وی با بیان اینکه اعتیاد، گورخوابی، حاشیه نشینی و کارتنخوابی در دولت یازدهم افزایش چشمگیری داشته است، عنوان کرد: همین گورخوابیها از وضعیت بد اقتصادی مردم نشأت گرفته و نشان از فروپاشی خانوادهها دارد که باعث گسترش آسیبهای اجتماعی مانند طلاق و اعتیاد میشود.
ذوالنوری با بیان اینکه این کارتنخوابیها نتیجه بیکاری، عدم رونق اشتغال و تعطیلی واحدهای صنعتی است، گفت: متاسفانه به صورت چشمگیر و البته بیسابقه درطول انقلاب چنین اتفاقی افتاده است.
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در خاتمه تاکید کرد: امیدواریم دولت به جای آدرسها و سخنان مبهم آدرس درست به مردم دهد و راه روشن را گم نکند. با یک سری آدرسهای مبهم غیرقابل پیداشدن آدرس مشخصی (که خود دولت مقصر این امور است) نباید گم شود.
حقوقهای نجومی و گورخوابی
از سوی دیگر به نظر میرسد مشکلاتی از قبیل گورخوابی، کارتن خوابی، فاصله طبقاتی در بین اقشار مختلف جامعه و... نتیجه گرفتن حقوقهای نجومی توسط مدیران و مسئولان دولتی است و خود دولتیها باید این مسئله را حل کنند و دیگران را مقصر ندانند.
وقتی استاندار تهران خودش اعلام میکند که ماهانه ۱۷ میلیون تومان حقوق میگیرد، چگونه میتواند درد کارتن خوابی را درک کند؟ وقتی برخی از وزرای دولت فیش حقوقی ماهانه بیش از ۲۰۰ میلیون تومان پزشکان را مهم نمیدانند، یا برخی از وزار حقوقهای نجومی را انکار و عدد دو میلیارد تومانی در نجومی بگیران را بیارزش و غیر قابل پیگیری میداند چطور از فقری که گریبان مردم را گرفته است با خبر میشوند؟
یادمان باشد که بیش از ۱۵۰۰ مدیر دولت یازدهم، بیش از ۲۰ میلیون تومان در ماه حقوق دریافت میکنند و در این میان آیا دولت میتواند بگویید اقدامی برای این مردم محروم کرده است؟
دیگران را مسبب دانستن
متاسفانه با وجودی که قانون دولت را موظف به ارائه خدمات کرده است اما اکنون بجای دولت، شهرداری وارد عمل شده است، در صورتی که باید خود دولت مستقیما برای حل مشکل گورخوابی در حاشیه تهران وارد میشد ولی متاسفانه نه تنها این امر از سوی دولت صورت نگرفته بلکه دولت دیگران را مسبب بوجود آمدن چنین پدیدهای میداند.
به نظر میرسد که این فرافکنی و ساقط کردن مسئولیت از روی دوش دولت یک روی سکه است اما دولت با استفاده از این ماجرا میخواهد برخی از کاندیداهای مورد اقبال را از جرگه رقابت خارج کند.
بد نیست بدانیم که دولت براساس قانون اساسی و بندهای ۴۳، ۴۴ و... وظایفی دارد که توجه به محرومیتزدایی، اهتمام به اشتغالزایی و فراهمسازی شرایط خانهدار شدن مردم از جمله این وظایف است. بهتر است دولتمردان در این ماههای پایانی مانده به انتخابات به جای سیاسیکاری و سوءاستفاده از هر پیشامد ناگوار به کارهای اساسی خود بپردازند تا در انتخابات حرفی برای گفتن داشته باشند.