مونا اسلامي بلده:
یكی از معضلاتی كه شهروندان ازآن ناراضیاند به اصطلاح چاله چوله هايي هستند كه درهركوچه وخيابان شاهد آن هستيم واگربخواهيم چرايي اين امررا بيابيم به پاسخ هاي گوناگوني مي رسيم كه اصولا بازگو كردن آنها هم پاسخي دربرندارد.
چاله هايي كه به خاطرآسفالتي بوجود مي آيند كه به علت آفتابخوردگی یا بارانخوردگی یا رفت و آمد ماشینها از بین میرودوخيابان هاي تهران را نيازمند يك دوباره سازي مي كند.
البته انصافانبايد ازياد ببريم كه اين دوباره كاري ها بد نيست وسبب مي شود كه عده اي به نان ونوايي برسند.
نان ونوايي كه به مناقصه گذاشته شده و سبب سير شدن شكم عده اي مي شود كه مي دانند چگونه اين نان را هميشه در روغن خود نگاه دارند.
در واقع دراينجاي مبحث است كه بايد فيلم اشتغالزايي را به صورت مكتوب برايتان پخش كنيم.
سكانس اول
وقتی درخیابانی چالهچولهای ایجاد میشود، مسئولان محترم اعم از شهرداری، دهداری و غیره به فكر و جنب و جوش و تشكیل جلسات مهم میافتند و مقداری از وقت عزیز خود را دراین جلسات میگذرانند.
سكانس دوم
بعد از آن مسئول مربوطه كار آسفالتریزی را به مناقصه میگذارد. در مناقصه معمولا یك پیمانكار خاص برنده میشود و قرارداد با مبلغ بالایی بسته میشود. سپس این پیمانكار با پیمانكار دومی به مبلغ پایینتر گاه تا نصف مبلغ قبلی قرارداد میبندد وبدون اینكه كاری انجام شده باشد پول كلانی به جیب میزند. در این قسمت نیز یك اشتغال به وجود آمده و فردی ازبیكاری درآمده است.
سكانس سوم
پیمانكار آخری كه پول زیادي گیرش نیامده و همچنین كارگرانی كه آسفالت میریزند ومبلغ ناچیزی گیرشان آمده فقط به ریختن مقداری آسفالت معمولی و نامرغوب بسنده میكنند كه البته این هم یك حسن دارد وآن اینكه آسفالت ریخته شده زودتراز بین میرود و بعد ازمدتی زنجیره آسفالتریزی دوباره شروع شده و با این كار سیر تسلسلی و مسلسلوار اشتغالزایی به كارمیافتد.
سكانس چهارم
یكی دیگر ازحالات اشتغالزایی وجود اداراتی چون اداره آب، برق، گاز و تلفن است. شیوه كار این ادارات بدین صورت است كه تا وقتی خیابانی آسفالت نشده و خاكی است، یا یك محله یا شهركی تازه تاسیس شده و كوچه و خیابانش خاكی است، این ادارات نیمنگاهی هم به آنجا نمیكنند اما موقعی كه مقداری آسفالت به آنجا ریخته شد، آن وقت این ادارات محترم تصمیم میگیرند كابل یا لولهشان را از آن خیابان عبور دهند، آن هم ممكن نیست مگر آنكه به جان آسفالت بیچاره بیفتند و با بیل و كلنگ یا ماشین مكانیكی دل و روده آسفالت را بیرون بریزند تا كابل و لولهشان را درآنجا دفن كنند.