?>?> ای كاش ظريف زودتر تحريم می‌شد! | سیاست روز
دوشنبه ۲۱ مرداد ۱۳۹۸ - ۲۲:۵۰
کد مطلب : 110311

ای كاش ظريف زودتر تحريم می‌شد!

اي كاش ظريف زودتر تحريم مي‌شد تا ما زودتر متوجه اشتباهمان در ديپلماسي شويم...

اي كاش ظريف زودتر تحريم مي‌شد تا ما زودتر متوجه اشتباهمان در ديپلماسي شويم.
سال‌هاي سال است كه زمان، انرژي و نيروي انساني خود را صرف هدفي كرده‌ايم كه دستاورد آن براي ملت ايران «تقريباً هيچ» بوده است. اين سال‌ها نه محدود به اين دولت و دولت قبل، بلكه بسيار فراتر از آن است. تلاش براي صحبت با دنيا به زبان دنيا، و رعايت قواعد ديپلماسيِ رسمي نتيجه‌اش شد برجامي كه اجل، مهلت چيدن سيب و گلابي‌هايش را نداد. اما به يكباره هفته گذشته امريكايي‌ها در اقدامي بسيار عجيب و خارج از عرف بين‌الملل، وزير امور خارجه كشورمان را در ليست تحريمي خود قرار دادند. دليلي كه امريكايي‌ها براي اين كار خود آورده بودند ساده بود: «ظريف افكار عمومي امريكايي‌ها را مسموم مي‌كند.»
كاش ظريف زودتر تحريم مي‌شد تا زودتر متوجه مي‌شديم به‎جاي سر و كله زدن با سياستمداران، پشت درب‌های بسته و امضای توافق‌نامه و سند همكاری و برجام و غيره و ذالك، محكم‌ترين و نافذ‌ترين سلاح ما «منطق ما» و هدف اصلي، مهم و آسيب پذيرش «افكار عمومي» دنياست. اكنون تازه متوجه شده‌ايم كه ساليان سال است راه را گم كرده‌ايم و بايد بسيار زودتر از اين، انرژي خود را صرف ديپلماسي عمومي و ديپلماسي رسانه‌اي مي‌كرديم، نه ديپلماسي رسمی.
امروزه اساساً سياست، آنچنان با ارتباطات و به طور خاص با رسانه‌ها گره خورده است كه اعمال سياست و پيشبرد اهداف سياسي را نمي‌توان بدون استفاده از ابزار رسانه، و تاثير روي افكار عمومي حتي تصور كرد.
مقوله قدرت، امري ذهني است و ساختارهاي ذهني و فرهنگي است كه به آن معنا مي‌بخشد. آنچه توانايي اعمال تغيير يا استحكام در اين ساختار ذهني را بيش از تمام وسايل ديگر دارد، رسانه‌ها هستند.
حوزه مطالعاتي ارتباطات سياسي، حوزه ايست كه محدود به تكنيك‌هاي استفاده از رسانه‌ها براي رأي آوري در انتخابات نیست، بلكه در تمام طول سال چه براي اجراي سياست‌هاي داخلي و چه تأمين منافع كشور در ميان ديگر ملت‌ها به كار مي‌آيد اما متأسفانه این حوزه بسیار مهم در دانشگاه‌ها مغفول مانده است.
وقتي ظريف در مقام پاسخ‌گو در مقابل خبرنگاران زبده‌اي از رسانه‌هايي نظير ان بي سي و پي بي اس مي نشيند، وقتي سوال خبرنگار را مي‌شنوي احساس مي‌كني كه تمام شد! مُچ ظريف را گرفت و ضربه‌فني‌اش كرد. پاسخ‌هاي بسيار كوتاه و در عين حال بسيار محكم ظريف كه معمولاً با يك لبخند تمام مي‌شود اما هر بيننده‌اي را به شوك يا تحسين وا مي‌دارد و آنچه براي جمهوري اسلامي باقي مي‌ماند، حداقل منطق قدرتمند ايران براي دفاع از منافع خود در منطقه است. استفاده به‌جا از ساخت‌هاي زباني و گفتمانی (نظير تروريسم اقتصادي به جاي جنگ اقتصادي) در کنار چاشني شوخي‌هايش اين مصاحبه‌ها را بيش از پيش براي مردم امريكا ديدني كرده است.
اين كه امريكا، منادي آزادي بيان و آزادي رسانه‌ها، انگِ بستنِ دهان ظريف را به جان مي‌خرد و اِبايي از اعلام دليل خود براي اين كار ندارد، نشان‌دهنده اين است كه اين مصاحبه‌ها چنان به هدف زده است كه دشمن از شدت ناراحتی و عصبانیت دست به هركاري براي قطع آن مي‌زند و اين يعني نقطه اصليِ هدف براي فشار روي دشمن همين نقطه است و بايد همين مسير را ادامه داد.
جالب اينجاست كه اوايل انقلاب، ارتباط ما با گروه‌هاي مردمي انقلابي در سراسر جهان بسيار وثيق‌تر از اكنون بود و اين مسير، مسيري نيست كه ما در آن بي‌تجربه باشيم.
ارتباط با انقلابي‌هاي ايرلند شمالي، امريكاي جنوبي، و حتي افريقا، پيش از اين بسيار بيشتر در دستور كار سياستمداران و سياستگذاران بوده است اما اكنون به آن بي‌توجهي مي‌شود.
خلاصه كلام اينكه شايد تحريم ظريف، ضربه‌اي به بدنه ديپلماسي كشورمان وارد كرده باشد اما آن ضربه ارزش آن را داشت كه بدنه ديپلماسي كشور اين درس را فراگيرد كه همراهي با افكارعمومي دنيا و مخاطب قرار دادن مردم دنيا از طريق ديپلماسي رسانه‌اي و ديپلماسي عمومي است كه مي‌تواند در پيشبرد اهداف انقلاب در سراسر جهان اثرگذار باشد، نه صرفا هم قدم شدن با كري و هم صحبت شدن با موگريني و امثالهم.

نویسنده: عباس قائمی

https://siasatrooz.ir/vdcez78zzjh8zxi.b9bj.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی