فرزند سردار همدانی در گفتوگویی که با ما داشت میگفت که بخشی از این سوالات مردم به خود ما باز میگردد و کمکاریهایی که انجام دادهایم چراکه ما اطلاعرسانی درستی در جهت اقناع عمومی در این زمینهها صورت ندادهایم. این را قبول دارید؟
بله این عدم اطلاعرسانی کامل را قبول دارم اما یک نخبه و روشنفکر وقتی میآید چنان سخنانی را میگوید دیگر جای بحث دارد. متأسفانه در کشور ما ژست منتسب بودن به جریان غیر انقلابی و حتی اپوزیسیون یک ارزش شده است.
در صحبتهای خود گفتید که کارهای انجام شده برای امنیت کشور در سوریه را نمیتوانیم بگوییم. ببینید بعد از ۸ سال دفاعمقدس چنانکه باید و شاید برای تبیین دوران جنگ اقدامی صورت نگرفت و آن لایههای زیرین آشکار نشد که نتیجه آن این شده است که نسل جوان امروز سوالات و ابهامات بسیاری برایش باقی مانده و حتی میگوید که اصلا چرا جنگیدید. یعنی ما نتوانستیم از دفاعمقدس یک ذخیره فرهنگی بسازیم. اکنون در قبال سوریه هم وضعیت چنین است نسل امروز میداند که چه خبر است اما نسل آینده اهمیت این حضور را نمیداند و باید از هماکنون برای آن زمان برنامه ریزی شود. آیا کارکردی در این زمینه صورت گرفته است؟
اقتضاعات سوریه را باید در نظر گرفت از جمله اینکه تا به امروز اولویت ما تأمین امنیت بوده است. من اصل سوال را قبول دارم اما باید بدانیم که تازه فضاهایی ایجاد شده است که بخشی از اصحاب رسانه وارد آنجا شدهاند. بخش دیگر آنچه شفاف بگویم انعکاس اقدامات خود را نوعی ریاکاری میدانیم تصور ما این است که همین که خدا میبیند کفایت میکند. اما در طول دو سه سال اخیر که نوعی ثبات برقرار شده کمی فضا بازتر شده است. یک زمانی فرودگاه دمشق مورد تهاجم قرار گرفت فقط خط فاطمیون مانده بودند و در آن شرایط که نمیتوان خبرنگار و یا راوی مستقر کنیم ملاحظات دولت سوریه و عراق را هم باید در نظر گرفت. اما در مجموع تصورم این است که با دوران دفاعمقدس بسیار متفاوت خواهد بود، چون هم این نگاه وجود دارد که بخشی از این واقعیتها منعکس شود. البته باید در نظر داشت که برخی اصول حفاظتی و امنیتی نیز مطرح است. به هر حال ما متهم میشویم به دخالت در سوریه اگر امروز برخی از مسائل را هم بگوییم مستند این مدعا به حساب میآورند.
کشورهای غربی این روزها به شدت بر لزوم خروج ایران از منطقه تأکید میکنند. با توجه به اینکه مبارزه با تروریسم به روزهای پایانی میرسد و زمان بازسازی منطقه شروع میشود ایران میتواند با بهرهگیری از ظرفیتها و تجربیات سپاه برای حضور فعال در این بازسازیها بهره گیرد لذا میتوان گفت که غربیها برای جلوگیری از چنین حضور ایران میخواهند تا ایران را از منطقه بیرون کنند تا ضمن کسب درآمد بالا در عرصه بازسازی از الگو شدن ایران در حوزه بازسازی نیز جلوگیری کنند.
آنها به دنبال آن هستند که مؤلفههای قدرت ایران را بزنند و اصلیترین هدف آنها سد نفوذ ایران در منطقه است. آنها احساس میکنند که این نفوذ را حضور سپاه تأمین میکند. برآوردها نشان میدهد که آمریکاییها به ویژه در عراق برآنند تا در حوزه اجتماعی برنامههای خود را اجرایی سازند. آنها که نتوانستهاند با داعش به اهداف خود دست یابند اکنون میگویند که باید برویم بدون در نظر گرفتن ساختارهای فرقهای به ارتباط گیری بپردازیم. مثلاً عربستانی که زمانی داعش را انقلابیون مینامید اکنون به دنبال یک سری ارتباط گیریها است که رویکرد به صدر نمودی از آن است. آنها میگویند در حوزه اقتصادی باید این نفوذ را اجرایی سازند و مقابل ایران قرار گیرند. سفرای آمریکا در منطقه رسماً خط میدهند که باید حوزه نظامی با شکست داعش تمام شود و در حوزه اقتصادی و سازندگی وارد شد. البته این کشورها در سوریه اعتباری ندارند. کشورهایی مانند آمریکا، عربستان، امارات، اروپاییها در سوریه در کنار تکفیریها بودند و بیاعتبار شدند. در ضمن باید یادآوری کنم که ما در عرصه میدانی آورده داشتهایم و باید آن را بخش غیرنظامی در آینده دریابد و تبدیل به سکویی برای منافع ملی کند. بنابراین نباید این انتظار را از مجموعه سپاه داشت.
این اقدامات آمریکا که سپاه را در لیست گروههای تروریستی قرار میدهد مانع اقدامات سپاه در منطقه که نخواهد شد؟
امکاناتی که ما امروز داریم هیچ کدام بدون زحمت نبوده است. توپخانه سپاه در دوران جنگ خریداری نشده است بلکه غنیمت جنگی بوده است. در دوران جنگ آقای ولایتی برای خرید تویوتا به ژاپن رفته بود به او گفتند شما از اینها به عنوان خودروی جنگی استفاده میکنید و ما باید مصوبات شورای امنیت را اجرا کنیم لذا به شما ماشین نمیفروشیم. همان زمان هم ما جنگ را پیش بردیم و امکانات را فراهم کردند. آنها با ابزار تحریم و بزرگنمایی نام سپاه برآنند تا در آینده سپاه را مقصر تحریمها و مشکلات پیش آمده معرفی کنند. باید توجه داشت که تحریمها و تهدیدات غرب علیه کل کشور است، اما آنها سعی دارند تا چنان القا سازند که علیه سپاه است. آنها میخواهند در آینده اگر شرکتی با سپاه همکاری کند آن را به بهانه توان موشکی تحریم کنند که در اصل همان تحریم کشور است. چنانکه که گفته هدف آنها فرسایش قدرت ملی ایران است و اینکه از بهانههای مختلف میخواهند استفاده کنند چنانکه ترامپ که اکنون برجام را در زمین کنگره انداخته سعی دارد تا تحریمها را به توان موشکی و عمق منطقهای کشور پیوند زده در واقع سعی دارد تا توان دفاعی نظام را عامل فشارها به مردم داخل معرفی کند. آمریکا از یک طرف به دنبال شکاف میان مردم و مسئولان است و از طرف دیگر ایجاد شکاف میان مردم و سپاه. آمریکاییها میدانند که تحریمها بر توان دفاعی ایران اثرگذار نخواهد بود، چنانکه همین موشکهایی که توان بازدارندگی ما براساس قدرت داخلی است که در زمان تحریمها ساخته شده در صورتی که حتی برخی از اقلام که از نظر آنها به عنوان اقلام با کاربرد مضاعف شمرده میشود و احتمال میدهند در صنعت دفاعی ما به کار رود تحریم کرده بودند.
درباره تعامل سپاه با وزارت خارجه بگویید. به هر حال سپاه در منطقه ظرفیتهای بسیاری ایجاد کرده که میتواند برای دستگاه دیپلماسی مفید باشد. تا چه میزان تعاملات میان طرفین است مشورتهایی به هم میدهید یا کارکردهای واحدی دارید؟
واقعیت این است دیپلماسی نظامی میتواند پشتوانهای برای دیپلماسی رسمی سیاسی کشور باشد. در تأیید این موضوع دیدید که اخیراً سفر رئیس ستاد کل نیروهای مسلح به ترکیه صورت میگیرد و در پاسخ به این سفر اردوغان به ایران آمد. یا در نشست آستانه حتما تحولات میدانی سوریه مؤثر است در حالی که نماینده وزارت خارجه در آن مذاکرات مینشیند. عملکرد مجموعه نظامی برای پیشبرد اهداف دستگاه دیپلماسی است و سپاه هم نیرویی است که صرفاً نظامی نیست و سیاسی، فرهنگی است و لذا تعاملاتی با بخشهای مختلف دارد، چنانکه در حوزه سازندگی مجموعه قرارگاه سازندگی به دولت کمک میکند سایر بخشهای سپاه به سایر بخشهای دولتی کمک میکنند و گاهی هم نشستهایی وجود دارد بین فرماندهان سپاه با برخی مسئولین و وزرا از جمله وزارت خارجه. در این نشستها مسائلی مطرح میشود و نیازهای طرفینی نیز مورد توجه قرار میگیرد. البته بدون تعارف در مواردی هم تفاوت نظرهایی وجود دارد ولی هدف مشترک فراتر از این اختلافات دیدگاهی است.
اما به نظر میرسد این تفاوت دیدگاه را خوب مدیریت کردهاید که به سطح جامعه نیاید؟
به هر حال