احمد خورشیدی آزاد می گوید: خانواده احمدی نژاد، خانوادهای ساده هستند مثل همه خانوادههای ایرانی. دلیلی برای حسادت و یا مشکلات از این دست وجود ندارد.
"احمد خورشیدی آزاد" دبیرکل جمعیت خدمتگزاران انقلاب اسلامی، این روزها بیشتر وقتش را به فعالیتهای سیاسی میپردازد و تفریح مورد علاقهاش بازی کردن با زهرا خورشیدی آزاد، دختر 17 ماههای است که تنها نوه سردار خورشیدی و محمود احمدی نژاد رییس جمهور است.
آقای خورشیدی آزاد چند فرزند دارید؟
پسر اولم دکتر مهدی، داماد آقای رییس جمهور و پزشک است و تخصص پزشکی هستهای میخواند. ورودی دهه 70 است، رتبه کنکورش دو رقمی شد و دانشجوی زرنگی بود. خودش همه جوره زحمت کشید و با اتکا به توان علمی خودش در دانشگاه شهید بهشتی، پزشکی هستهای میخواند. در حال حاضر نیز از سوی رییس جمهور به عنوان دبیر شورای مشاوران ریاست جمهوری منصوب شده است. پسر دومم قبلا طلبه بوده و بعد از دانشگاه رفت و تقریبا هر سه پسر دیگر به جز مهدی، طلبه و دانشجو هستند و هیچ کدام هم شغل دولتی ندارند. دختری ندارم اما سه عروس دارم که به عنوان دخترهایم محسوب میشوند.
از ازدواج مهدی با دختر رییس جمهور بگویید.
زمانی که پسرم با فاطمه خانم احمدینژاد ازدواج کرد، آقای احمدی نژاد رییس جمهور نبود، شهردار تهران بودند. آقای زریبافان واسطه ازدواج بود و اساسا ایشان پیشنهاد این وصلت را مطرح کرد. چند ماهی هم طول کشید تا دو خانواده آشنا شدند. حالا هم مهدی و فاطمه، یک دختر 17 ماهه خیلی کنجکاو و شیطان به نام زهرا دارند. عروس دومم از خانوادهای معمولی مانند خودمان است و عروس سومم هم دخترعموی دکتر کوچکزاده در مجلس است، البته در مراسم عروسی ما فهمیدیم با کوچک زاده نسبت دارد.
عروس شما (همسر مهدی) هم شاغلند؟
ایشان مهندس الکترونیک و مخابرات هستند و شغلی هم ندارند. در حال حاضر، نگهداری زهرا خانم جای صد شغل را برای ایشان پر کرده است.
عروس خانومهای دیگر شما چه احساسی دارند که یکی از عروسهای خانواده، دختر رییس جمهور است. این موضوع مشکلی ایجاد نمیکند؟
مهریه عروسهایم 14 سکه است. نه ماشین و خونه خواستند نه توقع بالایی داشتند. عروسهایم با هم دوستند. ارتباط عروسها با هم بیشتر از ارتباط پسرهایم است. خانواده احمدی نژاد، خانوادهای ساده هستند مثل همه خانوادههای ایرانی. همسر دکتر احمدی نژاد، همانطور که همه میدانند دبیر فیزیک هستند و فوق لیسانس فیزیک دارند و هنوز هم تدریس میکنند. میخواهم بگویم که همه خانوادهها مثل هم هستیم و دلیلی برای حسادت و یا مشکلات از این دست وجود ندارد.
رفت و آمد شما با خانواده رییسجمهور چطور است؟ فرصت میکنید که دور هم جمع شوید؟
کمتر اتفاق میافتد بتوانیم به مسافرت دسته جمعی برویم. ما جنوبی هستیم عیدها میرویم جنوب. همسر رییس جمهور مشهدی هستند و به اتفاق مهدی و فاطمه میروند مشهد. خود دکتر هم اگر خیلی دیده شوند، یک روز در مشهد است. اما چند روز قبل از انتخابات یک روز دور هم نشسته بودیم، آقای احمدی نژاد گفت بیایید دور هم بنشینیم که این آخرین دیدار ما در 4 سال اخیر بود. آخرین بار هم یک بار همه با هم رفتیم اوشان فشم، رییس جمهور نبود. البته، ولی خیلی خوش گذشت، با مردم بودیم و طوری صمیمی شدیم که خیلیها متوجه نمیشدند فاطمه دختر رییس جمهور است.
رابطه شما با پسرهای آقای رییس جمهور چطور است؟
پسر دوم آقای دکتر یعنی علیرضا در حال تحصیل است. علیرضا با دختر شهید کاوه ازدواج کرده است. یادم هست که مدتی در کتابخانه مسجد منطقه نارمک کار میکرد. پسر اولش مهدی داماد مهندس مشایی 26 یا 27 ساله است.
اهل سیاست هستند؟
علیرضا خیلی با دکتر بر سر مسایل بحث و جدال، انتقاد و تحسین میکند و در مجموع ایرادهای زیادی میگیرد. اخباری که به دستش میرسد، او را حساس میکند و خیلی سر به سر دکتر میگذارد منتها مهدی داماد مشایی، خیلی محجوب است، به نوعی دکتر احمدی نژاد تریبون مردمی در خانه دارد. پسرانش از زبان مردم نقد و تحلیل و بحث میکنند و دکتر جواب آنها را میدهد.
اهل کار کردن در خانه هم هستید؟
در زمان جنگ که همه بار خانه به عهده همسرم بود متاسفانه زمان جنگ من نفهمیدم بچهها چطور به دنیا آمدند و بزرگ شدند، ما 17 یا 18 شهر عوض کردیم. ولی بعد از جنگ، هر زمانی فرصت بوده کمک کردم و وظیفهام است. هنوز نتوانستم جوابگوی زحمات همسرم باشم. من در خانه خیلی حرفهای جاروبرقی میکشم. ظرف هم میشویم. مهدی هم در کارهای خانه خیلی کمک همسرش است چندین بار که مهمان بودیم دیدم که در غذا پختن و ظرف شستن به فاطمه خانوم کمک میکند.
رییس جمهور چطور؟ تا به حال ایشان را در حال کمک به همسرش دیدید؟
گاهی دیدیم در پیک نیکها مسوولیت کارها را بر عهده میگیرد. به طور کلی مثل مردم عادی زندگی میکند، خیلی وقتها رفتارش در جامعه طوری است که از افراد عادی قابل تشخیص نیست.
بهترین هدیهای که به همسرتان دادهاید، چی بوده؟
چه زمان جنگ و چه الان، تلاش میکردم مشکلات جنگ وکار را به خانه نیاورم. وقتی به خانه میآیم سعی میکنیم با لبخند و خسته نباشید به استقبال هم برویم.
به نقل از روزنامه هفت صبح