ماجرای توافق هستهای عبرتهای بسیاری دارد، بیاعتمادی به آمریکا و غرب یکی از مهمترین عبرتهای تاریخی این ماجرا است، اما درس عبرت دیگری را باید به عبرت نیاموختگان و پندناپذیرانی که یا از سر غفلت یا از سرخیانت چنان اعتقاداتی را مطرح میکردند، بازگو کنیم.
مردم عزیز به خاطر دارند که در مقطع زمانی خاصی برخی از شخصیتها و حتی مسئولین کشور، اعتقاد داشتند که زمان موشک گذشته است و اکنون عصر، عصر گفت وگو و تعامل است.
چند سال پیش توئیتی به نقل از مرحوم آیت اللههاشمی رفسنجانی منتشر شد با این سخن که؛ «دنیای فردا، دنیای گفتمانهاست نه موشکها...»
چنین موضع و سخنی بازتابهای زیادی در داخل و خارج از کشور داشت، بازتاب خارجی آن، استقبالی بود که رسانههای غربی، برخی شخصیتهای سیاسی و حتی مسئولین آمریکایی و اروپایی نشان دادند، بازتاب داخلی آن اما متفاوت بود، طیف سیاسی خاص از این رویکرد استقبال کرد و ما به ازای آن را، مذاکرات هستهای دانست، اما اکثریت مردم ایران اسلامی به این سخن واکنش منفی نشان دادند و آن را تضعیف کننده جمهوری اسلامی ایران دانستند. مسئولین ارشد نظام اسلامی نیز چنین دیدگاهی را نفی کرده و نسبت به آن موضع گرفتند. توئیت آقایهاشمی رفسنجانی در آن زمان، کشورهای غربی را ترغیب کرد تا به دبیرکل وقت سازمان ملل نامهای علیه توان موشکی ایران بنویسند و «بان کی مون» نیز در پی این نامه از آزمایشهای موشکی کشورمان ابراز نگرانی کرد.
موضوع پیشرفتهای موشکی ایران از همان آغاز مذاکرات هستهای از سوی کشورهای غربی عضو ۱+۵ به عنوان یکی از دستور کارهای مذاکرات، پیگیری میشد، اما مسئولین نظام به ویژه رهبر معظم انقلاب اسلامی و مردم، مذاکره بر سر قدرت دفاعی و نظامی را رد کرده و آن را خط قرمز جمهوری اسلامی ایران اعلام کردند.
خط مشی مذاکرات از سوی حضرت آیتالله خامنهای با این سخن که، مذاکره تنها بر سر موضوع هستهای است و لاغیر، برای تیم هستهای و دولت محترم تبیین شده بود، هر چند، طرف مقابل بر طرح موضوع موشکی ایران در جریان مذاکرات هستهای اصرار داشت، اما خوشبختانه چنین اتفاقی نیفتاد.
پیشرفتهای نظامی و دفاعی ایران به ویژه در زمینه موشکی مهمترین مؤلفه بازدارندگی مقابل تهدیداتی است که به طور مداوم از سوی آمریکا، اسرائیل و برخی کشورهای عربی منطقه علیه ایران وجود دارد. آیا با وجود دشمنان آماده و مجهز، میتوان دنیا را دنیای گفتمانها دانست نه موشکها؟!
به جز مرحوم آقایهاشمی رفسنجانی، برخی از مسئولین نیز چنین دیدگاهی داشتند، یعنی اعتقاد داشته و شاید اکنون هم داشته باشند که، قدرت افزایی جمهوری اسلامی ایران به ویژه در حوزه نظامی و دفاعی مانعی بر سر راه مذاکرات سیاسی است، پس با خاموش کردن موتور محرک این ظرفیت میتوان به خواستههای دیگر دست یافت. چنین اعتقادی اگر بر فرض درست هم بوده باشد، پس از پایان مذاکرات هستهای و رسیدن به توافق بر سر موضوع هستهای ایران که اکنون به شکل موجود در حال اجرا است، آن دیدگاه و اعتقاد را به کلی نفی کرد و خط بطلان بر روی آن کشید.
جمهوری اسلامی ایران براساس همان سیاست دنیای فردا، دنیای گفتمانهاست نه موشکها، به گفت وگو و مذاکرات هستهای با آمریکا و دیگر کشورهای عضو ۱+۵ پرداخت، حاصل این گفتمان، توافق هستهای بود، آیا براساس این توافق، آنچه که جمهوری اسلامی ایران نقد داده، طرف مقابل نیز تعهدات خود را نقداً پرداخت کرده است؟
آمریکا به خاطر پیشرفتهای هستهای ایران که صلح آمیز است، مذاکرات هستهای را پذیرفت اما آنچه که در جریان مذاکرات پیش رفت، اهداف و برنامههای آمریکا و غرب بود، خواستههای آنها در محدودسازی فعالیتهای صلحآمیز هستهای ایران محقق شد و ایران را ملزم به اجرای آنها کرد، اما خواستههای ایران علیرغم درج در برجام روی زمین مانده است، اگر اکنون حاکمیت آمریکا برجام را تهدید میکند، نه به خاطر این است که کلاه گشادی سر آنها رفته، بلکه ابزاری برای فشار بر ایران است، مشاهده میکنید که آمریکا و کشورهای اروپایی عضو ۱+۵، همصدا علیه پیشرفتهای موشکی ایران وارد میدان شدهاند و یکصدا فریاد میزنند، جمهوری اسلامی ایران باید بر سر این موضوع مذاکره کند و آزمایشهای موشکی خود را کنار گذاشته و به پیشرفت در این زمینه نپردازد.
همراهی و همصدایی برخی در داخل با سیاست خلع سلاح ایران به ویژه در حوزه موشکی را چه میتوان نام نهاد؟ حضرت آیتالله خامنهای پس از آن که چنین صداهایی را در داخل و خارج شنیدند، وارد میدان شده و فرمودند؛ «روزگار روزگار همه چیز است وگرنه به راحتی و به صراحت حق ملت را خواهند خورد. اگر این حرف از روی ناآگاهی گفته شده باشد، یک مسئله است، اما اگر از روی آگاهی باشد خیانت است.»
ایشان در همین زمینه افزودند؛ «دشمنان مدام در حال تقویت توان نظامی و موشکی خود هستند در این شرایط چطور میگوییم روزگار موشک گذشته است؟»
بارها و بارها باید گفت، آمریکا هیچگاه در پی ایجاد شرایط و اوضاع اقتصادی و سیاسی مطلوب برای جمهوری اسلامی ایران نیست، آمریکا فروپاشی انقلاب اسلامی را میخواهد، آیا با توافق هستهای دروازههای اقتصادی رو به بهشت گشوده شد؟
وادادگان و دلسپردگان به روزگار گفتمان باید به این فهم برسند که، خلع سلاح، فروپاشی جمهوری اسلامی ایران است، آیا آنها در پی چنین اتفاقی هستند؟
نویسنده: محمد صفری