سه شنبه ۱۶ آبان ۱۳۹۶ - ۱۰:۵۱
کد مطلب : 101745
آیا روحانی از بازی‌های جناحی و حاشیه‌ای فاصله می‌گیرد؟

رفتار انقلابی راه نجات دولت

رفتار انقلابی راه نجات دولت

اخیراً موضوعی در رسانه‌ها و محافل اصلاح‌طلبی طرح می‌شود و آن گرایش حسن روحانی به سمت اصولگرایان است.
این مسئله‌ای ‌است که بسیاری از اصلاح‌طلبان از آن ناخرسند هستند و این امر را برخلاف اهداف خود می‌دانند. آنها معتقدند رفتار پساانتخاباتی روحانی با آن شعارهای رنگارنگ و پرهیجان دوران انتخاب تناقضی آشکار دارد.
عدم تحقق وعده‌های انتخاباتی روحانی (البته منظور وعده‌هایی است که به اصلاح‌طلبان داده بود، نه آنچه واقعیت نیاز مردم و جامعه بود) باعث شده تا آنها اینگونه القا کنند که رئیس دولت دوازدهم، نه تنها گرایشی به آنها نشان نمی‌دهد که به سوی جریان اصولگرایی میل کرده است.
اما آیا واقعا رئیس‌جمهوری که طی چهارسال دولت اول خود، از حمایت اصلاح‌طلبان برخوردار بود و حتی در مواقعی از خجالت جریان مقابل هم درمی‌آمد به یکباره دچار یک تغییر اساسی شده است و اینگونه تصور کرده که چهار سال اشتباه کرده است و حالا می‌خواهد در رویکرد خود تجدید نظر کند؟ قطعا چنین نشده است، اما به نظر می‌رسد در دوره دوازدهم رویکرد رئیس‌جمهور به نحوی است که اصلاح‌طلبان دیگر نمی‌توانند توهم خود را مبنی بر این که وی غیر از آنها و کارگزارانی‌ها پایگاهی ندارد بر افکار عمومی منتقل و خواسته‌های خود را به روحانی تحمیل کنند.
به نظر می‌رسد که این امر ناشی از عدم وقوع وعده‌های پیش از انتخابات درخصوص چیدمان کابینه و حتی سایر مدیران بالادستی دولت است.

استدلال‌های مطرح شده
از زمانی که در سال ۹۲ روحانی به ریاست جمهوری برگزیده شد، اصلاح‌طلبان تبلیغات وسیعی را شروع کردند و نقش خود را در این پیروزی روحانی بسیار تعیین‌کننده دانستند.
در آن زمان تئوریسین‌های اصلاح‌طلب با اشاره به همین امر تاکید کردند که فرصت لازم برای بازگشت به قدرت فرارسیده و آنان باید این موضوع را که مردم دولتی را با گرایش اصلاح‌طلبی برگزیده‌اند تبلیغ کنند و این نکته را در افکار عمومی ترویج دهند. اما با گذشت زمان، مشخص شد که دولت صد درصد گرایش اصلاح‌طلبی ندارد و نمی‌خواهد خود را زیر عبای اصلاح‌طلبی ببیند و حتی در برخی موارد موضعی در تناقض با آنها داشت.
از جمله اینکه دولت در آن زمان با انتخاب رحمانی‌فضلی به عنوان وزیر کشور که یکی از وزارتخانه‌های کلیدی و سیاسی دولت محسوب می‌شود نشان داد که تمایل دارد رویکرد متعادلی داشته باشد. موضوعی که موجبات نگرانی و نارضایتی اصلاح‌طلبان را فراهم آورد.
اگر چه رحمانی‌فضلی در آن زمان تلاش کرد که معاونین خود را از هر دو جناح انتخاب و استانداران معتدل را بر سر کار آورد، با این وجود ابقای برخی از فرمانداران دولت دهم موجب شد که همچنان اصلاح‌طلبان نسبت به رویکرد دولت انتقاد داشته باشند. این انتقادات هر روز رنگ تازه‌تری به خود می‌گرفت اما اصلاح‌طلبان به امید بالا رفتن از نردبان قدرت تلاش می‌کردند تا بسیاری از این موضوعات را نادیده و به قول خودشان «ضربه‌گیر» یا «رحم اجاره‌ای» را حفظ کنند تا بتواند برای انتخابات ۱۴۰۰ آماده دوباره در مهمترین مسندهای اجرایی کشور جای گیرند.
از این‌رو تلاش کردند تا در انتخابات ۹۶ علی‌رغم همه ضعف‌های دولت یازدهم و عدم بهبود وضعیت اقتصاد کشور و ناکام ماندن طرح مذاکره با کدخدا، مجدداً روحانی را وابسته به جناح خود معرفی کرده و پیروزی وی را در انتخابات حاصل تلاش‌های خود در این دوره از انتخابات بدانند.
البته این نیاز دوطرفه بود. چراکه روحانی هم با آن کارنامه ضعیف و در اغلب حوزه‌ها مردود، مجبور بود که حداقل در شعار و حرف، تن به خواسته اصلاح‌طلبان بدهد. تا جایی که حتی برخلاف دوره قبل، رنگ «سبز» هم به «بنفش» دولت تدبیر و امید الصاق شد تا حداقل به لحاظ بصری نشان دهد که با اصلاحات و شیوخش همراه است.
اما بعد از گذشت ۳ ماه آنها مجدداً نگران گرایش‌های روحانی شدند.
روحانی در دور دوم ریاست جمهوری خود نیز سعی کرد کابینه‌اش را «دقیقا» مطابق نظر اصلاح‌طلبان معرفی نکند. برخی چهره‌ها که قرار بود با فشار اصلاح‌طلبان صاحب کرسی کابینه یا وزارت شوند شکست خوردند. برخی چهره‌ها هم که قرار بود با فشار آنها از کابینه خارج شوند هم سر جای خود ماندند و اتفاقا از مجلسی که اصلاح‌‌طلبان فکر می‌کردند از آن خود کرده‌اند هم رای اعتماد بگیرند. به عنوان مثال رحمانی‌فضلی علی‌رغم فشارهای رسانه‌ای و غیر رسانه‌ای باز هم با کسب رای اعتماد از مجلس در مقام خود ابقا شد. در آن زمان اصلاح‌طلبان آشکارا و پنهان پیغام دادند که اگر وزیر کشور سهم اصولگرایان باشد باید استانداری‌ها به اصلاح‌طلبان برسد.
به دنبال این امر رحمانی‌فضلی در مجلس خاطرنشان کرد که استانداران خود را با نظر نمایندگان مجلس انتخاب می‌کند اما این موضوع به مذاق اصلاح‌طلبان چندان خوش نیامد. وی در قدم بعدی اعلام کرد که استانداران خود را تا پایان شهریور اعلام می‌کند.
بنابراین اصلاح‌طلبان نتیجه گرفتند که وزیر کشور همان مشی روحانی را برای انتخاب استانداران درپیش می‌گیرد و این موضوع می‌توان دستاوردهای ویژه‌ای برای اصولگرایان داشته باشد. آنها این دستاورد را امتیاز دولت به اصولگرایان و چرخش دولت به سمت آنان تلقی کردند.

چرخش از اصولگرایی به اصلاح‌طلبی
روحانی در سال‌های پیش از دولت نهم با توجه به حضور در جمع جامعه روحانیت مبارز، در اردوگاه اصولگرایی تعریف می‌شد. حتی در زمان مجلس ششم هم نام او در فهرستی بود که در مقابل جریان حامی دولت خاتمی و مشارکتی‌ها حضور داشت. جالب‌تر آنکه در آن فهرست نام چهره‌هایی نظیر اکبر هاشمی‌رفسنجانی، محمود احمدی‌نژاد، محسن رضایی و چهره‌های شناخته‌شده دیگر منتقد اصلاح‌طلبی هم به چشم می‌خورد.
اما مخالفت او با دولت احمدی‌نژاد از همان سال‌های ابتدایی (شاید به جهت بازنده شدن هاشمی در آن انتخابات سال ۸۴) و بعد هم ماجرای فتنه ۸۸ باعث شد تا او در صف‌بندی جدید، در کنار جریان مقابل اصولگرایی بایستد. همین امر هم سبب شد تا بعد از رد صلاحیت مرحوم هاشمی، او شانس این را داشته باشد که با کمک هاشمی و جریان اصلاح‌طلبِ ناامید از رای‌آوری «عارف» به عنوان تنها گزینه در مقابل گزینه‌های پرشمار جریان اصولگرایی، کمی بیش از ۵۰ درصد آرا را از آن خود کند و پیروز یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری شود.
روحانی در همان سال با شعار اعتدال‌گرایی کارش را آغاز کرد، اما به مرور و با انتخاب چهره‌های شاخص و حتی حمایت از فهرست اصلاح‌طلبان در مجلس نشان داد که نمی‌تواند لطف اصلاح‌طلبان را فراموش کند.
اما دور دوم انتخابات ماجرا کمی فرق می‌کند. روحانی در سال ۱۴۰۰ با ریاست جمهوری خداحافظی می‌کند و طبیعتا دیگر نه نیازی به اصلاح‌طلبان دارد و نه قرار است خود را فدای رفتارهای بعضا خارج از چارچوب نظام آنها کند.
برای همین است که او در دور دوم ریاست جمهوری‌اش محافظه‌کارانه‌تر از قبل قدم برمی‌دارد و نطق‌های تند و تیز دوران انتخابات و حتی دوره اول ریاست جمهوری‌اش را «تکرار» نمی‌کند.
برای همین هم بسیاری از کارشناسان معتقدند که در حال حاضر رئیس‌جمهور حتی مایل نیست که برخی از شعارهای انتخاباتی که از سوی اصلاح‌طلبان مورد تاکید قرار داشت را به عنوان یک اصل در دولت دوازدهم مورد توجه قرار دهد و اصول رویکردی‌اش متفاوت از گذشته است.

فاصله‌گیری اصلاح‌طلبان از روحانی
اصلاح‌طلبان که خود را ناجی روحانی در انتخابات دوازدهم می‌دانند، حالا دو رویکرد جدی را مدنظر دارند.
اول آنکه تا می‌توانند از دولت دوازدهم سهم (شما بخوانید باج) بخواهند و «آدم»های خود را بر سر مناصب دولتی و اجرایی بر سر کار بگذارند. به ویژه در پست‌های مدیریت استانی و اگر زورشان هم رسید تا وزارت کشور را هم فتح کنند.
دلیل آن هم انتخابات چهار سال بعد است که آنها می‌خواهند بدون توسل به عبای یک چهره خارج از دایره اصلاح‌طلبی اصیل، خود را در راس قوه اجرایی کشور ببینند.
برای همین هم هست که کوچک‌ترین اقدام یا کلام روحانی که در زاویه حتی نسبتا کمی با منویات آنها باشد، باعث فضاسازی رسانه‌ای می‌شود. آنها می‌خواهند تا می‌شود با چراغ خاموش قدرت بگیرند و حرف‌شان را به کرسی بنشانند.
اما از سوی دیگر آنها برنامه دیگری هم در سر دارند. شرایط اقتصادی درب و داغان کشور که بخش قابل توجهی از آن مربوط به سرمایه‌گذاری بیش از حد بر روی برجام و غافل ماندن از اقتصاد مقاومتی و درونی است، باعث شده تا سیاست‌های اقتصادی دولت نه تنها به رفاه نسبی مردم بینجامد که سفره‌ها را کوچک‌تر کرده، بنگاه‌های تولیدی را به تعطیلی کشانده، تورم همچنان با رکود بی‌سابقه‌ای دست به دست همه داده‌اند و... در چنین شرایطی شریک بودن در باخت، برای آنها خطرآفرین است. دود آتش اوضاع خراب اقتصادی به چشم اصلاح‌طلبان هم می‌رود و آنها نمی‌خواهند شریک شکست سیاست‌های اقتصادی و حتی اجتماعی دولت باشند.

تقویت انقلابی‌گری، راه نجات دولت
در ماه‌های اخیر، مواضع رئیس‌جمهور بسیار منطقی‌تر از گذشته است. نه مثل قبل به سپاه حمله می‌کند (که اتفاقا مدافع آنها نیز هست) نه بحث‌های حاشیه‌ایِ کم‌اهمیت را برجسته می‌کند و نه از کدخدا حمایت و بر منتقدان حمله می‌کند.
مواضع تغییر یافته یا دست کم تعدیل شده رئیس‌جمهور نشان می‌دهد که او اولین قدم‌ها را برای تغییر در سیاست‌ها برداشته است و حالا می‌تواند با بررسی خطاهای گذشته دولت اول خود مسیر مطمئن‌تری را برای ادامه راه انتخاب کند.
به نظر می‌رسد که سیاست‌ها و موضع‌گیری‌های چند روز گذشته رئیس‌جمهور گرایش بیشتری به سمت انقلابی‌گری داشته است و هر روز بیشتر از دیروز تقویت می‌شود.
از جمله این رویکردها تغییر در رویکرد سیاست خارجی است که از جمله ایراد مواضع انقلابی در پاسخ به سخنرانی ترامپ در سازمان ملل، مخالفت با ادامه مذاکره با امریکا و دیدار با ترامپ و حمایت از فعالیت‌های دفاعی و موشکی کشور که پیشتر از آن با دیپلماسی مذاکره دنبال می‌شد در برنامه کار دولت قرار گرفته است. رئیس‌جمهور نشان داد که ایران هرگز از اصول و خطوط قرمز خود عقب‌نشینی نخواهد کرد و بر آن تاکید دارد.
رویکردی که توهمات ترامپ را برهم زده ونشان داد که دیگر با سیاست چماق و هویج نمی‌توان به دنبال باج‌گیری و تحمیل زیاده‌خواهی‌های خود بر کشورمان باشن. بنابراین حالا دیگر رئیس‌جمهور تمایلی به اینکه زیر سایه گروهی تعریف شود ندارد و مایل نیست منتسب به جریان اصولگرا و اصلاح‌طلب شود.
در این رابطه محمود واعظی رئیس دفتر رئیس‌جمهور در ابتدای روی کار آمدن دولت دوازدهم تاکید کرد: رئیس‌جمهور چه در ایام انتخابات ریاست‌ جمهوری و چه پس از آن، اعلام کردند دولت من، دولت فراجناحی است. وی تصریح کرد: روحانی در انتخاب‌هایش به گرایش‌های سیاسی افراد توجه نمی‌کند و هر کسی که شایسته‌تر از دیگران باشد را انتخاب می‌کند.
باید گفت اتخاذ گرایش انقلابی‌گری مزایای بسیاری برای دولت خواهد داشت و نگاه و تکیه بر توان و ظرفیت داخلی کشور کمک می‌کند تا دولت دوازدهم اقدامات موثری را برای بهبود شرایط کشور انجام دهد. کارشناسان معتقدند که وابستگی رئیس‌جمهور به طیف‌های سیاسی به شکل موجود کمکی به حل مشکلات کشور نمی‌کند و در شرایط فعلی لازم است که جناح‌های مختلف سعی کنند اندیشه‌های خود را در چارچوب نظام، قوانین، شرع، ولایت و خط‌ امام به همدیگر نزدیک کنند و با سیاست‌های رئیس‌جمهور همراهی کنند.
دولت اکنون با مشکلات اساسی و مهمی دست‌ به ‌گریبان است؛ روحانی بیش از هر زمان دیگری نیازمند حرکت به سمت مواضع انقلابی است تا بتواند حمایت بیشتر مردم را نسبت به برنامه‌های خود بدست آورده و کارنامه‌ای قابل قبول برای دولت دوازدهم فراهم آورد.
رهبر معظم انقلاب نیز در دیدار با رئیس‌جمهور و اعضای هیات دولت، تشکیل دولت دوازدهم در موعد مقرر و انجام‌شدن آسانِ فرآیند شکل‌گیری دولت اعم از برگزاری انتخابات و مراسم تنفیذ و تحلیف و سپس رأی اعتماد مجلس را بسیار مهم و کم‌نظیر خواندند و خاطرنشان کردند: «اکنون نوبت رئیس‌جمهور و وزراست که اقدام و عمل را آغاز کنند.»
در نظر گرفتن کارآمدی، تدین، انقلابی بودن، پرکاری و جهادی عمل کردن در انتخاب همکاران و مدیران زیر مجموعه از جمله توصیه‌های رهبر انقلاب اسلامی در این نشست بود و در همین زمینه ایشان اظهار داشتند: «اگر همکاران و مدیران شما افرادی با این خصوصیات نباشند، اهداف و مقاصد به سرانجام نخواهد رسید.»
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در بخش دیگری از سخنانشان، «حفظ جهت‌گیری و روحیه انقلابی و دینی در دیپلماسی» را نیز مهم خواندند و تأکید کردند: باید در مسائل دیپلماسی به انقلاب خود افتخار کنیم و از عمل کردن به هنجارهای ملی یعنی هنجارهای برآمده از انقلاب، نظیر ایستادگی در مقابل استکبار، ظلم‌ستیزی و مخالفت با نظام سلطه، احساس عزت کنیم. ایشان خاطرنشان کردند: «پایبندی به مواضع و هنجارهای انقلابی باعث تشَخّص و برانگیختن احترام دیگران می‌شود، ضمن اینکه این کار با استفاده از نرمش‌ها و پیچش‌ها و طنازی‌های هنر دیپلماسی منافاتی ندارد.»
حالا باید دید دولت دوازدهم در میدان عمل هم به سمت جدایی از جناح‌بازی و حرکت در مسیر انقلاب گام برمی‌دارد؟ امید که چنین باشد.

https://siasatrooz.ir/vdcfjydytw6dxea.igiw.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی