این روزها در حالی که شیعیان در این ایام مشغول عزاداری در رثای امیرالمومنین هستند سخنانی در مورد تحلیل وقایع تاریخ اسلام شنیده میشود که بیشک جای تحلیل و بررسی دارد و به نظر میرسد که این سخنان تحریف تاریخ اسلام میباشد.
از جمله این سخنان که در این ایام از سوی برخی در کشور شنیده شده درباره مبنای ولایت و حکومت امیرالمومنین (ع) است.
چنین افرادی اعتقاد دارند مبنای ولایت و حکومت از دیدگاه علی (ع) نیز انتخاب و نظر مردم بوده است.
نگاهی به متن خطبه ۹۲ اصلی امیرالمؤمنین که به صورت ناقص مورد استفاده قرار گرفته است به این شرح است:
پس از قتل عثمان آنگاه که مردم هجوم آوردند تا با امام على علیهالسّلام بیعت کنند، در روز جمعه ۲۵ ذى الحجّه سال ۳۵ هجرى در مدینه فرمود:
«مرا واگذارید و دیگرى را به دست آرید، زیرا ما به استقبال حوادث و امورى مىرویم که رنگارنگ و فتنهآمیز است، و چهرههاى گوناگون دارد و دلها بر این بیعت ثابت و عقلها بر این پیمان استوار نمىماند، چهره افق حقیقت را (در دوران خلافت سه خلیفه) ابرهاى تیره فساد گرفته، و راه مستقیم حق ناشناخته ماند. آگاه باشید، اگر دعوت شما را بپذیرم، بر أساس آنچه که مىدانم با شما رفتار مىکنم و به گفتار این و آن، و سر زنش سرزنش کنندگان گوش فرا نمىدهم. اگر مرا رها کنید چون یکى از شما هستم که شاید شنواتر و مطیعتر از شما نسبت به رییس حکومت باشم، در حالى که من وزیر و مشاورتان باشم بهتر است که امیر و رهبر شما گردم.»
حضرت این خطبه را بعد از فتنه قتل عثمان که مردم برای بیعت به سراغ ایشان میروند بیان فرمودهاند. حضرت که عاقبت بیعت پوشالی مردم را میداند توصیه میکند با توجه به اینکه شما بیعتتان استوار نیست سراغ دیگری بروید و ولایت کار خودتان را به آن بسپارید. منظورشان از ولایت، ولایت خداوند نیست. بلکه اداره امور جاریه مردم است.
این بدیهی است که هر کس میتواند سرپرست جامعه خود را انتخاب کند. ولی دلیل نمیشود هر کسی که توسط مردم انتخاب شد مقبول الهی نیز باشد.
و صد البته اگر انتخاب مردم با انتخاب خداوند مغایرت داشته باشد قطعا مواخذه خواهند شد و بزرگترین گناهها را مرتکب شدهاند.
روایات اسلامی بر ولایت پای فشرده و از « ولایت » به عنوان « ستون اصلی دین » یاد كرده است . امام باقرعلیه السلام میفرماید:
« اسلام بر پنج چیز بنیان نهاده شد، برنماز، زكات، روزه، حج و ولایت و بر هیچیك از اینها چون ولایت توصیه نشده است، اما مردم چهار چیز را گرفتند و ولایت را رها ساختند.»
ولی مسلمانان به صورت عام از سوي معصومين(عليهالسلام) براي ولايت و حكومت، منصوب گرديده و مشروعيت او «الهي» است.
حضرت علی ( ع ) نیز از سوی پیامبر و به فر مان الهی برگزیده شده و این مردم نبودند که او را به عنوان ولی معرفی کرده باشند .
واقعه غدیر دلیلی محکمی برای این ادعاست و پیامبر اکرم ( ص ) در خطبه غدیر در این باره به مردم فرمودند هان اي مردم من كنت مولاه فهذا علي مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاده و حب من احبه و ابغض من ابغضه و انصر من نصره و اخذل من خذله و ادر الحق معه حيث دار: هر كس را من مولايم علي مولاي اوست. خداوندا! كساني كه علي را دوست دارند آنان را دوست بدار و كساني كه او را دشمن بدارند دشمن دار ياران علي را ياران كن. دشمنان علي را خوار و ذليل نما و او را محور حق قرار ده.
بنابراین حضرت علی (ع) در زمان خود به عنوان ولی مردم برگزیده شدند و این مردم بودند که با ایشان بد عهدی کردند.
در تاریخ اسلام نیز ذکر شده است که حضرت زهرا (س) برای دفاع در مقابل همین افکار و در مقابل کسانی که آمده بودند علی (ع) را با دستان بسته برای بیعت ببرند مقاومت کردند و جان شریفشان را در مقابل این پیمان شکنی قرار دادند. پس از درگذشت پیامبر گرامی اسلام نیز آنچه مسلم است بیعت حضرت علی(ع) از روی میل و رغبت نبود، بلكه به ناچار و از روی اكراه و برای رعایت مصالح اسلام و امت اسلامی صورت گرفت.
همچنین یادمان باشد که انتخاب عمر و عثمان برای خلافت از طریق بیعت و رأی مردم نبود بلكه عمر از طرف ابوبكر برای حكومت برگزیده شد، و عثمان از طریق شورای شش نفری كه اعضای آن را عمر تعیین كرده بود. سكوت و صبر امام علی(ع) در مقابل خلافت غاصبانة این دو نفر بخاطر نداشتن یار و یاور، و مصالح امت اسلام و ترس از تفرقه و شكستن وحدت مسلمانان و به خطر افتادن اساس اسلام و به هدر رفتن زحمتهای ۲۳ ساله نبی گرامی اسلام(ص) بود.
از تاریخ و کلام حضرت علی (ع) استفاده میشود ایشان بارها اعتراض خود را به وضعیت موجود در زمان خلفا اعلام کردند ولی نهایت کوشش خود را در راه حفظ و تقویت حکومت اسلامی در مقابل دشمنان اسلام به کار میبردند.
انتقاد به نظر اشتباه عام
از سوی دیگر اگر مبنا ی ولایت نظر مردم باشد چرا اهل بیت علیهم السلام، به انتخاب مردم درباره خلفاء قبلی انتقاد کردهاند؟ چرا امام حسین به خلافت یزید معترض بودند؟ مبنای عاشورا و بر پیایی قیام کربلا چه بود؟
بسیاری از رهبرانی که در طول تاریخ با معیار و نظر مردم انتخاب شدن و در همراه کردن آنها با خود موفق تر بوده اند فاجعه آفریدهاند و روشی غیر از روش الهی را در حکومت خود به کار بستند.
همه میدانیم که بنی صدر نیز با آرای بالایی از رای مردم در حکومت اسلامی انتخاب شد اما پس از این که راه خود را ازانقلاب جدا کرد و بنای سرکشی در مقابل حکومت اسلامی نهاد به فرمان امام خمینی، از فرماندهی کل قوا خلع شد و عزل وی در دستور کار مجلس شورای اسلامی نیز قرار گرفت.
و در نهایت یادمان باشد که برمبنای سیره معصومین در نظریه ولایت فقیه مردم در زمان غیبت امام معصوم جایگاه والا و تعیین کنندهای در حکومت اسلامی دارند. اما از آن به عنوان مقبولیت یاد میشود چرا که مشروعیت حاکم اسلامی نه به رای مردم که تحقق احکام اسلامی است.
براساس تعریفی که مقام معظم رهبری از ولایت فقیه ارائه میدهند این ولایت و حاکمیت را مخصوص دوران غیبت دانسته و آن را شعبهای از ولایت ائمه اطهار (علیهم السلام) كه همان ولایت رسولالله (صلى الله علیه و آله و سلم) میدانند. این بدان معناست که حاکمیتی را که مجتهد جامعالشرایط در عصر غیبت عهدهدار است و از آن به ولایت فقیه تعبیر میشود چیزی جدای از حکومت رسول خدا (صلیالله علیه و آله) و امامان معصوم(علیهم السلام) بر جامعه اسلامی در عصر خودشان نیست و با همان ساز و کار و به سوی همان هدف است؛ هدفی که جز پیاده کردن احکام اسلامی و ایجاد زمینهای مناسب برای بندگی خدا نیست.
از همین رو در اصل پنجاه و ششم قانون اساسی مقرر شده است که: حاکمیت مطلق بر جهان و انسان از آن خداست و هم او، انسان را بر سرنوشت اجتماعی خویش حاکم ساخته است. هیچکس نمی تواند این حق الهی را از انسان سلب کند یا در خدمت منافع فرد یا گروهی خاص قرار دهد و ملت این حق خداداد را از طرقی که در اصول بعد می آید اعمال می کند.