رژیم سلطنتی انگلیس که به رغم دگرگونی در ساختار سیاسی نظام بینالملل همچنان حاضر به تغییر ساختار حاکم بر این کشور نمیباشد و در قالب پادشاهی رسمی و اسمی پارلمانی اداره میشود با ادعای حمایت از آزادی و امنیت، حماس را در لیست گروههای تروریستی قرار داده است. این اقدام در حالی صورت گرفته است که حماس از گروههای مردمی و قانونی فلسطین است که اداره امور غزه را بر عهده دارد. در همین حال شواهد بیانگر محبوبیت شدید حماس در میان مردم است چنانکه در صورت برگزاری انتخابات، در اولویت انتخاب مردم قرار دارد. اقدام انگلیسی ها که بعد دیگری از وابستگی آنها به رژیم صهیونیستی و تلاششان برای به آشوب کشاندن منطقه را نشان میدهد در حالی صورت میگیرد که در باب آن چند درس قابل توجه است.
نخست آنکه این رفتار انگلیسیها نشانگر آن است که روند سازش و آنچه طرحهای صلح نامیده میشود هیچ کدام نمیتواند تحقق بخش حقوق ملت فلسطین باشد و در نهایت کشورهای غربی هدفی جز حمایت از رژیم صهیونیستی ندارند و به هر عنوان در این مسیر گام بر میدارند. دوم آنکه سکوت سازمان ملل و نهادهای مدعی حقوق بشر نشان میدهد که ادعای این نهادها در باب حمایت از فلسطین بیشتر به یک طنز تلخ شباهت دارد و در عمل هیچ برنامهای برای این مهم ندارند چنانکه نتیجه سکوت و رفتارهای آنها از یک سو گستاخی بیشتر صهیونیستها در اشغال اراضی فلسطینیها و رفتارهای بحرانساز و ضد بشری حامیان این رژیم نظیر اقدام کنونی انگلیس است.
سوم آنکه نوع رفتار کشورهای عربی که در روند سازش قرار گرفتهاند به این اقدام انگلیس قابل توجه است. کشورهایی مانند عربستان، بحرین و امارات بر این ادعا بودهاند که رویکرد آنها به سازش با رژیم صهیونیستی و تشویق سایر کشورهای عربی به این روند در چارچوب حمایت از فلسطین بوده است تا تحقق بخش حقوق فلسطینیها باشد. سکوت و حتی همراهی و استقبال این کشورها با اقدام ضد فلسطینی، انگلیس نشان داد که آنها در باب چرایی سازش با رژیم صهیونیستی صرفا توجیهی برای خیانت آنها به فلسطین و جهان اسلام بوده است و آنها هرگز گامی برای احقاق حقوق فلسطین برنخواهند داشت. مجموع این تحولات نشان داد که فلسطینیها برای داشتن کشور مستقل فلسطین به پایتختی قدس شریف یک گزینه بیشتر ندارند و آن تکیه بر مقاومت و دوری از هرگونه سازشکاری است.
نویسنده: علی تتماج
نخست آنکه این رفتار انگلیسیها نشانگر آن است که روند سازش و آنچه طرحهای صلح نامیده میشود هیچ کدام نمیتواند تحقق بخش حقوق ملت فلسطین باشد و در نهایت کشورهای غربی هدفی جز حمایت از رژیم صهیونیستی ندارند و به هر عنوان در این مسیر گام بر میدارند. دوم آنکه سکوت سازمان ملل و نهادهای مدعی حقوق بشر نشان میدهد که ادعای این نهادها در باب حمایت از فلسطین بیشتر به یک طنز تلخ شباهت دارد و در عمل هیچ برنامهای برای این مهم ندارند چنانکه نتیجه سکوت و رفتارهای آنها از یک سو گستاخی بیشتر صهیونیستها در اشغال اراضی فلسطینیها و رفتارهای بحرانساز و ضد بشری حامیان این رژیم نظیر اقدام کنونی انگلیس است.
سوم آنکه نوع رفتار کشورهای عربی که در روند سازش قرار گرفتهاند به این اقدام انگلیس قابل توجه است. کشورهایی مانند عربستان، بحرین و امارات بر این ادعا بودهاند که رویکرد آنها به سازش با رژیم صهیونیستی و تشویق سایر کشورهای عربی به این روند در چارچوب حمایت از فلسطین بوده است تا تحقق بخش حقوق فلسطینیها باشد. سکوت و حتی همراهی و استقبال این کشورها با اقدام ضد فلسطینی، انگلیس نشان داد که آنها در باب چرایی سازش با رژیم صهیونیستی صرفا توجیهی برای خیانت آنها به فلسطین و جهان اسلام بوده است و آنها هرگز گامی برای احقاق حقوق فلسطین برنخواهند داشت. مجموع این تحولات نشان داد که فلسطینیها برای داشتن کشور مستقل فلسطین به پایتختی قدس شریف یک گزینه بیشتر ندارند و آن تکیه بر مقاومت و دوری از هرگونه سازشکاری است.
نویسنده: علی تتماج