این روزها سالروز سرنگونی حکومتی در مصر است که اخوانالمسلمین به ریاست مرسی توانستند ایجاد کنند. دولتی که در سال ۲۰۱۲ تشکیل ولی عمرش یک سال بیشتر دوام نیاورد.
اگر چه اخوانيها كه در سال ۲۰۱۲ روي كار آمدند و از ميوه انقلاب مصر بهره بردند، چندان عليه تلآویو موضع نگرفتند و حتي پيمان كمپ ديويد به قوتش باقي ماند، تا جايي كه امريكا تا حدودي خيالش از ديدگاههاي اخواني در اين خصوص راحتتر شد، اما اين مسئله باعث نشد كه رويكردهاي اسلامي و پيشيني اخوانيها از سوي تلآويو و واشنگتن ناديده گرفته شود. حتي زماني كه محمد مرسي به عنوان نماينده اخوان و رئيس جمهور منتخب مصر اولين سفر خود را به عربستان سعودي انجام داد، به اين اميد بود كه بتواند از سياستهاي رقيب در منطقه بكاهد و به عربستان اعلام كند كه چندان به دنبال تقابل سياسي با رياض نيست.
محمد مرسي در اين راه حتي نسبت به جمهوري اسلامي ايران گرايشات و مواضع چندان دوستانهاي نشان نداد اما همه اين مسائل باعث نشد كه تنها يك سال پس از روي كار آمدن، كودتاي ۲۰۱۳ عليه مرسي و اخوان شكل نگيرد. بسیاری بر این عقیدهاند که رویکردهای پاندولی مرسی و بویژه دلبستن وی به وعدههای سعودی- آمریکایی موجب شد تا در نهایت موقعیت مردمی خود را از دست داده و ناتوانی اخوان در حل چالشهای اقتصادی و مدیریت بحرانهای داخلی زمینهساز کودتای آسان السیسی شد. مجموع اين اتفاقات گوياي اين مسئله است كه السيسي همواره و هنوز بر عهد خود باقي است و حتي براي اينكه به عربستان سعودي نشان دهد كه از سياستهاي امريكايي، صهيونيستي و سعودي حمايت ميكند دو جزيره استراتژيك و حساس صنافير و تيران را در اختيار آن قرار داد. جزايري كه در جنوب تنگه عقبه قرار دارد و به گونهاي كه گلوگاه رفت و آمد رژيم صهيونيستي است و خيال صهيونيستها از اينكه اين دو جزيره در اختيار سعوديها به عنوان «دشمن اخوان و دوست صهيونيسم» قرار دارد، راحت است.
در این میان تمايلات ضد اخواني و منطقهاي السيسي، سعودي، صهيونيسم و واشنگتن هنوز در حال قرباني گرفتن است و تمركز را از مصر به ديگر مناطق، حتي خليجفارس گسترش دادهاند. آنچه كه طي روزهاي اخير عليه قطر و حتي تركيه اقدام ميشود، ادامه سياستهاي ضد اخواني است كه در حال عميقتر شدن است.
اگر چه تركيه سعي دارد در اين جريان جو مصنوعي و نسبي آرام را بين عربستان و قطر كه بخشي از سناريوي سعودي، صهيونيسم و واشنگتن است، بازگرداند. اما اين مسئلهاي نيست كه به راحتي آرام بگيرد. آنچه در این میان بیشتر به چشم میآید آن است که بحرانهای ساخته شده به دست سعودی طرحی برای ادامه بحران در منطقه است که بخشی از آن طراحی برای نابودسازی اخوان در منطقه است در حالی که با ادعای مقابله با حمایت قطر از تروریسم و بحرانسازی آن در منطقه صورت میگیرد.