در ماههای اخیر بین آمریکا و نزدیکترین متحدانش تنش بر سر مسائل مختلف از جمله ایران افزایش یافته است. مناقشه بر سر ایران، در همایشی که اخیراً در خصوص خاورمیانه در لهستان برگزار شد و بسیاری از دولتهای اروپایی آن را نادیده گرفتند بارز بود. شما درباره سیاست خارجی رئیسجمهور دونالد ترامپ که روابط دو سوی آتلانتیک را وارد مخمصه کرده چه نظری دارید؟
مسئله این است که دونالد ترامپ قطعاً هم آمریکا و هم اروپا را قطبی کرده و برای دو قاره، هم سیاست داخلی و هم سیاست خارجیاش را قطبی کرده. در عرصه سیاست خارجی، تا آنجا که به مواضع خصمانه ترامپ در قبال ایران مربوط میشود، اروپا نمیخواهد دنبالهروی او در سیاستهایی باشد که در نهایت ممکن است به راهاندازی یک جنگ صلیبی به رهبری آمریکا علیه ایران ختم شود. جدیدترین نمونه بیمیلی اروپا برای حمایت از مواضع ترامپ در خصوص ایران، کنفرانسی در لهستان بود که از نظر ما صرفاً همایشی علیه ایران بود.
این همایش، شکستی حقارتبار و رقتانگیز بود چون تنها کشورهای که نمایندگان بلندپایه خود را به آن فرستادند دیکتاتوریهای کشورهای خلیج فارس مثل عربستان سعودی بودند. نمایندگان حاضر در آنجا، سطح پایین بودند و اروپاییها در جلسات این را مشخص کردند.
در جلسات محرمانه با نمایندگان آمریکایی به من گفته میشود که اروپا از هیچ نوع اقدام نظامی علیه ایران یا هر اقدامی که هدف آن تلاش برای خفه کردن اقتصاد ایران باشد حمایت نمیکند. میزبان همین کنفرانس یعنی لهستان گفت که دولت این کشور از توافق هستهای ایران حمایت میکند. این ترامپ را در وضعیت دشواری قرار میدهد چون ایشان از حمایت دیکتاتوریهای خلیج فارس علیه ایران برخوردار است و از حمایت اسرائیل علیه ایران برخوردار است، اما حمایت اروپا را ندارد.
پس او چه کاری میتواند انجام بدهد؟ چند راه پیش پایش قرار دارد و شاید قدرتمندترین گزینهای که در اختیار او است تهدید کردن شرکتهای مستقر در اروپا مثلاً شرکتهای آلمانی و فرانسوی برای باز داشتن آنها از تجارت با ایران است و در این زمینه میتواند موفق عمل کند. چطور؟ نمایندگان آمریکایی در محافل خصوصی و بیچونوچرا به آن شرکتهای اروپایی که تجارت گستردهای با ایران دارند میگویند میتوانند بین تجارت با ایران و تجارت با آمریکا یکی را انتخاب کنند. اگر آنها تجارت با ایران را ادامه بدهند ممکن است خیلی راحت دسترسیشان به بازار آمریکا را به خطر بیندازند. البته این تاکتیک قلدرمابانهای است که منطبق با قوانین بینالمللی و منشور ملل متحد نیست، اما وقتی که فشار اعمال شود، ترس و ظن من این است که بسیاری از این شرکتهایی که مثلا در آلمان فعالیت میکنند تصمیمشان این است که بازار آمریکا برایشان بسیار مهمتر از بازار ایران است.
سیاست خارجی ترامپ مورد مذمت مقامهای ارشد آمریکایی هم قرار دارد. اخیراً نانسی پلوسی، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا رویکرد کلی دولت در قبال ایران، از جمله خروج واشنگتن از توافق هستهای سال ۲۰۱۵ را اقدامی بسیار اشتباه توصیف کرد. فکر میکنید مقامهای آمریکایی با دولت ترامپ برای اجرای این سیاستها همکاری خواهند کرد؟
برای من روحیهبخش است که میبینم هنوز افرادی در کنگره آمریکا هستند که سرسختانه حامی توافق هستهای ایران هستند. اگرچه این آدمها عاشق ایران نیستند اما هنوز از توافق هستهای ایران حمایت میکنند و علیه مواضع ستیزهطلبانه ترامپ موضعگیری میکنند. این چیزی است که باید از آن خوشحال شد. به نظرم این اتفاق مثبتی است. اما اگر- این صرفاً یک احتمال است- ترامپ قرار باشد اقدام خرابکارانهای در ایران انجام دهد و اگر رسانههای آمریکا به این بهانه که این عملیات مخفیانه و این عملیات خربکارانه قرار است آزادی را به مردم ایران برگرداند از ترامپ حمایت کنند، گمانم من این است که همین حامیان توافق هستهای در کنگره از اقدامات ترامپ علیه ایران در چنین سناریویی حمایت خواهند کرد. در واقع، معتقدم یکی از چیزهایی که دموکراتها و جمهوریخواهان را متحد میکنند، خصومتورزی آنها در قبال ایران است.
معاون ۵۹ ساله ترامپ لحظاتی سخنانش را قطع کرد و منتظر پاسخ ماند، اما جمعیت ساکت باقی ماند. آیا فکر میکنید این نشانه دیگری از ایجاد تنش در روابط دو سوی آتلانتیک است؟ واکنشهای آتی کشورهای اروپایی به سیاستهای متناقض اتحاذ شده توسط دولت ترامپ را چه پیشبینی میکنید؟
ماجرا این است که کنفرانس مونیخ برای آمریکاییها خوب پیش نرفت. این همایش، برای مایک پنس، یک تجربه شرمآور از آب درآمد و در میان مخاطبان، تنشهای زیادی به ویژه از طرف نمایندههای اروپایی ایجاد شد چون اروپا دوست ندارد ترامپ بگوید چه کاری انجام دهد.اروپا تاکتیکهای قلدرمأبانهای را که ترامپ در پیش گرفته دوست ندارد. اروپا نمیخواهد تجارت پرجاذبهاش با ایران را به مخاطره بیندازد. تسنیم