۱۰ روز پيش نشست اوپك برگزارشد و بالاخره بعد از ماهها كشمكش بر سر فريز نفتي یا افزايش و كاهش توليد اين محصول استراتژيك، نمايندگان ديپلماسي آن به يك توافق جامع نفتي رسیدند که براساس آن ایران میتواند تولید نفت خود را از ژانویه ۲۰۱۷ با ۳ میلیون و ۷۰۷ هزار بشکه در روز آغاز کند و مجاز است روزانه ۹۰ هزار بشکه نیز به تولید خود اضافه کند. با اين وجود ایران در ۶ ماهه نخست سال آینده میلادی، مجاز است میانگین ۳ میلیون و ۷۹۷ هزار بشکه در روز نفت تولید کند، این در حالی است که ایران ظرفیت تولید روزانه ۴ میلیون بشکه نفت را دارد.
افزايش ۹۰ هزار بشكه به توليدات ايران، آن هم در شرايطي كه متوليان آن كوشيدهاند تا سهم از دست رفته بازارهاي خود در زمان تحريم را به دست آوردند در نوع خود اتفاقي ميمون و مبارك است اما در اين ميان هستند منتقداني كه اين توافق را در بوته نقد گذاشته و مدعي هستند كه با وجود تمام مسايل پشت پرده ايران ميتوانست تصميماتي به مراتب بهتر از اين را لحاظ كند.
اين توافق در حالي صورت گرفته كه تا بيش از اين و در دوران تحريمهاي ناجوانمردانه ميزان توليد نفت ايران به يك ميليون و ۵۰۰ هزار بشكه رسيده بود و پس از امضاي برجام و توافق ۱+۵ و ساير تاثيرات ناشي از آن ايران با تلاشهاي بسياري توانست سهم خود در بازار را به ۲ ميليون و ۵۰۰ هزار بشكه برساند.
وزير نفت ايران برخلاف تمام اين انتقادات معتقد است كه بهترين تصميم را اتخاذ كرده چراکه شرايط ميتوانست به گونهاي بدتر هم رقم بخورد.
وي بعد از انجام توافق صورت گرفته در وین اعلام کرد: خوشبختانه با وجود اختلافات و رقابتها، توانستیم به نتیجه خوبی که سنگ بنای آن در مهرماه گذاشته شده بود؛ برسیم.
وزير نفت با اشاره به اينكه در تاریخ اوپک روسیه هرگز با این اجلاس همکاری نداشته اما در این نشست با تصمیم اعضای اوپک همراهی کرده است افزود:"خوشبختانه با سرسختی و مواضع منطقی و استدلالهایمان به توافق رسیدیم که ایران کاهشی در تولیدات نفتیاش نداشته باشد و صادراتمان را نیز افزایش دهیم. تا انتهای ژوئن ۲۰۱۷ ما هیچ محدودیتی برای تولید نداریم ضمن اينكه روسیه هم پذیرفته تا به ميزان ۱۰۰ هزار بشکه تولید نفت خود را کاهش دهد.
نقطه عطف صحبتهاي زنگنه را شايد بتوان در تشريح نوع نگاه عربستان در اين مذاكرات دانست به طوريكه وي در پاسخ به این سوال که عربستان با توجه به مواضع سرسختانه خود، چطور با این موضوع موافقت کرد، اينگونه پاسخ داد كه "مهمترین چیزی که در معادلات بینالمللی اثر دارد، قدرتی است که مذاکرهکننده پای میز مذاکره دارد. قدرت یعنی ظرفیت تولید، ما نزدیک به یک سال است داریم کلنجار میرویم؛ همه باید واقعیتها را بپذیرند و باید به نوعی سعی کنیم به تفاهماتی در عین رقابت برسیم، عربستان هم نیاز داشت قیمت نفت بالا برود."
زنگنه در تحليل ساير ابعاد امضاي اين توافق، بحث اقتصاد مقاومتي را مدنظر قرار داد و مدعي شد "كشور در حوزه اقتصاد، رویکرد اقتصاد مقاومتی دارد و مثل بسیاری کشورها نیستیم که فقط از نفت درآمد دارند. آنها هم واقعیات را درک کردند و میخواستند قیمت بالا برود و این موفقیت حاصل شد."
بودجهاي نفتي
اين تحليل زنگنه در شرايطي مطرح ميشود كه در بودجه سال ۹۶ كه لايحه آن در هفته گذشته به مجلس رسيد؛ از ديد كارشناسان یکی از نفتیترین بودجههای یک دهه اخیر در اقتصاد ایران است. بررسیهای صورت گرفته نشان میدهد که درآمد حاصل از فروش نفت و فرآوردههای نفتی در لایحه بودجه سال آینده ۱۱۱ هزار و ۸۹ میلیارد تومان در نظر گرفته شده که با رشد قابل توجه حدود ۵۰ درصدی رو به رو شده است.
بررسي ارقام بودجهاي دولت در سالهاي اخير نشان از آن دارد كه بودجه كشور در اين سالها به سمت نفتیتر شدن حرکت کرده به شکلی که میزان رشد درآمدهای حاصل از فروش نفت و فرآوردههای نفتی از بودجه ۹۱ تا لایحه بودجه ۹۶، ۶۷ درصد رشد داشته و به سخن ديگر برخلاف آنچه که در سیاستهای کلان نظام بر لزوم کاهش وابستگی اقتصاد کشور به نفت گفته شده، همچنان به سمت نفتي شدن حركت شده است.
مقام معظم رهبري در چندين و چند سخنراني خود همواره كاهش وابستگي درآمدهاي كشور به نفت را فرمودهاند اما متاسفانه اين مهم آن طور كه بايد مورد توجه قرار نگرفته است؛ كاهش وابستگى به نفت يكى ديگر از الزامات اقتصاد مقاومتى است. اين وابستگى، ميراث شوم صد ساله ماست. ما اگر بتوانيم از همين فرصت كه امروز وجود دارد، استفاده كنيم و تلاش كنيم نفت را با فعاليتهاى اقتصادىِ درآمدزاى ديگرى جايگزين كنيم، بزرگترين حركت مهم را در زمينه اقتصاد انجام دادهايم. امروز صنايع دانشبنيان از جمله كارهایى است كه ميتواند اين خلأ را تا ميزان زيادى پر كند. ظرفيتهاى گوناگونى در كشور وجود دارد كه ميتواند اين خلأ را پر كند. همت را بر اين بگماريم؛ برويم به سمت اینکه هرچه ممكن است، وابستگى خودمان را كم كنيم. (بیانات مقام معظم رهبري در دیدار كارگزاران نظام ۳ مردادماه ۱۳۹۱)
توافقي سياه و سفيد
موافقان اين توافق بينالمللي با اعتقاد به اينكه در اوپک، بشکهها حرف میزنند اين نكته را مطرح ميكنند كه توافق اوپک، برای همه طرفهای مذاکره یک «برد» محاسبه شده بود.
رضا زندي كارشناس حوزه انرژي در تشريح توافق صورت گرفته و اينكه آيا بهترين تصميم بوده است يا نه ميگويد: در یک توافق بینالمللی سفید و سیاه دیدن موضوع بیمعنی است. فراموش نکنید که فروردینماه سه وزیر نفت به ایران آمدند تا زنگنه را مجبور کنند تولید نفت ایران را در عدد ٣ میلیون و ٦٠٠ هزار بشکه در روز فریز کند. پشت سر هم فشار آوردند تاجاییکه نشست دوحه را به خاطر قبولنکردن فریز از سوی ایران بینتیجه رها کردند. بعد از آن هم پیشنهادهای مکرر فریز و کاهش تولید به ایران آن هم در محدوده ٦ میلیون و ٦٠٠ هزار بشکه در روز دادند.
وي با بيان اينكه مقاومت ایران و رایزنیهای فشرده نماینده ایران در هیأت عامل اوپک، راهی دیگر برای تولید نفت ایران باز کرد ميگويد: اگر تولید ٣ ميليونو ٩٠٠ هزار بشکهای را از همان اول ژانویه برای ایران میپذیرفتند برای ما ایدهآلتر بود اما وقتی دستبالاترین عدد تولید نفت در ١٦ سال اخیر را مبنا گرفتهاند روی هم آن ٩٠ هزار بشکه اضافهتر دادهاند باید مشکل را جای دیگری جست.
زندي با اين اعتقاد كه به خاطر آینده کشور باید در توسعه میادین نفتی تعجیل کرد میگويد: قراردادها معطل تأيید میمانند اما بازار نفت معطل ایران نمیماند بنابراين باید کمک کرد تا قراردادها امضا شوند و میادین توسعه یافته و تولید نفت ایران بالا رود. آنوقت مذاکرهکنندگان نفتی ایران میتوانند امتیازات بهتری بگیرند.
فاصله تا سهم ماقبل تحريم
از سوي ديگر نماینده سابق ایران در اوپک نرسيدن ايران به سهم قبل از تحريمها يعني ۴ ميليون بشكه را مدنظر قرار داده و ميگويد: براساس نشست اوپک در وین، میانگین تولید ایران روزانه ۳ میلیون و ۷۹۷ هزار بشکه تعیین شد که حدود ۲۰۰ هزار بشکه نفت تا ظرفیت فعلی فاصله دارد. همچنين درنشست اوپک در الجزایر، مقرر شده بود که سه کشور ایران، لیبی و نیجریه از محدودیتهای سهمیهبندی و کاهش تولید نفت مستثنی شوند؛ اما در نشست وین در حالیکه ۲ کشور نیجریه و لیبی از کاهش تولید نفت مستثنی شدند؛ اما ایران همچنان با محدودیت تولید نفت مواجه است.
منافع اوپكي
به گفته خطیبی نشست اخیر، به نفع اوپک بود زيرا بعد از حدود ۳ سال، اوپک که اصرار بر سیاستهای حفظ سهم بازار داشت حاضر به کاهش تولید نفت شد.
وي از جمله منتقداني است كه قانون برنامه پنجساله را مدنظر قرار داده و میگويد: طبق اين برنامه توان توليد نفت ايران بايد به پنج ميليون بشكه در روز در پايان برنامه ميرسيد، اما اين امر نه تنها در دولت پيش محقق نشد و بهطور متوسط سالانه حدود ۵۰ تا ۱۰۰ هزار بشكه نيز از ظرفيت توليد نفت ايران كاسته شد.
به باور خطيبي اين مساله رتبه دوم ايران را در اوپك تضعيف و آن را به جايگاه چهارم رساند كه يكي از علل ضعف ايران همين بود.
اين كارشناس نفتي با بيان اينكه در حال حاضر رقم کل تولید نفتخام کشور ۳ میلیون و ۲۰۰ هزار بشکه در روز بوده که این مقدار با رقم تولید ۴میلیون بشکهای در قبل از تحریمها، فاصلهای ۸۰۰هزار بشکهای دارد،ميگويد: میزان تولید نفتخام کشور از رقم ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار بشکه در قبل از برجام به رقم ۳ میلیون و ۲۰۰ هزار بشکه افزایش یافته و وزارت نفت اعلام كرده که ظرف مدت ۶ ماه پس از اجرای برجام ۵۰۰ هزار بشکه در روز و ۶ ماه بعد از آن همین مقدار به تولید نفت کشور اضافه خواهد شد در حالیکه این دولت فقط ۴۰۰ هزار بشکه، رقم تولید را افزایش داده است.
در مقابل اين نوع نگاه برخي موافقان اين توافق آن را برگ برنده ديگري در كارنامه ديپلماسي انرژي دانست چراكه در دولت قبل وزير نفت با همه سياستها موافقت ميكرد اما در اين دولت در اجلاس اوپك اين عربستان است كه با ايران همراهي ميكند و منافع ايران را به رسميت ميشناسد!
اين گروه مدعي هستند با اين اتفاق ايران؛ سهميه خود را در اوپك گرفته و در كنار آن ظرفيت توليد بهبود يافته، بازارهاي از دست رفته تقريبا بازگشته است. همچنين فروش نفت در قالب قراردادهاي رسمي و شفاف انجام ميشود.
اين گروه مدعي هستند اين توافق ميتواند قيمت نفت را رو به بالا كند و در طول اين سالها همه چيز به ضرر ايران بوده است.چراكه هر دلار کاهش در قیمت نفت معدل ۱.۷ هزار میلیارد تومان در سال، ایران را با کمبود منابع ارزی مواجه میکند، حال اگر از کاهش ۷۵ دلاری نفتخام در سه سال اخیر تنها ۵ دلار آن سهم اثر اطمینانبخشی امضاكنندگان اين توافق با بازار باشد، معادل ۸.۵ هزار میلیارد در سال و ۲۵.۵ هزار میلیارد در این سه سال زیان ارزی متوجه کشورمان شده است؛ مبلغی معادل حدود ۸-۷ ماه پرداخت یارانه به همه مردم کشور.
نگاهي ديگر
اين افراد در حالي از افزايش توليد نفت ايران آن هم ۹۰ هزار بشكه حرف ميزنند كه تا پيش از اين و در طول سالهاي اخير كشورهايي همچون عراق و حتي عربستان رقم قابل توجهي (چيزي در حدود ۲.۵ و يك ميليون بشكه) به توليدات خود افزوده بودند و آب از آب هم تكان نخورده بود اما حالا ما بايد براي افزايش اين حجم خوشحال باشيم حتي اگر كمتر از سهمي باشد كه قبل از تحريمها در بازار داشتهايم.
خوب يا بد اين توافقي است كه امضا شد و هرگونه نقد برآن نه مهر از توافق كم ميكند و نه راه ديگري را پيش پاي ايران ميگذارد اما هرچه كه هست كاش با نگاه جامعتري به ابعاد اين توافق مينگريستيم و بهجای آنكه خرسند از ۹۰ هزار بشكه باشيم راهي براي رهايي اقتصاد از درآمدهاي نفتي ميیافتيم كه شايد در آن صورت نه نگران افزايش و كاهش سهم توليد نفتمان بوديم و نه تمام اقتصاد را بر پايه آن بنا مينهاديم و نه اينكه از يكبار همراهي آن هم از جنس سياستمدارانه عربستان خرسند ميشديم.