?>?> کلید کنایه‌ها بر قفل وعده‌ها | سیاست روز
چهارشنبه ۱۱ اسفند ۱۳۹۵ - ۰۱:۱۹
کد مطلب : 98676
بررسی ادبیات انتخاباتی مردی که هنوز کاندیداتوری‌اش «قطعی» نشده است!

کلید کنایه‌ها بر قفل وعده‌ها

کلید کنایه‌ها بر قفل وعده‌ها

رفتار و گفتار این روزهای رئیس‌جمهور یازدهم به شدت به خرداد ۹۲ نزدیک است. نوع ادبیاتی که روحانی این روزها برگزیده شبیه شخصی است که می‌خواهد در مقابل یک ساختار یا جریان بایستد. اما نکته اینجاست که چرا رئیس‌جمهوری که مدعی می‌شود نباید فضای انتخابات را قطبی کرد، طی سخنرانی‌های اخیر خود، تلاش می‌کند آنچه در گفتار نفی می‌کند را عملی سازد.
البته شاید بتوان به آقای روحانی حق داد که این روزها عصبی‌تر از همیشه باشد. به هرحال وقتی حجم قابل توجهی از وعده‌های انتخاباتی عملی نشده روی هم تلنبار شود، وقتی مذاکره با کدخدا جواب ندهد و راهزنان بین‌المللی جیب ما را خالی کنند و چیزی دستمان را نگیرد، وقتی چرخ سانتریفیوژها کندتر و کمتر از همیشه بچرخد و چرخ اقتصاد هم دچار شکستگی جدی شده باشد، وقتی ژنرال‌های پیر و پاتال توان کار جهادی نداشته باشند، وقتی دولت محیط زیست! نه تنها کاری برای مردم نمی‌کند و حتی از ابراز همدردی هم به بهانه فرار از واژه پوپولیست سر باز می‌زند و وقتی کلیدی که در خرداد ۹۲ رونمایی شد، نقش تزئینی پیدا می‌کند، باید هم به رئیس دولتی که شعارش «تدبیر و امید» را درک کرد و حال این روزهایش را فهمید.
دولت یازدهم در شرایطی به روزهای پایانی خود نزدیک می‌شود که نتوانسته وعده‌های ریز و درشت خود را در مقام «اقدام و عمل» پیش چشم مردم به عینیت برساند. از وعده‌های ۱۰۰ روزه برای حل مشکلات اقتصادی گرفته تا عزت و اعتبار بخشیدن به پاسپورت ایرانی. این وسط اتفاقاتی نظیر حقوق‌های نجومی برخی «ذخیره»های دولت یا بزرگ‌ترین پرونده فساد اقتصادی یعنی «صندوق ذخیره فرهنگیان» هم اوضاع را خراب‌تر کرد.
بگذارید به سال ۹۲ برگردیم. به بعد از انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری. به روزی که حکم ریاست‌جمهوری برای آقای روحانی تنفیذ شد. اینها بخشی از سخنان (شما بخوانید وعده‌ها) و مواضعی بود که منتخب یازدهم ملت در آن روز بر زبان راند:
مسئولیت محوری من، حفظ امید و اعتماد مردم است.
حداقل انتظار مردم از دولت جدید، ایجاد ثبات در همه زمینه‌ها و رفع دغدغه‌ها و تنگناهایی است که کشور با آن مواجه است.
من با حمایت مردمی پا به میدان مسئولیت گذاشتم؛ مردمی که خواستار بهبود معیشت و منزلت خویش است، مردمی که می‌خواهند از فقر، فساد و تبعیض به دور باشند.
جامعه ما در شرایط حساسی قرار دارد. باید از رنج معیشت مردم کاست و فضای زندگی آنان را گشود، باید به اقتصاد به‌ویژه تولید صنعتی و کشاورزی کشور رونقی دیگر داد.
جهت‌گیری دولت نجات اقتصاد ایران، تعامل سازنده با جهان و احیای اخلاق است.
ما در عرصه بین‌الملل نیز گام‌های جدیدی برای ارتقای ملت ایران در راستای تامین منافع ملی و رفع تحریم‌ها برمی‌داریم.
در اینجا لازم می‌دانم از خدمات دولت‌های گذشته به‌ویژه دولت دهم و رئیس‌جمهور محترم سابق، تقدیر و تشکر و برای همه آنها آرزوی توفیق روزافزون نمایم.
خداوندا، به تو پناه می‌برم از استبداد رأی، عجله در تصمیم، تقدّم نفع شخصی و گروهی بر مصالح عمومی و بستن دهان رقیبان و منتقدان.
یک روز بعد رئیس‌جمهور یازدهم در مراسم تحلیف خود در ساختمان بهارستان هم سخنرانی کرد. مرور دوباره بخشی از این سخنان هم می‌تواند به ما کمک کند که متوجه شویم، چرا ادبیات این روزهای آقای روحانی اینقدر تند شده است:
اعتدال‌گرایی به‌معنای توازن میان آرمان و واقعیت و ترجیح منافع ملی بر منافع حزبی و جناحی است.
اعتدال‌گرایی بر اخلاق و مدارا اصرار می‌ورزد و از طریق گفت‌وگو، تفاهم و تدوین برنامه‌های کوتاه‌مدت و میان‌مدت سعی خواهد نمود شکاف‌های اجتماعی و اقتصادی را به حداقل ممکن برساند.
مردم تغییر، تحول و تعالی می‌خواهند. مردم می‌خواهند از فقر و تبعیض به دور باشند. مردم می‌خواهند حرمت و کرامت داشته باشند.
یکی از اهداف کلیدی دولت، مبارزه با فساد و تبعیض خواهد بود. همه دستگاه‌ها و نهادها و مسئولان باید دست به دست هم دهند تا مبارزه‌ای جدی با نابرابری و فساد را آغاز کنند. اگر با فساد مبارزه کنیم، فعالیت و رقابت اقتصادی مردم معنا پیدا می‌کند، از منابع ملی به‌صورت درست و بهینه استفاده می‌شود، شایسته‌سالاری گسترش پیدا می‌کند و از همه مهم‌تر، مبارزه با فساد، عدالت و شکوفایی اقتصادی را به ارمغان می‌آورد. در چنین شرایطی، فقر و تبعیض از جامعه رخت برخواهد بست.
دولت تدبیر و امید برای خود رسالتی جدی قائل است تا از دردها و رنج‌های ملت ایران بکاهد و نشاط را به زندگی ایرانی و ایرانیان بازگرداند. برای تحقق چنین هدفی، قدرت و ثروت ملی را باید افزایش دهیم، خرد جمعی را مبنای تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری قرار دهیم، به بخش‌های غیردولتی اعتماد کنیم، تصدی‌گری دولت را کاهش دهیم. ما باید به مردم اعتماد کنیم، با آنها صادقانه سخن بگوییم و شرایطی را فراهم آوریم تا مردم مسئولیت بیشتری در اداره کشور و تأمین معاش خود بپذیرند و مداخله اقتصادی و فرهنگی دولت در زندگی آنها کاهش یابد.
امروز مردم ایران نسبت به مشکلات و نارسایی‌های موجود کشور هم آگاهی و هم دغدغه دارند، اما همین مردم با مشارکت فعال در انتخابات امید آفریدند تا با فکر و برنامه، اعتدال و قانون‌گرایی، شرایط کشور را به‌سوی بهبود و توسعه پایدار سوق دهند.
تنش‌زدایی، ایجاد اعتماد متقابل و تعامل سازنده مسیر حرکت ما را روشن خواهد کرد.
تعامل سازنده براساس احترام متقابل و منافع مشترک و از موضع برابر، مبنای روابط ما با سایر کشورها را تشکیل خواهد داد و بر این اساس، متناسب با رفتار و برخورد طرف‌های مقابل در جهت بهبود و ارتقاء روابط حرکت خواهیم کرد. به صراحت می‌گویم اگر پاسخ مناسب می‌خواهید، نه با زبان تحریم،که با زبان تکریم با ایران سخن بگویید.
قطعا اگر سخنان پیش از انتخابات ریاست جمهوری در سفرهای استانی، میتینگ‌های انتخاباتی، برنامه‌های رادیو تلویزیونی و مناظره‌های انتخاباتی را هم در نظر می‌گرفتیم و هزار و یک وعده کاندیدای آن روز و رئیس‌جمهور امروز را بررسی کنیم، به جملاتی می‌رسیم که مرور آنها همه حجم صفحات روزنامه را می‌گیرد. حالا به اینها سخنرانی‌های ممتد و پی‌درپی در دوران ریاست جمهوری را هم می‌توان اضافه کرد و بر خرمن وعده‌ها افزود، اما به نظر همین دو سخنرانی و مرور وعده‌های مطروحه در آن کفایت این را می‌کند که متوجه شویم چرا رئیس‌جمهور یازدهم در ماه‌های پایانی عمرش اینقدر عصبی و ناراحت است.
لطفا این جمله‌ها را که طی همین چند روز اخیر از زبان رئیس‌جمهور مطرح شده را مرور کنید. کاری هم به این نداریم که این سخنان چه میزان با فضا و تریبونی که رئیس‌جمهور پشت آنها قرار گرفته سنخیت و ارتباط دارد:
دروغ گفتن مثل نوشیدن آب شور است، هیچ جناحی در طول تاریخ با دروغ گفتن ‏پیروزی به دست نیاورده است هر چقدر آب شور خورده شود، عطششان نیز بیشتر خواهد شد و بیشتر فریاد ‏خواهند زد.‏
حتماً یکی از موفقیت‌های قابل ملاحظه دولت در کنار موفقیت‌هایی مانند برجام، بخش سلامت و اهتمام به محیط زیست، بازگشت ثبات به بازار است، به نحوی که امروز شاهد تورم تک‌رقمی همراه با رشد اقتصادی هستیم و این موضوع در تاریخ بعد از انقلاب برای اولین بار اتفاق افتاده است.
اگر برجام ‏نبود، امروز بجای ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار بشکه ۲۰۰ هزار بشکه می‌توانستیم صادر کنیم.
برخی از تعامل با جهان بدشان می‌آید و از تقابل استقبال می‌کنند.
هنگامی که تعامل با جهان وجود نداشته و دچار تحریم هستیم، بناچار برای کشاورزی، باید از کود و سم غیراستاندارد استفاده کنیم.
برخی ذهن نگرانی دارند و نگرانی را در جامعه ترویج می‌کنند.
زمانی که دولت قبل بر سر کار بود وقتی می‌خواستیم انتقاد کنیم می‌گفتند، دولت را تضعیف نکنید و امروز هم که می‌خواهیم از اقدامات دولت قبل انتقاد کنیم، می‌گویند، کاری به گذشته نداشته باشید و اقدامات دولت خود را بگویید.
برخی دچار آلزایمر سیاسی هستند.
اگر گوشت در کشور دو روز گران شود این موضوع تبدیل به خبر یک و رسمی تلویزیون خواهد شد.
در دوران طلبگی در حوزه اگر کسی در حجره خود نرمش می‌کرد، می‌گفتند تقوای او کم شده و رو به دنیا آورده و اگر می‌خواست ورزش کند گویی از دین خارج بود.
برخی همین که ذره‌ای نشاط در بین مردم بوجود می‌آید، می‌گویند اشکال دارد. چطور گریه کردن به هر مقدار که باشد، حلال است اما خندیدن و نشاط، حرام؟
حداقل در ایام عید نوروز که ایام ولادت حضرت زهرا(س) هم هست،اجازه دهیم مردم در کشور نشاط داشته باشند.
مردم تحمل، صبر و سکوت کردند ، حرف نزدند و به خیابان‌ها نیامدند و ‏انتخاباتی با امنیت کامل و با شکوه و حضور حداکثری و سختی هایی که رقابت داشت، برگزار شد.
برخی بخاطر انتقاد از دولت، کل اعتماد عمومی را زیر سوال می‌برند و این خیانت به کشور و نظام است
مگر می‌شود، برای کسب پیروزی یکی از جناح‌ها اصلاً در رقابت حضور نداشته باشد، گفت: بعضی‌ها از آنجا که آمادگی ندارند، به دنبال حذف رقیب هستند، تا یکه‌تاز باشند
برخی تصور می‌کنند که فقط باید مشت گره کرده و فریاد بزنند.
برخی سایت‌ها و روزنامه‌ها فکر می‌کنند که اگر از برجام تعریف کنند این موضوع تعریف از دولت محسوب می‌شود.
نمی‌دانم چرا برخی از نو و جدید بدشان می‌آید؟
دلیل این سخنان بعضا بی‌ربط و احساسی و به دور از منطق را می‌توان در کلماتی جست‌وجو کرد که در بررسی سخنان رئیس‌جمهور در مراسم تنفیذ و تحلیف برجسته شده است. وعده‌هایی که همچنان وعده باقی مانده است و جز برخی کارهای شعاری نظیر منشور حقوق شهروندی، اتفاق ملموس و دندان‌گیری شکل نگرفته است.
دولت یازدهم این روزها مایوس‌تر از همیشه است. با نزدیک شدن به انتخابات ریاست‌جمهوری دوازدهم، دولتی که با وعده‌های اجرایی نشده باید در مقابل کاندیداهایی قرار بگیرد که حالا آنها می‌توانند به عنوان منتقد دولت مستقر آن را به چالش بکشند و طبیعتا وقتی کار به بحث‌ها و مناظره‌ها و آمار و ارقام بکشد، باید دست خود را به علامت تسلیم بالا ببرد. برای همین تنها راه پیشنهادی مشاوران نزدیک و آشنای رئیس‌جمهور این است که رو به فضاسازی بیاورند و با جمله‌های بی‌ربط و به ظاهر بی‌هدف و انداختن توپ در زمین «برخی» و «برخی‌ها» فضای احساسی را بر اتمسفر منطقی چیره کنند و از این آب گل‌آلود برای خود رای بگیرند.
باید به این دولت و رئیس‌جمهور محترمش حق داد. جیب خالی دولت در زمینه اقتصاد معیشت مردم و دست خالی‌تر آنها در دوران پسابرجام کار را به جایی رسانده حالا «کود استاندارد» و «سگ موادیاب» جزو گشایش‌های پسابرجام تلقی شود.

ایمان شریعتی

https://siasatrooz.ir/vdcfvvd1.w6dceagiiw.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی