بعضیها دست گل به آب میدهند سپس برای آن که از زیر بار فشار نقدها بگریزند راهی سفر و مأموریت خارجی میشوند!
آقای محمد جواد ظریف که این روزها انتشار مصاحبه محرمانه او با تیم آشنا مسئله ساز شده است، که البته مهمتر از انتشار بدون اجازه صدای محرمانه وزیر خارجه، سخنان، مواضع و محتوای آن است، یک دور سفرهای منطقهای و اروپایی را آغاز کرده که البته جنبه نمایشی دارد چرا که در آخرین روزهای کاری دولت تدبیر و امید به سر میبرد.
در حالی که دولت همچنان برای برجام تلاش میکند و وین مرکز مذاکرات ایران و ۱+۴ شده است، آقای ظریف نیز در سفر به چند کشور اروپایی سعی دارد تا در میان افکار عمومی اینگونه جلوه دهد که سفرهای من به کشورهای اروپایی نشان از موفقیت مذاکرات هستهای در وین دارد.
همه میدانند که اروپا اتحادیه است و کشورهای عضو این اتحادیه که همه کشورهایی اروپایی را در بر میگیرد، مستقل برای گسترش روابط با ایران نمیتوانند تصمیم بگیرند و تابع اتحادیه و نهاد سیاسی این اتحادیه هستند ضمن آن که سه کشور تروئیکای اروپایی (انگلیس، فرانسه، آلمان) به هماره جوزف بورل رئیس دستگاه سیاست خارجی اتحادیه اروپا، سیاست اروپا را در قبال ایران با همراهی آمریکا اجرا میکنند.
پیش از سفر ظریف به اروپا،او سفری به چند کشور منطقه داشت که البته آن نیز دیرهنگام انجام شد، اولویت دادن به کشورهای منطقه و همسایهها در دولت و تدبیر و امید به خاطر رؤیای برجام و گسترش روابط با غرب محو و نادیده گرفته شد. اکنون نیز با وجودی که دولت ماههای پایانی خود را سپری میکند، همچنان چشم به غرب دوخته است تا شاید آبی از آنها برای ایران گرم شود!
اما نکته مهمی که در تور اروپایی آقای ظریف باید به آن توجه شود، شرایطی است که ایران اکنون به خاطر سیاستهای دولت تدبیر و امید دچار آن گشته است.
اوضاع اقتصادی و معیشت مردم در آستانه انتخابات ریاست جمهوری نابسامان است و این وضعیت با توجه به عملکرد دولت در مدیرت اقتصادی به وجود آمده و نمیتوان آن را کاملا به تحریمها ربط داد.
در چنین شرایطی که مردم گرفتار مشکلات اقتصادی هستند، انجام سفرهای پر هزینه خارجی با هواپیمای اختصاصی آن هم به همراه خانواده (همسر) غیرقابل قبول است.
ضرورت و نیاز چنین سفرهایی در مقطع زمانی کنونی چیست؟ آیا این سفرها برای ایران مردم و ایران عایدی خواهد داشت؟
آیا سفرهای طولانی مدت تیم هستهای ایران با ریاست آقای ظریف به کشورهای اروپایی برای مذاکرات هستهای و اقامت در یکی از گرانترین هتلهای اروپا ( هتل کوبورگ) حاصلی داشت؟
قطعاً سفر وزیر خارجه به چندین کشور اروپایی مانند ایرلند، ایتالیا، اسپانیا و... علاوه بر هزینه سنگین سفر و حق مأموریت یورویی، برای ایران فایدهای نخواهد داشت.
هزینه سفر تور اروپا میتوانست صرف تأمین نیازهای داخلی شود، آنگونه که دولتمردان تدبیر و امید به سفر میروند، جز از اشرافیگری چیز دیگری نمیتوان از آن تعبیر کرد. هنگامی که در یک سفر داخلی سفارش تأمین تشک برای سفر میشود تا چند شبی که در سفر هستند خواب راحت داشته باشند، آیا میتوان انتظار داشت که در سفر خارجی صرفهجویی کنند و در اقامتگاه سفارت کشورمان بگذرانند؟!
همه این مسائل نشان دهنده آن است که در انتخابات ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ باید تفکر اشرافیگری و لیبرال مسلکی از ساختار سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کشور پاک شود. در این صورت است که میتوان امیدوار به تغییر مثبت در شرایط به وجود آمده به خاطر سیاستهای غلط از سوی لیبرالها و اشرافیان بود.
در میان نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری افرادی هستند که تفکر انقلابی با محور خدمتگزاری به مردم، ایران و انقلاب را دارند و یکی از دلایلی که رسانههایی چون بیبیسی، ایراناینترنشنال، من و تو و... در صدد تخریب چهرههای انقلابی در عرصه انتخابات و تبلیغ برای چهرههایی که گرایشهای لیبرالی و اشرافی دارند، همین است تا رئیس جمهور انقلابی انتخاب نشود.
نویسنده: سیاوش کاویانی