جدایی کتاب سال شعر و داستان و قرار گرفتنش در زیرمجموعه جوایز شعر فجر و جلال آلاحمد از جمله تصمیمات وزارت ارشاد است که به نظر میرسد مطالعه و مشورت بیشتری را پیش از اجرایی شدن میطلبید.
جایزه کتاب سال هر سال در شاخههای مختلف، آثار مکتوب ایرانی و خارجی را مورد داوری قرار میداد که از دوره گذشته این جایزه، بخش شعر و داستان از آن منفک شده و به عنوان زیرمجموعههای جوایز شعر فجر و جلال آلاحمد قرار گرفتهاند. به این ترتیب، جوایز کتابهای سال شعر و داستان در قالب همان جوایز شعر فجر و جلال به برگزیدگان اعطا میشوند.
این تفکیک در جایزه کتاب سال و تغییراتی که در جایزههای شعر فجر و جلال اتفاق افتاده، موافقان و مخالفانی دارد اما این سوال پیش میآید که این حرکت رفت و برگشتی از اساس چرا باید انجام میشد؟ اگر بنا بوده از ابتدا یک جایزه برای داستان، جایزهای برای شعر و جایزهای برای معرفی برگزیدگان مختلف کتاب سال در نظر گرفته شود، چرا همه این جوایز ابتدا در قالب کتاب سال اعطا شده و سپس از یکدیگر منفک شدهاند؟
شاید بخشی از این مشکلات به این دلیل باشد که جشنواره شعر فجر، از ابتدا قرار نبود کتاب سال شعر انتخاب کند و این بخش بعد از چند دوره به جشنواره اضافه شد. در پیش بودن برگزاری دهمین دوره جشنواره شعر فجر، توجهات را به سمت این جشنواره برده و مساله مذکور هم همچنان به صورت علامت سوالی بزرگ، ذهن صاحبنظران و صاحبان دغدغه را به خود مشغول کرده است.
همان طور که اشاره شد این مساله موافقان و مخالفانی دارد و از نظرگاههای مختلف به آن نگاه میشود. بهعنوان مثال مدیرعامل بنیاد شعر و ادبیات داستانی، این اتفاق را جداسازی نمیداند و معتقد است وزارت ارشاد بهعنوان متولی این جایزه یا جوایز، نمیتواند تعداد مشخصی کتاب را به وسیله دو گروه داوری مورد بررسی قرار بدهد.
برای بررسی بیشتر این موضوع، به سراغ جمعی از اعضای هیئت علمی جشنواره شعر فجر رفته و این مساله را با آنها مطرح کردیم.
وقتی یک دسته کتاب و یک برگزارکننده داریم دو جایزه معنی ندارد
مدیرعامل بنیاد شعر و ادبیات داستانی و مدیر اجرایی دهمین دوره جشنواره شعر فجر، در پاسخ به این سوال که چرا جایزههای شعر و داستان از کتاب سال جدا شده و زیرمجموعه جایزههای شعر فجر و جلال قرار گرفتهاند، گفت: جداسازیای انجام نشده است. این جایزهها و جشنوارهها، را معاونت فرهنگی وزارت ارشاد برگزار میکند. به نظر میآید جالب نیست که معاونت فرهنگی هم برای جایزهای به اسم کتاب سال داور و هیئت علمی تعیین کند و همین کار را برای جایزهای دیگری مانند جایزه جلال هم انجام دهد؛ در حالی که قرار است یک دسته کتاب مشخص مورد داوری قرار بگیرد. اگر برگزارکننده یکی است و کتابها هم، همان کتابها هستند، پس این کار باید یک بار انجام شود.
مهدی قزلی گفت: یک دسته کتاب است و یک برگزارکننده؛ پس معنی ندارد دو بار جایزه اعطا شود و مراسم برگزار شود. بنابراین بهتر است این کار را یک بار انجام دهیم. در جایزه کتاب سال هم، بخشی تعطیل نشده است بلکه به یک معنا، پذیرفته شده که انتخاب جایزه جلال، همانی باشد که قرار است در کتاب سال معرفی شود. ولی در کل این کار، یک بار انجام میشود. یعنی نمیخواهند که دو دسته داور و دو دسته هیئت علمی، بر یک دسته کتاب داوری کنند. مشروح این توضیحات را در نشست خبری جشنواره شعر فجر اعلام خواهیم کرد.
جنس داوریها در کتاب سال، علمی بود
اسماعیل امینی از اعضای هیئت علمی جشنواره شعر فجر هم در گفتوگویی که با همین موضوع با مهر داشت، در اینباره گفت: چند سال داور کتاب سال بودهام و میدانم که بخش عمده فعالیتهای داوران و هیئت علمی این جایزه، فعالیتها و پژوهشهای علمی است. فیزیک، شیمی، تاریخ شناسی، فلسفه و... اصلا جنس داوریها و معیارها علمی بود.
امینی ادامه داد: به همین دلیل غالبا کتابهای شعر، در چرخه داوریها قرار نگرفتند. چون کتاب شعر، روش پژوهش و علمی ندارد. اینکه جایزه شعر از کتاب سال جدا شده و در قالب شعر فجر خودش را نشان میدهد، اتفاق خوبی است چون جنس کتابهای شعر که مانند دیگر حوزه کتاب سال علمی نبود، بیشتر هنری بود.
وی افزود: در شیمی یا فیزیک میتوانیم کتابهایمان را با کتابهای دیگر کشورها مقایسه کنیم اما در زمینه شعر که نمیتوان این کار را انجام داد. شعر، شعر خودمان است و باید در چارچوب و قالب شعر خودمان بررسی شود. جنس تولیدات شعر و داستان به گونهای است که نمیتوان اینگونه به آنها نگاه کرد. به نظر من اتفاقی که افتاد، اتفاق بدی نبود.
شعر فجر و جایزه جلال، همان کتاب سال هستند
دیگر عضو هیئت علمی جشنواره شعر فجر هم گفت: در واقع میشود گفت هم جایزه شعر فجر و هم جایزه جلال، همان جایزه کتاب سال حوزههای شعر و داستان کشور هستند. کتاب سال در حوزه شعر و داستان وجهه بینالمللی نداشت؛ یک بخش بینالمللی دارد که به حوزه کتابهای چاپ شده درباره ایران و اسلام در کشورهای دیگر میپردازد و همچنان در جای خود باقی است.
جواد محقق گفت: این اتفاق ویژهای نیست. همان سالهایی که جایزه شعر و داستان در قالب کتاب سال اعطا میشد، کتاب مشترک اعلام میشد یعنی هم جایزه جلال را میگرفت هم جایزه کتاب سال را. اتفاقی که افتاده این است که فقط یکی از لوحهای جایزه کتاب سال حذف شده در غیر این صورت اتفاق تازهای نیفتاده است. من نکته منفیای در این مساله نمیبینم. پیشتر داور و عضو هیئت علمی جایزه کتاب سال، و شاهد بودهام که گاهی به دلیل ازدیاد کتابهای رشتههای فنی و غیره، ادبیات داستانی و شعر تحتالشعاع قرار میگرفت. این جداسازی از این نظر شاید بهتر باشد.
در ساختار پیشین کتاب سال از شاعران بزرگ حتی تقدیر هم نمیشد
علیمحمد مودب هم از دیگر اعضای هیئت علمی این دوره جشنواره شعر فجر درباره این موضوع گفت: به نظرم این جدایی خوب بود چون مجموعا، برگزارکنندگان جایزه کتاب سال، نگاه مساعدی به حوزه شعر و داستان نداشتند.
مودب معتقد است: در کتاب سال بیشتر رشتههای علمی بود که مدنظر بودند و شعر و داستان، جایگاه خاصی در آن نظر و رویکرد نداشت. بزرگترین شاعر دو سه دهه اخیر، جایزه کتاب سال را نگرفتند و این نشاندهنده نقصانی در ترکیب یا روشها و آییننامههای کتاب سال بود. اتفاقی که افتاد به نظرم اتفاق خوبی بود که شعر و داستان از کتاب سال جدا شده و به صورت مستقل بررسی میشوند.
این شاعر گفت: اگر حاشیه یا نکته خاصی وجود دارد، خبر چندانی از آن ندارم و به نظرم باید درباره جوانب این کار مطالعه شود.
مودب افزود: اما به طور اجمالی میتوانم بگویم که این جداسازی به این نتیجه منتهی شد که به اهالی شعر و داستان جایزهای تعلق بگیرد چون در ساختار پیشین، حتی تقدیری هم از آنها صورت نمیگرفت. ساختار پیشین جایزه کتاب سال، ارزشی برای ادبیات قائل نبودند یا به ارزشهای ادبیات واقف نبودند. به نظرم این اتفاق از این منظر، برای ادبیات اتفاق خوبی بود.
جشنواره شعر فجر قرار نبود انتخاب کتاب سال شعر باشد
در همین حال، محسن پرویز معاون اسبق فرهنگی وزیر ارشاد و سخنگوی انجمن قلم درباره این جدایی گفت: جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران، یک جایزه دیرپاست و در زمان تاسیس آن قرار شد همه حوزههای کتاب در آن مورد بررسی قرار بگیرند. جایزه جلال هم به این علت راهاندازی شد که تصور میشد اگر به بعضی از حوزهها توجه بیشتری نشان بدهیم، ممکن است به تقویت آن حوزه کمک شود.
پرویز ادامه داد: حوزههايي که در نظر گرفته شد و بعدا مجریان آن در وزارت ارشاد درخواست تغییرات در آنها را داشتند، عمدتا بحث داستان، خاطره و سفرنامه نگاری را در بر میگرفت. در دو بخش داستان و تاریخنگاری به نظر میرسید که اتفاق نظری وجود دارد که هرچقدر مشوقان این حوزهها بیشتر شوند، به ویژه در حوزه داستان، راه دوری نرفتهایم و به نوعی به ترویج و تقویت آنها کمک کردهایم.
وی در ادامه گفت: وقتی جایزه جلال راهاندازی شد، این تصور وجود داشت که شاید بشود جایزه جلال و کتاب سال را ادغام کرد و این بحث در دورههای اول جایزه جلال و کتاب سال مطرح شد. در مجموع، تقریبا بیشتر دوستان با این موضوع که عناوین جایزه جلال را از کتاب سال حذف کنیم، مخالف بودند چون کتاب سال جای خود را دارد و جایزه جلال هم کمکی برای حوزه داستان بود.
پرویز افزود: اما راجع به شعر، جشنواره شعر فجر قرار نبود، انتخاب کتاب سال شعر باشد. قرار بود مانند سایر جشنوارههای فجر مانند، تئاتر، موسیقی یا فیلم بوده و، به یک موضوعی که مغفول مانده بود و شاید کمتر به آن توجه میشد، بپردازد. اصلا اینکه چطور به این نتیجه رسیده باشیم که انتخاب کتاب سال شعر را به جشنواره شعر فجر بیاوریم، خود یک معماست. چه تصوری باید باعث شود که به خاطر جشنواره شعر فجر، کتاب سال حوزه شعر را حذف کنیم؟
وی تأکید کرد: در دورههای اول جشنواره شعر فجر، اصلا کتاب سال شعر مطرح نبود. قرار بود این جشنواره شاعران را به یکدیگر نزدیک؛ شاعران ایران و جهان را به هم معرفی کند. قرار بود اگر انتخابی هم در این جشنواره صورت میگیرد، از میان اشعاری باشد که شعرا برای جشنواره ارسال میکنند. اتفاقی که برای این جشنواره هم افتاده، برای من قابل هضم نیست و فکر میکنم ابتدا باید تغییراتی در ضوابط جشنواره رخ داده باشد و بعد متوجه شده باشند که این همان جایزه کتاب سال شعر است پس بیاییم از کتاب سال جمهوری اسلامی ایران، حذفش کنیم.
آنچه از بررسی گفتهها بر میآید، این است که به هر روی، به نظر میرسد، پیش از انجام و اجرایی کردن این تصمیم، باید مطالعه و بررسی بیشتری انجام میشد و دایره مشورت با مسئولان و صاحب نظران این حوزه کمی گستردهتر و وسیعتر در نظر گرفته میشد.