انگار نسخه جدید از جریان انحرافی در کشور در حال لود شدن است، یادمان نرفته جریان انحرافی اول همواره تلاش می کرد با شلوغ‌کاری مسایل کم‌‌اهمیت را برجسته کرده و اینطور و پاسخگویی را به شلوغ‌کاری مبدل سازد و در نهایت بدهکاری‌اش را به طلبکاری از همه مبدل سازد، حالا هم انگار رسما دراد از جریانی انحرافی رونمایی می‌شود که تلاش دارد به جای پاسخگویی درباره مطالبات مهم مردم مانند اشتغالزایی و نوسانات ارز و... مطالبات آنها را با شیب ملایم به سمت فیلترینگ تلگرام بکشاند.
دو روز از فیلتر تلگرام گذشته و دو بیانیه از سوی رئیس‌جمهور مطالعه کرده‌ایم، فارغ از اینکه محتوای آنها چه بوده اما سرعت پاسخگویی درباره فیلتر یک شبکه اجتماعی آن هم در اسرع وقت نکته‌ای بود که جلب توجه میکند، آن هم وقتی یادت می‌آید که درباره مسایل مهمتری چون رسیدگی به مالباختگان صندوق‌های مالی و اعتباری و بررسی اختلاس و دست‌درازی به اموال فرهنگیان در صندوق ذخیره فرهنگیان، ارسال اسامی نجومی‌بگیران دولتی به قوه قضاییه، پاسخ درباره محقق نشدن وعده‌های برجامی با گذشت دو سال از امضای توافق! پاسخ درباره نوسانات ارزی آن هم زمانی که می‌گوید خیالتان راحت!!
یا اساسا پاسخگویی صورت نگرفته و یا از اساس با اصل ماجرا مخالف بودند و مشکلی نمی‌دیدند که بخواهند پاسخ دهند و بیشتر به دادن کدهای غلط مانند اینکه ما نبودیم و آنها بودند بسنده می‌‌کردند!! همین است که باعث می‌شود فکر کنیم رئیس‌جمهوری که روز نخست صحبت از چنان گشایش اقتصای می‌‌کرد که مردم خود به دولت یارانه بدهند و می‌خواست چرخ سانتریفیوژ و زندگی مردم با هم بچرخد حالا دارد تلاش میکند مطالبات مردم را در سطح فیلتر یا عدم فیلتر یک شبکه اجتماعی پایین آورد و همه چیز را در پس فیلترینگ ببیند! اما چرا این اقدام روحانی را بیشتر نمایشی می‌بینیم تا پاسخگویی به مردم؟! آیا این بیانیه‌ها بعدا کد تحریم‌های جدید و استفاده در تحریم‌های حقوق بشری نمی‌شود؟!
نگاهی به بیانه‌ای روحانی درباره تلگرام
حسن روحانی روز گذشته در دومین بیانیه رسمی خود با انتقاد از تصمیم فیلترینگ تلگرام، از عالی‌ترین سطح!! خواسته تا اگر چنین تصمیمی را او گرفته، آن را به اطلاع مردم ایران برساند.
به جز اینکه عالی‌ترین سطح تصمیم‌گیر در فضای مجای رئیس شورای عالی فضای مجازی و یا حتی رئیس شورای عالی امنیت مجازی می‌تواند باشد که هر دوی این پست‌ها را خود روحانی عهده‌دار است چنین بیانیه‌ای آیا می‌تواند با توجه به اینکه روحانی در ابتدای ریاست جمهوری‌اش گفته بود اگر نتوانم و یا نگذاشتند کار کنم استعفا می‌دهم، با توجه به اینکه او استعفا نداده واقعی باشد؟!
یادمان نرفته که چندی پیش چطور از صحبت‌های مسئولان دولتی لیست بلند و بالای نقض حقوق بشر برایمان صادر شد!! نمی‌گوییم می‌خواهید کد دهید اما دقت کنید بهانه ندهید.
سکوت درباره به پایان نرساندن مسکن مهر
روحانی اگر می‌خواست پاسخ دهد می‌توانست درباره به پایان نرسیدن پروژه‌های مسکن مهر که وعده داده بود تا پایان دولت یازدهم تمامش میکند بگوید و به مردمی که همه امیدشان را در خانه‌های افتتاح نشده خلاصه کردند بگوید کی این مسکن مهرها تحویل می‌شود؟ اگر می‌خواست بیانیه بنویسد باید بیانیه‌ای می‌نوشت که یکسال از وعده‌اش گذشته و چه شده است که هنوز مسکن مهر تحویل نشده داریم.
آیا جا نداشت که حجت‌الاسلام روحانی می‌نوشت که منشور حقوق شهروندی چه شد؟! یا توضیح می‌داد که دقیقا دسترسی آزاد به اطلاعات به کجا رسید و سایت حقوق مدیران را کی راه‌اندازی میکند و راستی آقای روحانی چه خبر از وعده مسکن اجتماعی؟!
سکوت طولانی درباره نوسانات ارزی
روحانی اگر می‌خواست پاسخگو باشد باید درباره نوسانات ارزی و اینکه چرا بعد از اینکه گفت مردم خیالشان راحت و چرا وقتی معاون اولش دستور تک‌نرخی شدن ارز را داد باز هم بازار به مرز نوسان رسید که همه چیز با هم آمیخت و قیمت‌ها افسار گسیخت!! روحانی چرا درباره اینها بیانیه نمی‌نویسد و نمی‌گوید بانک مرکزی‌اش چه کرده است، چرا درباره تقاضای مجلس درباره برکناری سیف توضیح نمی‌دهد؟!
نپذیرفتن تخلف صندوق فرهنگیان، صندوق مالی و اعتباری و حقوق نجومی
روحانی چرا زمانی که معضلات مالباختگان صندوق‌ها و موسسات مالی و اعتباری را دید، چرا زمانی که دزدی‌های صندوق ذخیره فرهنگیان را دید، چرا وقتی حقوق‌های نجومی را دید بیانیه نداد و به انکارشان پرداخت! اما چرا وقتی همه چیز ثابت شد هم تلاش نکرد تا بیانیه دهد و بگوید که اشتباه فکر می کرده؟!
روحانی چرا درباره این مشکلات مردم صحبت نکرده و لب به سخن و بیانیه باز نکرده و برای این معضلات راه‌حلی را پیبشنهاد نداده است آنها را هم عالی‌ترین سطح ایجاد کرده بود؟! اگر لازم به توضیح بود آیا نباید آن موقع توضیح می‌دادند؟!
گردن نگرفتن تبعات شکست برجام
دو سال و اندی از اجرایی شدن توافق برجام گذشته هنوز هیچ گشایشی رخ نداده که هیچ هر دم هم صحبت‌هایی درباره لغو آن و بی‌تعهدی امریکا می‌شود، چرا روحانی به مردم پاسخ نمی‌دهد که بر چه اساس و با چه استدلالی قراردادی را بسته که به قول سیف دستاوردش برای کشور تقریبا هیچ بوده؟! آیا این بیانیه واجب‌تر است یا بیانیه تلگرام که به انحراف کشیدن افکار عمومی را درپی دارد؟! چرا روحانی و دولت و آقایانی که نشان لیافت گرفتند تا قراردادی را امضا کنند که دستاوردی برای کشور نداشته الان توضیح نمی‌دهند که کاسبان تحریم خواندن منتقدان را چطور توجیه می‌کنند؟!
آیا واجب نیست که روحانی توضیح دهد که این قراردادی که قرار بود از اب خوردن تا ریزگردها را برطرف کند چه شده است؟! آیا او نباید توضیح بدهد که چرا در مقابل لنز دوربین‌ها با صراحت گفت هیچ رئیس‌جمهوری در امریکا نمی‌تواند برجام را نقض کند و حالا هر ۱۲۰ روز ترامپ تهدید به پاره کردن برجامی دارد که عملا هیچ‌یک از تعهداتش را هم انجام نداده است؟!!
بی‌تفاوتی و تفسیر غلط از آشوب‌های دی‌ماه
گردن نگرفتن معضلات اقتصادی توئیت‌ها و اینستاگرام نوشت‌های با منظور مانند دولت با تفنگ و بی‌تفنگ و یا حواشی صحبت‌هایی درباره تفاوت سپاه و ارتش که همواره حاشیه‌سازی میکند در مقابل نادیده گرتفن مطالبات مردم که نهایتا منجر به آشوب خیابانی دی‌ماه شد و تقلیل مطالبات به خواسته جناح مقابل!!
همه و همه کدهایی است که نشان می‌دهد جریان انحرافی جدید اتفاقا با قدرت و تمرکز بیشتر و سیستماتیک‌تر در حال پیشروی است و تلاش میکند سطح مطالبات به حق مردم را به انحراف کشانده و یا با مقابل هم خواندن آنها و انداختن گروه‌ها به جان همدیگر جان سالمی از پاسخگویی و وعده‌های عملی نشده به در برد و خود را نجات داده و منافع ملی را قربانی منافع شخصی و حزبی خود سازد. که اگر این جریان انحرافی رو نشده و با آن مقابله قانونی صورت نگیرد عاقبت ناخوشی را برای ایجادکننده‌اش در بر خواهد داشت.
به نظر می‌رسد که حالا که از جریان انحرافی تجربه شده قبلی و آسیب‌ها و تبعاتش مطلع شده و همه آثارهای منفی آن را مشاهده کرده‌ایم نباید اجازه بدهیم که جریان انحرافی با بدنه قوی‌تر و پرزورتر حلول یافته و به انحراف افکار عمومی بپردازد و ماهی خودش را از آب گل‌آلود بگیرد.
اگر روحانی و به طور مشخص‌تر دولت می‌خواهد نشان دهنده در انحراف‌های صورت گرفته نقشی عامدانه نداشته و سهوا دچار تکرار مسیر اشتباهی قبلی‌ها شده است باید در چند روز آتی ثابت کند که به جریان اصلی باز می‌گردد و نمایش‌های اقناع افکار عمومی را با عوام‌فریبی متوقف کند.
نویسنده: مائده شیرپور
