توانا غیر از وظیفه ذاتی خودش در تعلیم و آموزش نیرو، مأموریت داشت تا ظرفیت ها، تأثیر اقدامات و واکنشهای احتمالی به کنشهای میدانی و مجازی در این طرح را آنالیز نموده و طراحیهای ثانویه برای به روزرسانی اجرای طرح و نیروهای پیادهکننده را ارائه دهد.
در پروژه القای شکنجه در زندانهای جمهوری اسلامی که اسماعیل بخشی جزئی کوچک از اجرای آن بود، موسسه توانا نقش مهمی برعهده داشت. توانا غیر از وظیفه ذاتی خودش در تعلیم و آموزش نیرو، مأموریت داشت تا ظرفیتها، تأثیر اقدامات و واکنشهای احتمالی به کنشهای میدانی و مجازی در این طرح را آنالیز نموده و طراحیهای ثانویه برای به روزرسانی اجرای طرح و نیروهای پیادهکننده را ارائه دهد.
برای این منظور مروری بر فعالیت موسسه توانا و ارتباطات آن میتواند ابعاد دقیقتری از نقشآفرینی این موسسه براندازی را در طرح القای شکنجه پیرامون ایران نشان دهد.
آبشخور توانا کجاست؟
توانا در سال ۲۰۱۰ میلادی (١٣٨٩ شمسی) با بودجه اولیهای از سوی دفتر دموکراسی، حقوق بشر و کارگری (DRL) در وزارت خارجه ایالات متحده آغاز به کار کرد. این پروژه تا کنون علاوه بر کمکهای دولتی (DRL, USAID و دفتر امور خاور نزدیک در وزارت امور خارجه ایالات متحده)، مساعدتهایی از سوی «کمک هزینه ملی دموکراسی»، مصاحبهها، وزارت خارجه هلند و یاری رسانیهای حیاتی متنوع از سوی گوگل دریافت کرده است. این موسسه هیچگاه از بیان ارتباط مالیاش با وزارت امور خارجه آمریکا خودداری نکرده و حتی به گفته یکی از دو موسس آن یعنی مریم معمار صادقی در مصاحبه اخیرش با بی.بی.سی فارسی، به این مسئله افتخار هم میکند.
مریم معمار صادقی موسس اصلی این موسسه، دانش آموخته ایالات متحده آمریکاست و تابعیت این کشور را نیز از افتخارات خود میداند. وی به لحاظ سیاسی دنبالهروی نئوکانهای جنگطلب در آمریکا و از همکاران آیپک وازاعضای فرقه ضاله بهائیت است. بودجه سنگین میلیون دلاری این موسسه معطوف به ظرفیتسازی در ایران در میان گروههای مختلف سنی و صنفی و طیفهای مختلف اجتماعی و سیاسی برای به کارگیری علیه نظام ایران میباشد.
دیگر مؤسس توانا، همسر معمار صادقی، یعنی اکبر عطری از محکومین امنیتی فتنه ۷۸ است. وی در سال ۱۳۸۴ از کشور متواری شده و ضمن همکاری به شبکههای ضد انقلاب خارج کشور موفق به ایجاد ارتباط با سیا در آمریکا و ایفای نقش در پروژه توانا شده است.
اروپا مأمن تروریستهای برانداز
توانا موسسهای مستقر در هلند است و برای دریافت بهتر نقش هلند در فرآیند فعالیت موسساتی مانند توانا باید به سیاست ایالات متحده آمریکا برای ضربه به دشمنانش اشاره کنیم. آمریکاییها برای پیادهسازی اهدافشان در کشورهای مخالف خود، از کشورهای دوست و همپیمان بهره میبرند. همانطور که در غرب آسیا عربستان سعودی وظیفه تأمین مالی ماجراجوییهای آمریکا را برعهده دارد، برخی کشورهای اروپایی نیز موظف به سرویسدهی به طرحهای خرابکاری و براندازی آمریکا بوده که هم بخشی از بار حقوقی و مخالفت افکار عمومی در برابر اقدامات مداخلهجویانه آمریکا در کشورهای دیگر را برعهده بگیرند و هم بخشی از هزینههای مادی و نیروی انسانی شرارتهای آمریکا را پوشش دهند.
هلند به عنوان یکی از این کشورها از طریق NGOهای به ظاهر خودگردان و مردمی، به اجرای پروژههای آمریکا علیه نظام ایران میپردازد. یکی از نمونههای روشن این مؤسسات هیووس (Hivos) نام دارد که بودجه خود را مستقیم از وزارت خارجه این کشور دریافت میکند و در طرحهای آمریکا برای براندازی علیه نظام ایران مشارکت مینماید.
هیووس فقط در یک نوبت موفق به اخذ بخش قابل توجهی از بودجه تقابل فرهنگی ۱۵ میلیون دلاری وزارت خارجه هلند که برای طرح پلورالیزم رسانههای ایران مصوب شده بود، گردید. هرچند ابتدا قرار بر این بود تا این رقم به تأسیس یک شبکه ماهوارهای برای مقابله با سیاستهای جمهوری اسلامی و تأثیرگذاری بر جامعه ایران اختصاص یابد، اما مخالفتهای دیپلماتیک در نهایت این طرح را به سطح کمک به سایتهای مخالف نظام ایران تقلیل داد که یکی از این سایتها هیووس بود. موسسه توانا نیز از جمله موسساتی بود که در این پروژه بینصیب نماند و قبل و بعد از این پروژه نیز همکاریهای متقابلی برای فعالیت براندازی علیه جمهوری اسلامی ایران میان هیووس و توانا شکل گرفته است.
به طور کلی توانا غیر از دریافت بودجه ثابت از وزارت امور خارجه آمریکا، منابع مالی دیگری را نیز از کشورهای هم پیمان آمریکا در راستای طرحهای براندازی نظام ایران دریافت میکند.
ردپای محکومین امنیتی در توانا
هیئت علمی موسسه توانا تماماً از محکومین امنیتی متواری از کشور و اعضای ضد انقلاب نظیر کامیار علایی، لادن برومند، رامین جهانبگلو، مهرانگیز کار، مهدی خلجی، ایوان مارویچ، مجید محمدی، آرش نراقی، محمدرضا نیکفر، منصور اسانلو، سعید پیوندی، نانسی پیرسن، نیما راشدان، محسن سازگارا، کتلین شیفر و حسن شریعتمداری تشکیل شدهاست که در این میان اسانلو از جمله نفراتی بود که به شکل مستقیم در پروژه اسماعیل بخشی کارمند حوزه اداری هفتتپه ایفای نقش کرد. وی در بخش مهمی از طرح القای شکنجه و ایجاد آشوب و ناآرامی در محیطهای کارگری نیز وارد شد و سعی نمود تا ارتباطات خود را که در سندیکای اتوبوسرانی و پیش از خروج از ایران کسب کرده بود به کار گرفته و به اسماعیل بخشی متصل نماید. درواقع اسانلو در آن بخش از پروژه هفتتپه که قرار بود اعتراضات شکل گرفته در این کارخانه به دیگر محیطهای کارگری تسری یابد ایفای نقش نمود.
آموزشهای توانا به مرتبطین این موسسه به صورت اینترنتی انجام میگیرد و دقیقا مطابق با رفتار سرویسهای اطلاعاتی و امنیتی که مرتبطین خود را برای ایجاد ارتباطی امن در فضای وب رهنمود میدهند، توانا نیز ضمن آموزش برای ارتباط گیری امن به کاربرانش که خود، آنها را دانش جویان میخواند، اطمینان میدهد که این ارتباط امن و پنهان خواهد بود! در این خصوص ارسال نرمافزارهای خاص برای پنهانسازی ارتباط و مراوده دیتا برای مرتبطین ارسال شده، به طور پیوسته به روزرسانی میشوند.
موضوعات درسی این موسسه نیز کاملاً در مسیر به چالش کشیدن نظام جمهوری اسلامی و قوانین حاکم بر آن است. مسائلی همچون حقوق زنان، دموکراسی، مسائل قومی و مذهبی مهمترین موضوعات آموزشی این موسسه را تشکیل میدهند که براساس راهبردهای کلان ایالات متحده آمریکا برای پروژه چنج رژیم انتخاب شدهاند.
به عنوان نمونه حمایت و همکاری از معصومه قمی (مسیح علینژاد) در پروژه آزادیهای یواشکی یا چهارشنبههای سفید در راستای ترویج بیحجابی از جمله نمونه کارهای موسسه توانا است که با عنوان حقوق زنان در موضوعات محوری آن پیگیری میشود.
توانا با چاشنی صهیونیست
از نکات حائز اهمیت موسسه توانا گرایشات صهیونیستی این موسسه است که در خروجی مطالب و آموزشهای آن به آشکاری مشاهده میشود. به عنوان نمونه تبلیغات برای موضوع هولوکاست و گرامی داشت این موضوع، تبلیغ رژیم صهیونیستی و ساختارهای حاکم بر آن به عنوان یک جامعه مدرن و الگو، سعی در ایجاد مطالبه در مخاطبین و کاربران برای مخالفت علیه کمکهای مادی و معنوی ایران به مخالفان رژیم صهیونیستی و از جمله ملت مظلوم فلسطین و... نمونههای روشن این رویکرد موسسه تواناست. حال در کنار این مسئله آنچه بیش از همه کارکرد پروژه ادعای شکنجه توسط اسماعیل بخشی را جالب توجه میکند، این است که اساساً جریان کمونیست کارگری حامی و محرک اسماعیل بخشی ریشه در کمونیستهای اسرائیلی داشته و با حزب کمونیست فعلی روسیه متفاوت بوده وبراساس شواهد موجود دارای ارتباطات ویژهای با حزب کارگر رژیم صهیونیستی است.
اعتراف مجرمین به حضور در توانا
در پروژه اسماعیل بخشی، سپیده قلیان، فردی با گرایشات کمونیسیتی نیز دستگیر شد، او در اعترافاتش بیان میکند که وظیفه جمعآوری مستندات اعتراضات و اعتصابات کارگری هفتتپه را برعهده داشته و دو مسیر مشخص برای ارسال عکس و فیلمهایش در اختیارش گذاشته شده است. یکی از این مسیرها سایت و کانال تلگرامی برانداز و ضد انقلاب آمد نیوز بوده که وظیفه انتشار این محتوا و کمک به تحریک و گسترش اعتراضات را برعهده داشته و مسیر دوم آموزشکده توانا بوده است. حال در این پروسه توانا با آنالیز مستندات میدانی سعی در بازخوردگیری از وضعیت میدانی در هفتتپه داشته تا مطابق با کنشهای میدانی، واکنشهای احتمالی و ضریب نفوذ و گسترش اغتشاشات مذکور به طراحی و هدایت لیدرهای جریان و ایضاً مرتبطین و کاربران توانا که در این اقدامات نقشی برعهده داشتند، بپردازد.
با توجه به سوابق و کارکرد موسسه توانا، میتوان با قاطعیت عنوان کرد که ردپای این موسسه برانداز در پروژه اعتصابات کارگران نیشکر هفتتپه و هدایت اسماعیل بخشی به عنوان لیدر این حوادث نشاندهنده این است که اساساً اتفاقات هفتتپه یک طراحی پیچیده و خارج کشوری داشته و طبیعتاً اهداف آن نیز فراتر از مطالبات تعدادی کارگر بوده که به دنبال حقوقهای معوقه دست به اعتراض زدهاند؛ کمترین شاهد این ادعا نیز تلاش لیدرها برای ادامه جریان اعتراضات بعد از حل مشکلات هفتتپه و گسترش آن به دیگر محیطهای کارگری بوده است.
در واقع اعتراض کارگران هفتتپه درپی مطالباتی برحق شکل گرفت که گروههای ضد انقلاب به کمک عوامل داخلی سعی در منحرف کردن آن را به سمت مطالبات خود داشتند. فارس