هرچقدر پیش میرویم به نظر میرسد مواضع اتخاذ شده در مخالفت با کنسرت موسیقی از یک بحث اجتماعی و فرهنگی فراتر رفته و رنگ و روی یک بحث شخصی فقهی پیدا کرده است. این میزان اصرار بر ضدیت با کنسرتها نمیتواند تنها ناشی از یک دغدغه فرهنگی باشد. البته نظر شخصی و فقهی امام جمعه محترم مشهد حتما قابل احترام است اما بدون تردید این موضع نظام و رهبری و امام نیست.
برای نمونه برخی مواضع خطیب محترم نماز جمعه مشهد قابل بررسی است. ایشان در جایی توضیح میدهند که موسیقی مقامی را قبلا همه حرام میدانستند و الان چطور شده که حلال شده است؟
سوال این است که آیا موضع نظام درباره موسیقی مقامی چنین است؟ آیا نگاه رهبری به موسیقی با این نگاه تطبیق دارد؟
رهبری انقلاب سال ۷۰ در جمعی صریحا از موسیقی مقامی نام میبرند و میفرمایند که اگر موسیقی فرد را به ملاهی و مناهی و فساد نکشاند حلال است.
آقای هرندی در مصاحبهای ضمن اشاره به توجه رهبری به موسیقی، خاطرهای نقل میکنند که جالب است: حضرت آقا شخصیتی هستند که فرهنگ را به خوبی میشناسند، یک مرتبه ایشان به یکی از هنرمندان که موسیقی مقامی و اینها کار میکرده گفتهاند که فکر میکنم ساز شما خوب کوک نیست. او میگوید نه آقا، سازم را تازه تنظیم کردهام. اما آقا میگویند خیر. این هنرمند بعد میبیند که بله تنظیم سازش به هم خورده و کوک نبوده است!
آقای علمالهدی در جای دیگری میگویند: "اگر موسيقي واقعا يک هنر بود، از اين هنر بايد در مسائل معنوي و ارزشي هم استفاده میشد." باز هم فارغ از کارشناسی این بحث، نسبت این کلام را باید با مواضع حضرت امام و رهبری ببینیم.
رهبر انقلاب در جایی میفرمایند: «موسیقی به معنای یک هنر، چیز با ارزشی ست... موسیقیِ خوب چیز خوبی است. مگر ندیدید جلو چشم امام آلات موسیقی بردند و بنا کردند زدن و خواندن. امام هم مثل کوه نشستند و نگاه کردند.»
آقای علمالهدی پیشتر گفته بودند: «بعضی از کنسرتها بلیتهایشان ۷۰ هزار تومان است و افرادی که این بلیت را خریداری میکنند یک اقلیت هوسباز شهوتران هستند.»
فارغ از قضاوت درباره چنین تعبیر تلخ و ادبیات گزنده برای کسانی که در این کنسرتها شرکت میکنند، حضرت آقا درباره شرکت در کنسرتهای موسیقی میفرمایند: «از دیرباز موسیقیهای آموزنده و معنادار هم بوده است؛ موسیقیای که برای گوش سپردن به آن، انسان عارف واقف خردمند، میتواند بلیت تهیه کند، در سالن اجرای کنسرت بنشیند و ساعتی از آن لذت ببرد.»
بد نیست نیم نگاهی به کنسرتهای تعطیل شده در استان خراسان بیندازیم. کنسرت سالارعقیلی و محمد معتمدی و علیرضا قربانی و شهرام ناظری لهو و لعب است؟ ترویج فساد و فحشا است؟ آیا غیر از این است که در این کنسرت ابیاتی از بزرگان و شعرای نامدار ایران اسلامی خوانده میشود؟ رهبری درباره خواندن این اشعار میفرماید: «مردم ما به شعرهای اخلاقی محتاجاند؛ شعرهای صائب و مثل شعرهای سبک هندی از جمله، اشعار واعظ قزوینی. این شعرها، هم از لحاظ رتبه شعری بالاست. این شعر میتواند یک آهنگ را که میتوانست آهنگ حرام باشد، حلال کند.»
رهبر انقلاب چنین موسیقی که همراه با اشعار نغز و عرفانی باشد را موسیقی متعالی میدانند و در تعبیر بلندی میفرمایند: «شعر خوش مضمون را، یک خواننده خوب، خوشصدا دارد میخواند، نوازنده هم مینوازد، آن مضمون شعر، این خواننده را به سمت حقایق اسلام و حقایق عرفانی و حقایق زندگی - ولو خارج از مسایل عرفانی و الهی - نزدیک میکند....بیدار کننده است. هوشیارکننده است. « در بهشت، این لحنها بشنودم». در بهشت اینها را شنیدهام، حالا هم که میشنوم، احساس شوق میکنند.»
خلاصه اینکه مخالفت امام جمعه مشهد با موسیقی به مرحلهای رسیده است که از آن تقابل با مواضع نظام و امام و رهبری استنتاج میشود. فارغ از موضع شخصی و قابل احترام حجتالاسلام علمالهدی، به نظر میرسد درخصوص مواضع اخیر درباب موسیقی و تقابل با نظر نظام و رهبری که به صحنه عمل نیز کشیده شده است، باید بیشتر احتیاط کرد. خاصه اینکه آقای علمالهدی فراتر از امام جمعه و در جایگاه نماینده ولی فقیه هستند. آیا این میزان اختلاف و دوگانگی میان نظر ایشان با حضرت آقا نگرانکننده نیست؟
مردم ما هوشیار هستند و این دوگانهها را به درستی متوجه میشوند. امام جمعه محترم مشهد فرمودند که مشهد حریم امام رضا است و باید احترام نگه داشت. مردم ولایتمدار و اهلبیتی ما نه یک شهر، بلکه عالم را حریم رضوی و همه کون و مکان را در محضر امام رضا علیهالسلام میدانند و بسادگی میان موسیقی عرفانی و متعالی با موسیقی مبتذل و سطحی تفکیک قائلند.
باید همگی دست به دست هم دهیم تا انشاالله در حریم رضوی ظاهری که مشهد مقدس است فقر و فساد نباشد. شب کسی گرسنه سر بر بالین نگذارد. همسایه امام رضا از فقر به فساد کشیده نشود. کنسرت موسیقی هم البته ساز و کار روشن نیاز دارد که در حاشیه آن خدای نکرده رفتار خلاف شرع و اخلاق صورت نگیرد. (فردا)