چالشهای سیاسی در حالی خاندان سعودی را فراگرفته است که کشته شدن جمال خاشقجی، منتقد حکومت سعودی و اقدامات محمدبنسلمان، ولیعهد این کشور، عربستان سعودی را با چالشهای متعددی در داخل و خارج مواجه کرده و سبب شده است مقامات این کشور به شدت تحت فشار قرار گیرند؛ فشارهایی که در نهایت سبب شد پس از سکوتی چند روزه اعتراف کنند که قتل این منتقد حکومت به دست گروهی که طبق ادعای سعودیها خودسرانه عمل کردهاند، صورت گرفته است. قتل خاشقجی پیامدهای سنگین و باورناپذیری را برای سعودیها داشته است که بخشی از آن به حوزه اقتصاد و سرمایهگذاریهای خارجی در این کشور بازمیگردد.
در واقع، مرگ خاشقجی و واکنشی که کشورهای غربی نسبت به این موضوع داشتند، موجب شد بخش قابل توجهی از سرمایهگذاران خارجی نسبت به فعالیت خود در عربستان دچار تردید شوند؛ چراکه این موضوع میتواند سبب بیثباتیهای سیاسی در عربستان شود. این در حالی است که پیشتر هم اقدامات محمدبنسلمان در بازداشت تعداد قابل توجهی از شاهزادگان سعودی، که به بهانه مبارزه با فساد صورت گرفت، سبب شده بود نگرانیهایی در بین سرمایهگذاران خارجی در عربستان به وجود آید مبنی بر اینکه آیا ساختار و سیستم حقوقی عربستان این قدرت را دارد که از سرمایه آنها در مقابل اینگونه اقدامات حفاظت کند یا خیر؟
شاید بتوان گفت، بیشترین تأثیر منفی قضیه خاشقجی بر آینده اقتصاد عربستان سعودی، با طرح به اصطلاح «چشمانداز ۲۰۳۰» این کشور خود را نشان میدهد؛ طرحی که ولیعهد بلندپرواز سعودیها قصد دارد با اجرای آن از وابستگی کشورش به نفت بکاهد و برای این امر به جذب سرمایههای خارجی نیاز خواهد داشت؛ اما متهم شدن او به دست داشتن در قتل خاشقجی و طرح شایعاتی درباره برکناری بنسلمان از قدرت یا حداقل محدود شدن قدرت او، به ویژه با بازگشت احمد بنعبدالعزیز، برادر پادشاه سعودی، به عربستان که گفته میشود هدف اصلی این بازگشت محدود کردن قدرت محمدبنسلمان بوده است، بازتاب منفی بر موضوع جذب سرمایههای خارجی خواهد داشت.
بخش دیگری از امیدواری بنسلمان برای اجرای طرحهای اقتصادی خود به فروش بخشی از سهام شرکت نفتی آرامکو برمیگردد؛ اما ماجرای خاشقجی سبب شده است در این زمینه هم تردیدهای سرمایهگذاران خارجی افزایش یابد و آنها را وادار کند به چالشهای سیاسی داخلی عربستان نیز فکر کنند و اینکه رخ دادن حوادثی مانند ماجرای قتل این مخالف حکومت میتواند ریسک مشارکت آنها در پروژه فروش سهام شرکت آرامکو را بیشتر کند.
به هر حال، زمانی که سرمایهگذاران بخواهند درباره سرمایهگذاری در عربستان سعودی و به طور خاص در بخش نفت این کشور و خرید سهام شرکت آرامکو تصمیمگیری کنند، پیش از هر چیزی به ریسک سرمایهگذاری خود نگاه میکنند؛ به گونهای که هر چه ریسک این سرمایهگذاری بیشتر شود، تردیدهای آنها برای سرمایهگذاری نیز بیشتر خواهد شد. این در حالی است که محور اصلی اصلاحات مورد نظر بنسلمان فروش سهام شرکت آرامکو بوده است که اجرای آن به شدت تحت تأثیر مسائل سیاسی است.
نویسنده: فرامرز اصغری