افغانستان که طی روزهای اخیر شاهد درگیریهای خونین میان دولت مرکزی و طالبان بوده است بگونهای که برخی از آن با عنوان فاز جدید درگیریها در این کشور یاد میکنند. حال این سوال مطرح است که چرا این درگیریها روی داده است؟
در تحلیل چرایی این وضعیت پیش از هر چیز بیان این نکته ضروری است که درگیری میان نیروهای دولتی و طالبان طی دو دهه حضور نیروهای خارجی نیز ادامه داشته و این جنگ هرگز به صلح پایدار نرسیده است لذا درگیریهای اخیر را می توان استمرار درگیریهای قدیمی دانست و نه روند جدیدی از بحران امنیتی در این کشور.
در باب چرایی تشدید درگیریها برخی بر تاثیرات خروج نیروهای آمریکایی و ناتو از افغانستان تاکید داشته و عنوان میدارند که این خروج زمینه ساز تقویت موقعیت طالبان و سایر گروههای نظامی شده است که وضعیت شکننده افغانستان را تشدید کرده است. هر چند که خلا امنیتی ایجاد شده در این کشور را نمی توان نادیده گرفت اما نگاهی ریشهای به تحولات بیانگر حقیقتی دیگر است و آن اینکه آمریکا و ناتو در حالی دو دهه اشغال افغانستان را رقم زدند که در این مدت از یک سو به تعهدات خود برای تسلیح و آموزش نیروهای افغانستان عمل نکرده و صرفا با ظاهر سازی برآن بوده تا تصویری بازسازی شده از ارتش افغانستان به نمایش گذارند اما هرگز در عمل چنین اقدامی را صورت ندادند.
از سوی دیگر آمریکا وعده مذاکره با طالبان و رفع دغدغههای آنها را سر داده بود اما در نهایت اقدامی صورت نداده و طالبان همچنان در قالب یک نیروی مخالف دولت مرکزی باقی ماند. با توجه به این حقایق میتوان گفت که آنچه امروز افغانستان را با بحران مواجه کرده است نه خروج نیروهای خارجی بلکه خلف وعدههای آمریکا و ناتو در تقویت ارتش افغانستان و مذاکره واقعی با طالبان بوده است. رفتاری که نشان میدهد دو دهه اشغال افغانستان نه برای کمک به این کشور بلکه صرفا برای منافع غرب بوده است و اکنون نیز با ایجاد فضای بحرانی و ناامنی به دنبال توجیه بازگشت دوباره به افغانستان میباشند که زمینه ساز ابعاد جدیدی از بحران در این کشور خواهد بود.
نویسنده: قاسم غفوری