غرب آسیا همچنان به عنوان کانون اصلی تحولات جهانی شناخته میشود که اشغالگری صهیونیستها و نیز مداخلات غرب از جمله در حمایت از جنایات سعودی در یمن و حمایت و تحریک گروههای تروریستی بر این روند دامن زده است. این شرایط رویکردی منطقی برای تحقق ثبات و امنیت در این منطقه را بیش از پیش الزام آوار ساخته است.
از نکات قابل توجه در این عرصه اقداماتی است که عراق در عرصه منطقهای و جهانی صورت میدهد. در هفتاد و چهارمین سالگرد تاسیس سازمان ملل در نیویورک مقامات عراق ایده برگزاری نشست منطقه ای در بغداد به منظور کاهش تنش های منطقه ای را مطرح کرد. در همین چارچوب حدود دو ماه پیش بود که بغداد با هدف ایجاد مقدمات برگزاری یک نشست منطقه ای، میزبان نشست سه جانبه ای با حضور سران کشورهای اردن، مصر و عراق بود تا درباره آخرین تحولات منطقه و تنش ها و چالش های موجود در آن بحث و تبادل نظر صورت پذیرد.این نشست در حالی برگزار شد که در اوایل فروردین سال جاری نیز شهر قاهره میزبان نشست سه جانبه ای با حضور سران همین کشورها بود و پس از آن نیز در اوایل خرداد ماه برهم صالح، رئیس جمهوری عراق در شهر امان با سران مصر و اردن نشست سه جانبه ای برگزار کرد. سفر عادل عبدالمهدی نخست وزیر عراق به ریاض از دیگر موردی است که در این رابطه می توان به آن اشاره کرد. در همین خصوص، دیگر گروههای سیاسی عراق نیز فعال شده اند که از آن جمله می توان به سفر اخیر سید عمار حکیم، رهبر جریان حکمت ملی به امارات متحده عربی اشاره کرد. رویکردی که البته رویکرد مناسبی از سوی برخی کشورهای منطقهای و فرامنطقهای در قبال آن صورت نگرفته است چنانکه ایفای نقش فعال بغداد در قامت یک بازیگر موثر منطقه ای برای کاهش تنش ها در منطقه جنوب غرب آسیا در حالی است که بازیگران وابسته به غرب در منطقه همچنان بر تداوم این تنش ها اصرار داشته و با موضع گیری های خصمانه مانع ایجاد یک فضای مناسب برای رفع تنش می شوند. ایده برگزاری نشست منطقه ای در بغداد به منظور کاهش تنش های منطقه ای مدتهاست از سوی دولتمردان عراقی پیگیری می شود اما کارشکنی های حکام مرتجع عرب، امکان اجرایی شدن این اتفاق مثبت را سلب کرده و سران این کشورها ترجیح می دهند همچنان با پیروی از کاخ سفید، رونق بازارهای تسلیحاتی ایالات متحده آمریکا را حفظ کنند.
نگاهی بر عملکرد دولتمردان عراق نشان میدهد که آنها به دنبال یافتن راهکاری برای کاهش تنش در منطقه هستند که از یک سو زمینه ساز تثبیت ثبات و امنیت برای عراق میتواند باشد و از سوی دیگر میتواند نقش منطقهای عراق را افزایش و این کشور را به عنوان بازیگری موثر که از دوران رژیم بعث که جز بحرانسازی کارکردی نداشته تفاوت بسیار دارد معرفی نماید. این مسئله برای افزایش اعتماد جهانی به بغداد و مشارکت فعال جهانی تر در بازسازی عراق امری مهم مینماید در حالی که ارتجاع عربی برای توجیه خریدهای تسلحاتی و استمرار تحقق منافع آمریکا از رویکرد منطقی در قبال طرحهای امنیت ساز عراق خودداری و حتی با تهدید و تحریم عراق در این روند کار شکنی میکنند تا همچنان بحران در منطقه ادامه داشته باشد.
نویسنده: علی تتماج