در ۱۶ فوریه سال ۲۰۱۱ روزی مهم برای مردم یمن است. روزی که قیامی سراسری را در مفهوم بیداری اسلامی آغاز کردند. این قیام در پایان به سه دهه حاکمیت علی عبدالله صالح در یمن پایان داد. اما آنچه در یمن روی داد و آن را از سایر کشورها متفاوت ساخت احیای دوباره حرکتهای مردمی بود که در ۲۱سپتامبر ۲۰۱۴ آغاز شد. نکته بسیار مهم در این مرحله آن بود که مردم تحصنهای سراسری را صنعا پایتخت آغاز کردند در حالی که جریان انصارالله را محور اصلی رهبری قیام قرار دادند.
مرحله بعدی اقدامات انصارالله از سال ۲۰۱۵ آغاز شد یعنی زمانی که به تحریک رژیم سعودی منصور هادی رئیسجمهور یمن، قانون اساسی جدید را بدون مشورت با سایر گروهها تدوین نمود که براساس آن کشور به ۶ منطقه تقسیم میشود که به معنای تجزیه کشور است. به تحریک سعودی، منصور هادی استعفا و سپس به عدم فرار و از آنجا راهی عربستان شد. نکته مهم در این مبارزه آنکه انصارالله اصل را همزمان پیگیری کرده است. در حوزه نظامی در کنار ارتش و بسیج مردمی هم با ائتلاف سعودی - آمریکایی و هم با القاعده نبرد کرده در حالی که همزمان زنجیرهای از اقدامات وحدتساز را با سایر قبایل و گروههای یمنی صورت داد که یکی از مهمترین دستاوردهای آن را تشکیل شورای ملی برای اداره امور کشور و آغاز به کار پارلمان پس از ۱۸ ماه تعطیلی تشکیل میدهد.
در این میان عربستان در ششم فروردین ۱۳۹۴، حملات هوایی گستردهای را علیه یمن آغاز كرد. بهانه عربستان حمایت از منصورهادی، رئیسجمهور مستعفی و فراری یمن و حفظ یكپارچگی این كشور بود. این ادعا در حالی مطرح شده كه از یك سو ملت یمن هیچ تمایلی به منصورهادی نداشت، چنانكه پس از فرار وی از صنعا به عدن حتی مردم زادگاهش هم حاضر به پذیرش وی نشدند. از سوی دیگر، كمیتههای مردمی و ارتش با محوریت انصارالله در چارچوب حفظ یكپارچگی یمن و مبارزه با تروریسم حضور خود را در مناطق جنوبی گسترش دادند، حال آنكه عربستان به جای حمایت از آنان با عملیات توفان قاطعیت به مقابله با این امر پرداخت.
نکته دیگر تشدید حملات سعودی به یمن است که بمباران مدارس و بیمارستانها از محورهای اصلی آن است. سعودی برای انتقامگیری از یمنیها کشتار هدفمند کودکان و زنان را در دستور کار قرار داده چنانکه گزارشها از تکرار استفاده سعودی از بمبهای فسفری و خوشهای حکایت دارد چنانکه سعودی در جنایتی علیه بشریت اتوبوس حامل دانشآموزان را هدف قرار داد که دهها شهید و زخمی برجای گذاشت.
با تمام این تفاسیر به رغم تمام این اقدامات و البته حمایتهای گسترده آمریکا، فرانسه، انگلیس، آلمان ،کانادا، اسپانیا از سعودی و البته سکوتها و رفتارهای سوال برانگیز سازمان ملل متحد چنانکه حتی از قرار دادن نام این رژیم در لیست سیاه قاتلان کودک خودداری کرد اما سعودی حتی در حفظ ائتلاف خود نیز ناتوان بوده چنانکه از ۱۲ کشور عربی صرفا امارات برای این کشور باقی ماند. به هر تقدیر آنچه در چهارمین سال دور جدید قیام یمنیها مشاهده میشود ادامه روند بیداری اسلامی در این کشور است که ضمن تحقق مبارزه با استبداد داخلی به دنبال مبارزه با استعمار و نظام سلطه که در نبرد با سعودی و حامیانش تجلی یافته است. این مقاومت چنان است که بسیاری از ناظران جهانی اذعان دارند که سعودی اگر دهها سال به جنگ ادامه دهد توان پیروزی بر یمن را نخواهد داشت و در نهایت شکست تنها گزینه پیشروی این رژیم است.
نویسنده: فرامرز اصغری