سه شنبه ۱۶ مهر ۱۳۹۸ - ۲۲:۳۹
کد مطلب : 111141

اجرای اهداف فرهنگی یونسکو پشت نقاب شهرداری اصفهان!

اگر دستگاهی مستقل و بدون وابستگی مدیریتی و اقتصادی به دولت و حاکمیت ایجاد شده بود تا طی این سال‌ها تصمیمات فی‌البداهه بعضی از مسئولان...

اگر دستگاهی مستقل و بدون وابستگی مدیریتی و اقتصادی به دولت و حاکمیت ایجاد شده بود تا طی این سال‌ها تصمیمات فی‌البداهه بعضی از مسئولان را رصد نموده و نتایج آن را نیز محاسبه و رسانه‌ای می‌کرد آن وقت گروهی از مدیران ناچار می‌شدند حتی در حالی ‌که به ‌افتخار بازنشستگی نائل شده و یا در کشورهای ثالث به استراحت مشغولند جوابگوی مطالبات جامعه و نمایندگان قانونی آن‌ها باشند، اگرچه هنوز هم دیر نشده زیرا رئیس قوه قضائیه که پیداست آماده هر نوع اقدامی به ‌منظور استیفای حقوق از دست ‌رفته بیت‌المال می‌باشد را می‌توان مدعی‌العموم این پروسه بزرگ دانست که ان‌شاءالله و به ‌مرورزمان در دامنه شهرداری‌ها نیز ورود پیدا خواهند کرد.
بر اساس گفته ریاضی‌دانان عددی چون بزرگ شد باید گرد شود. بنابراین به پایتخت فرهنگ و تمدن اسلامی به‌ عنوان مسطوره بسنده می‌نماییم که در تمامی این سال‌ها چوب تعجیل‌ها و ندانم به کاری‌های بعضی از مدیران را خورده تا همه زیبایی‌های پرصلابت تاریخی و اکوسیستمی خود را از دست بدهد و در نهایت به ‌زور نور چراغ‌های الوان چینی بتواند بزک شده و به خورد سیاحان و تماشاگران داده شود!
موج ساخت‌ و سازهای عجولانه در آغازین سال‌های پس از انقلاب اسلامی از خیابان‌کشی‌هایی شروع‌ شده که نمونه بارز و تأسف ‌بار آن بزرگراه غیر اصولی نواب در پایتخت می‌باشد که ده‌ها خانه و مکان‌های تاریخی را درو کرد تا در حاشیه آن و بدون توجه به ترددهای ناگزیر عابران پیاده، برج‌سازی شود و مرکز کلان‌شهر را به بازار مکاره تبدیل کند که البته حاصل تجربیات شعور شهردار وقت آن است که قبلاً این بلا را در مقام استاندار بر سر شهر تاریخی اصفهان آورده بود که شهردار گوش ‌به ‌فرمان به ‌طور شبانه تنها حمام تاریخی تمام سنگ جهان را بترکاند تا خیابان و چهارراهی در عمق فرهنگ و تمدن این شهر باستانی بجای آن تعبیه نماید و سپس به‌سوی کاروانسرای تاریخی تحدید در مرکز شهر رفتند تا در مقابل دومین ساختمان شهرداری قدیمی کشور که اولین آن در شهر تبریز است بنایی بلند با نام جهان‌نما احداث کنند که نزدیک سی سال است به چالش بزرگ در شهر و همچنین اختلاف مابین یونسکو و ایران تبدیل ‌شده است که میدان نقش جان را از لیست میراث فرهنگی جهان خارج نمایند و امروز ناچار شوند طبقات انتهایی آن را طی ده سال گذشته با هزینه سنگین و مضاعف تخریب کنند درحالی‌که به دلیل وقف بودن زمین و عدم رضایت کسانی که نسل‌های متمادی در آن به امرارمعاش می‌پرداختند هنوز نتوانسته است آبی برای سرمایه‌گذاری شهرداری و صاحبان سهام شرکت سازنده پروژه که اکثراً فرهنگیان بازنشسته هستند گرم کند!
این کج‌سلیقگی‌ها در دامنه شهرداری به همین‌جا ختم نمی‌شود که نوبت چهارباغ بالا فرا می‌رسد تا کارخانه‌های ریسندگی و بافندگی حاشیه آن که روزگاری این شهر را به منچستر ایران تبدیل کرده بود و هرکدام به‌تنهایی موزه‌ای از صنعت زمان خود بودند را تخریب و در اختیار بسازوبفروش‌ها قرار دهند تا به برج تبدیل که سایه آن فضای دلنواز و درختان کهن را کور نماید؛ اما توصیف خیابان چهارباغ عباسی که به‌اصطلاح پیاده راه شده است ناگفتنیست زیرا بهتر است نام پیاده راه را به بازار مکاره کافه‌داران و بساط اندازان لحظه‌ای تغییر داد تا نظر یونسکو به تبدیل مرکز پایتخت فرهنگ و تمدن اسلامی بیشتر شبیه کافه‌های شهر رم در ایتالیا باشد نه آنچه در زمان ایجاد چهارباغ به‌عنوان فضای سبز مردم این شهر! همه این‌ها درنتیجه تعجیل در اجرای افکار فی‌البداهه مدیران چندماهه یا حداکثر چندساله شهرداری‌های این شهر است که این اواخر بوی سند ۲۰۳۰ یونسکو از نقشه‌های آن متصاعد است! تا در پشت نقاب فضای مفرح عملی شوند! درحالی‌که طول اینگونه سمت‌ها برای مدیران در دیگر کشورهای تاریخی به سی سال می‌رسد تا جوابگوی پیامد اقدامات خود باشند! آخرین گام‌های بلند و عجولانه شهرداری اصفهان در این سال‌ها تخریب دومین پمپ‌بنزین قدیمی کشور که به‌نوعی نوستالژی بود همچنین ساختمان پزشکی اطباء دهه‌های سی و چهل در میدان مرکزی شهر یعنی دروازه دولت قدیم و امام حسین (ع) جدید می‌باشد که برای احداث ورودی مترو اتفاق افتاد حال‌آنکه ساختمان تاریخی شهرداری مرکزی این شهر همچنان پایدار است!
شاید بتوان یکی از دلایل پابرجا ماندن و فرسوده نشدن آثار تاریخی این شهر را پس از در نظر گرفتن امتیاز مؤمن و معتقد بودن قلبی سازندگان آن، تفکر و عدم عجله در ایجاد دانست که برای مثال مسجد میدان نقش‌جهان (امام خمینی «ره») تاریخی بس شگرف دارد زیرا در فاصله زمانی سال‌های ۹۹۶ تا ۱۰۳۸ قمری ساخته‌شده که معمار آن یعنی استاد علی‌اکبر اصفهانی و ناظر آن محب علی بیک پس از زدن سقف آجری، زنجیری از درون آن و در امتداد مماس با کف محراب آویزان کرده و چند سالی از دید شاه‌عباس و عوامل او مخفی شدند و پس‌ازآن که ساختمان نشست خود را به ‌قدر کافی نمود، پیدایشان می‌شود و ماجرا را برای پادشاه تعریف می‌کنند که اگر این بنا عجولانه و غیر فنی ساخته می‌شد امروز پس از گذشت بیش از چهارصد سال هنوز هم پابرجا و باقی نبود که بتواند ثبت میراث جهانی شود! اما امروز مدیران فصلی شهری همچنان بر طبل ایده‌های فی‌البداهه خود می‌کوبند و هرکدام فارغ از بعد تاریخی و جهانی این شهر تئوری‌های خود را برتر می‌دانند که بیشتر به‌نوعی کج‌سلیقگی شباهت دارند و از ابراز نمونه‌های آن همان بس که نام مبارک و مقدس امام حسین (ع) را با آن ‌همه عظمت و شوکت بر سر راه‌پله ورودی مترو نصب می‌کنند درحالی‌که بر اساس روایات موجود این اسم مقدس که از ذریه انوار الهی می‌باشد آنقدر ارجمند است که کرات آسمانی و تمام کهکشان‌ها ارزش برابری با آن را ندارند و علیرغم همه تذکرات و نقدها و نوشته‌ها و اعتراضات مردمی و اصحاب رسانه هنوز هم تابلوی فلزی (ایستگاه امام حسین ع) در دهانه پله‌های مترو نصب است و تابلوی کوچکی با عنوان ایستگاه متروی میدان امام حسین «ع» نیز کنار آن گذاشته‌اند و حداقل نام را به (ایستگاه متروی میدان امام حسین «ع») ارتقاء نمی‌دهند!
فارغ از اینکه نام فعلی این میدان همین است اما ایستگاه را می‌توان با اسم قدیمی نوستالژی محل که در بین عامه مصطلح است یعنی «دروازه دولت» ارائه داد که شاید بتوان اجرای این اصرار را نوعی کج‌سلیقگی یا لجبازی دانست! سرگذشت این کلان‌شهر با تاریخ هفت‌هزارساله خود اگرچه زیروبم‌های فراوان دارد اما از زمان هجوم محمود افغان به آن و تخریب‌هایی که انجام گرفت و در دوران ظل السلطان قاجار نیز ادامه یافت، اهداف سیاسی و تغییر عقاید مردم را در بر داشت اما امروز به برکت جمهوری اسلامی نباید کسی یا کسانی به خود اجازه دهند تا با کج‌سلیقگی‌ها و یا ندانم به کاری اندوخته‌های میراثی و فرهنگی به نحوی مورد بی‌مهری‌ها قرار گیرند. بنابراین اجرای هر ایده نیازمند بررسی تیم‌های کارشناسانه علمی و استفاده از تجربیات کهن مردان و زنان کشور است زیرا اخیراً یکی از رؤسای نواحی شهرداری به بولتن اخبار و تارنمای ایمنا گفته‌اند: «پس از تهیه طرح نهایی میدان امام حسین «ع»، برآورد هزینه عملیات اجرایی نیز تهیه می‌شود که هدف از اجرای این طرح ایجاد ارتباط بین خیابان‌های طالقانی با باغ گلدسته و چهارباغ است»! که قطعاً اگر این تفکر و برنامه‌ریزی نیز همسان با اقدامات انجام‌شده در این زمینه طی سنوات گذشته توسط شهرداری‌ها صورت گیرد و قسمت‌های نوستالژی این منطقه را که مماس با ورودی خیابان چهارباغ عباسی و محوطه حفاظت‌شده باقیمانده «کاخ جهان‌نما» برای اتصال خیابان طالقانی یا همان گذر خاکی تاریخی به بلوار جدیدالاحداث گلدسته و چهارباغ تخریب نمایند چندان فرقی با انجام اینگونه جفاها در گذشته به بافت تاریخی شهر و توسط شهرداری نخواهد داشت. بنابراین می‌طلبد تا میراث فرهنگی استان که این روزها را غرق حیرت وزارتخانه شدن بالادستی خود شده است از غفلت خارج و نظارت کامل بر این اهداف و فارغ از مرام‌های حزبی داشته باشند که معضل تعجیل به کج‌سلیقگی‌های تازه ختم نشود! 

نویسنده: حسن روانشید

https://siasatrooz.ir/vdcgtq9qqak9qq4.rpra.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی