چهارشنبه ۲۶ شهريور ۱۳۹۹ - ۲۳:۴۵
کد مطلب : 115372
بود و نبود برجام برای ایران تفاوتی ندارد

مکانیسمی که ماشه ندارد

مکانیسمی که ماشه ندارد

گزارش را اینگونه آغاز میکنیم که اگر اصلاً برجامی نبود چه اتفاقی میافتاد؟
برجام یک معامله بود برای آن که همه تحریمهای اقتصادی علیه ایران لغو شود،این مسئله را مذاکره کنندگان و دولت تدبیر و امید مطرح کرد و به یک خواسته در میان افکار عمومی تبدیل شد.
در واقع لغو تحریمها محرکی بود تا افکار عمومی به مذاکره با آمریکا رضایت بدهد. چنین هم شد و دولت، نظام و مردم را راضی کرد تا مذاکرات هستهای به شیوه آنها پیش برود. هدف اصلی، قطعی و اساسی توافق هستهای هم لغو همه تحریمهای اقتصادی علیه ایران بود، تا اینجای کار هیچگونه کاستی در گزارش وجود ندارد. کافی است که مخاطبان در اینترنت جستجو کنندو اظهارات مسئولین دولتی و مذاکره کنندگان را بیابند و بخوانند که چنین بوده است. تا پیش از توافق هستهای تحریمهای اقتصادی علیه ایران از سوی سازمان ملل و شورای امنیت بر اساس قطعنامههایی که علیه ایران به تصویب رسیده بود، اجرا میشد. با وجود تحریمهای سخت شورای امنیت سازمان ملل، شرایط اقتصادی جمهوری اسلامی ایران به این شکلی که اکنون وجود دارد،نبود.
دولت زمانی که در سال ۹۲ روی کار آمد دلار را با نرخ ۳۰۰۰ تومان تحویل گرفت و در این مدت ۷ ساله نرخ آن به ۲۷ هزار تومان رسیده است.
اکنون با وجود توافق هستهای که از زمان اجرای آن بیش از ۵ سال میگذرد، نه تنها تحریمهای اقتصادی لغو نشد و حتی کاهش نیافت،بلکه تحریمهای اقتصادی علیه ایران شدیدتر شد. این که گفته میشود برجام دستاورد سیاسی برای جمهوری اسلامی ایران داشته است، شاید درست باشد، اگر شکستهای آمریکا در بازگرداندن تحریمهای شورای امنیت و جلوگیری از لغو تحریمهای تسلیحاتی را در چارچوب شکستهای سیاسی آمریکا بدانیم، درست است،اما آیا این دستاوردها توانسته است شرایط اقتصادی را بهبود بخشد؟
هدف اصلی مذاکره و توافق هستهای را نباید فراموش کرد. اکنون آمریکایی در پی آن هستند تا از راههای غیر قانونی از ابزاری علیه ایران بهره ببرند که هیچ حقی در آن ندارند. واژههایی که آمریکاییها در چند ماه گذشته به کار بردهاند شامل مکانیسم ماشه و اسنپ بک میشود.
این دو ابزار دستاویزی برای ایالات متحده شده است تا بتواند تحریمهای سازمان ملل را نیز علیه ایران بازگرداند.
این تلاشها در حالی صورت میگیرد که جمهوری اسلامی ایران هم اکنون تحت تحریم‌های شدید قرار دارد، تحریمهایی که آمریکا با همکاری اروپا و دیگر کشورهای همپیمان و همسوی خود، علیه ایران وضع کرده است.
ترامپ رئیس جمهور آمریکا و پامپئو وزیر خارجه او، مدام هدید میکنند که مکانیسم ماشه را فعال خواهند کرد.
اما آیا در صورت فعال شدن این مکانیسم،اتفاقی خواهد افتاد؟ آیا تحریمی باقی مانده است که بخواهند علیه ایران وضع کنند؟
عملاً اقدامات آمریکا علیه ایران و تهدید و هشدارهایی که میدهند، کارآیی ندارد چرا که تحریمی باقی نمانده است که بخواهند از آن علیه ایران بهره ببرند.
آمریکایی‌ها در یک جنگ روانی و رسانهای گسترده سعی دارند تا تأثیر خود را بر بازار اقتصادی کشور عمیقتر کنند و متأسفانه اقدامات آنها نیز در این زمینه بی تأثیر نبوده است. جنگ روانی در کنار جنگ اقتصادی وارد میدان شدهاند و آخرین تیر ترکشهای خود را میخواهند پرتاب کنند. چه اروپایی‌ها با آمریکا در این سیاست رسماً همراه باشند چه نباشند،تفاوتی در اصل ماجرا ندارد. چون اروپا عملا با آمریکا همراه است و با وجودی که ادعا میکند پایبند به برجام است، اما هیچیک از تعهدات خود را اجرا نکرده است. اما در این میان اگر قرار بر این است که جمهوری اسلامی با آتش تهیه سنگین جنگ روانی مقابله کند باید پیشگیری‌های لازم را از روزهای گذشته آغاز میکرد هر اندازه هم که دولت در مضیقه مالی و بودجه گرفتار است، در چنین روزهایی همه مجموعه دولت و دیگر قوا و دستگاه‌ها، باید برای جلوگیری از تأثیر جنگ روانی آمریکا بسیج میشدند و تولید کنندگان را نیز وادار میکردند تا در این کارزا همراه باشند و از افزایش قیمت‌های محصولات خود جلوگیری کنند. اما اینگونه نشد و این بازی روانی تأثیر خود را بر روی بازار ارز گذشته در حالی که تحریم‌های ادعایی آمریکا در چارچوب مکانیسم ماشه، یک اتفاق تازه یا یک تحریم ویژه علیه ایران نیست و هیچ تغییر و تأثیر منفی بر اقتصاد ایران ندارد. آمریکا رسماً از برجام خارج شده و حق خود را در این توافق از دست داده است.
دست و پا زدنها و تلاشهای آمریکا برای بازگرداندن تحریم‌های شورای امنیت سازمان علیه ایران، وجهه قانونی ندارد و حتی اگر اروپا هم با ایالات متحده همراهی کند، روسیه و چین با آن مخالفت خواهند کرد همانگونه که تاکنون مخالفت خود را با رأی منفی به قطعنامه‌های پیشنهادی آمریکا اعلام کردهاند.
در توافق هسته‌ای بندی وجود دارد برای آن که اختلافات میان طرفین در آن رسیدگی شود. این بند در برجام، به گونه‌ای نوشته شده که اگر کشورهای غربی ایران را متهم به نقض تعهدات خود کند، در کمیسیون حل اختلافات بررسی و در صورت قانع نشدن شاکی، تحریم‌های شورای امنیت خودکار باز میگردد.
بر سر این بخش از توافق هسته‌ای بحث و جدل‌های زیادی میان اعضای گروه ۱+۵ و ایران انجام شد
ماحصل این کشمکش سرانجام به تولید راهکاری منجر شد که اکنون به «مکانیسم ماشه» شهرت یافته و در بندهای ۳۶ و ۳۷ توافق هسته‌ای ذیل مفاد مربوط به «سازوکار حل اختلافات» گنجانده شده است. در این راهکار مقرر شد شورای امنیت به جای رأی گیری بر سر قطعنامه ای برای «بازگرداندن تحریمها علیه ایران» در چندین دوره بر سر قطعنامهای برای «تداوم تعلیق تحریمها» رأی‌گیری کند. این راهکار عملاً از چین و روسیه برای جلوگیری از بازگرداندن تحریم‌ها علیه ایران سلب اختیار میکرد.
آنچه از دو بند ۳۶ و ۳۷ توافق هسته‌ای درباره سازوکار حلوفصل اختلافات میتوان استنباط کرد این است که هر یک از طرفهای توافق هسته‌ای میتوانند با بهانه‌های حتی ساختگی ایران را به نقض توافق هسته‌ای متهم کنند و ظرف حداکثر ۶۵ روز تحریم‌ها علیه ایران را برگردانند؛ مطابق این دو بند، حتی اگر ایران طرف مقابل را به نقض عهد متهم کرد و پس از طی مراحل پیش‌بینی شده در سازوکار حلوفصل اختلاف از توضیحات طرف مقابل متقاعد نشد، در صورت ارجاع مسئله به شورای امنیت بار دیگر پرونده ایران برای احیای تحریم ها مورد بررسی قرار خواهد گرفت. در کنار نتیجه‌ای که در شورای امنیت حاصل میشود، بار روانی ادعای اجرای مکانیسم ماشه است که آمریکا سعی دارد از آن برای ایجاد التهاب در بازار اقتصاد ایران بهره گیرد زیرا که حقیقت امر آن است که هرگز تحریمی لغو نشده است که حال بخواهد باز گردد لذا مکانیسم ماشه آمریکا فاقد ماشه است و صرفا تابلویی برای ترساندن دیگر از روابط اقتصادی با ایران و ایجاد فضای ملتهاب در بازار کشور است که حرکت صحیح در مسیر جهش تولید بدون چشم داشته به خارج این تابلو را به زیر خواهد کشید.

https://siasatrooz.ir/vdcgun9qxak9qw4.rpra.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی