ميگفت: «براساس تقسیمات انجام شده، ۴۸ ساعته به تهران خواهیم رسید... کاری که ما میخواهیم انجام دهیم در حد توان و اشل یک ابرقدرت است؛ چون فقط یک ابرقدرت میتواند کشوری را ظرف این مدت تسخیر کند... از پایگاه نوژه هم ترسی نداشته باشید؛ هر سه ساعت به سه ساعت دستور میدهم هواپیماهای عراقی بیایند و آنجا را بمباران کنند. پایگاه هوایی تبریز را هم با هواپیما هر سه ساعت به سه ساعت مورد هدف قرار خواهیم داد... علاوه بر آن، ضد هوایی و موشک سام ۷ هم که داریم... هوانیروز عراق تا سرپل ذهاب بههمراه ستونها خواهد بود. از نظر هوایی ناراحت نباشید چون هواپیماهای عراقی پشتیبان ما هستند و تمام ماشینها به صورت ستون حرکت میکنند.»
گويي آنشب در عياشي زيادهروي كرده بود. گويي شام را آنقدر سنگين خورده بود كه فشار معدهاش، قدرت مغرش را از كار انداخته بود. رجوي را ميگوييم. او كه هرروز را در روياي فتح ايران شب مي كرد و هرسال اين روياهاي واهياش را تمديد ميكرد.
جنگ تمام شده بود، درواقع قطعنامه ۵۹۸ سبب شده بود تا آتشبس اعلام شود، اما سربازان صدام دست بردار نبودند. آنها در هيچ قاعده و قانوني جا نميشدند. همين شد كه پس از اعلام رسمي سازمان ملل هم دستبردار نبودند و آمده بودند تا به روي خرمشهر رنگ خون بپاشند. گروهك تروريستي منافقين هم درست مثل كفتار و كركس، به خيال خام رسيدن به تهمانده جنازه ايران آمده بودند تا فروغي جاويدان داشته باشند! آنها فكر ميكردند قطعنامه باعث جدايي امام و امت شده است، اما زهي خيال باطل.
بچههاي از جنگ برگشته، دوباره آماده شدند تا به خاكريزها برگردند. دست بر زانو زدند و با رمز ياعليبن ابيطالب رفتند و درسي تاريخي با دستپروردههاي امريكا و غرب دادند.
آنچه گروهك تروريستي منافقين تحت نام فروغ جاويدان (كشتار جمعي ملت ايران) صورت دادند در شرايطي صورت گرفت كه كشورهاي غربي مانند آمريكا، فرانسه، انگليس و آلمان ادعاي تلاش براي برقراري آتشبس ميان ايران و عراق را مطرح ميكردند. آنها بر اين ادعا بودند كه قطعنامه ۵۹۸ با تلاش آنها براي تحقق صلح و ثبات در جهان و پايان دادن به طولانيترين جنگ جهاني صورت گرفته است. آنها بر اين ادعا بودند كه از يك سو به مقابله با تجاوزگري عراق پرداختهاند و از سوي ديگر در جهت جبران اشتباهات گذشته در قبال ملت ايران گام برداشته و در ازاي آن خواستار رويكرد مثبت ملت ايران به غرب بودند.
بررسي كارنامه غرب در آن مقطع زماني نشان ميدهد كه آنها ادعاي مذاكره و دوستي را سر داده و تلاش بسياري داشتهاند تا چهرهاي بزك كرده را از خود نزد ملت ايران به نمايش بگذارند. حال آنكه در عمليات مرصاد دو اصل مشخص شد. نخست ادامه رويكرد تجاوزكارانه صدام كه سوداي اشغال ايران زمين را در سر داشت. دوم حملات گسترده گروهك تروريستي منافقين كه در كارنامهاش جز قتلعام ملت ايران چيز ديگري را نميتوان مشاهده كرد. هر چند كه رژيم صدام و منافقين تروريست چنان ادعا ميكردند كه به صورت خودجوش و با بهره گيري از شرايط آتشبس اين اقدام را صورت دادهاند اما گستردگي و هماهنگيهاي ميان طرفين و حجم عمليات صورت گرفته نشانگر طرحي از پيش طراحي شده است كه جز در اتاقهاي عمليات و اطلاعات آمريكا و انگليس قابل طراحي نبوده است. براي اثبات اين امر همين بس كه سركرده گروهك تروريستي منافقين در وصف حملات فروغ جاويدان ميگويد: اين عمليات در حد عمليات يك ابرقدرت است چرا كه صرفا يك ابرقدرت است كه در ۴۸ ساعت ميتواند كشوري را اشغال نمايد.
نكته ديگر در اثبات نقش غرب در تهديدات اين گروه تروريستي و رژيم بعث عليه تماميت ارضي كشورمان آنكه وقتي سيستمهاي راداري آمريكا چنان تواني داشتند كه خطوط نظامي و عملياتي ايران را رصد كرده و به اطلاع ارتش بعث برسانند مسلما تداركات گسترده ارتش عراق و منافقين براي حمله به ايران دور از رادارهاي آمريكا نميتوانست باشد. بر اين اساس تنها يك گزينه باقي ميماند و آن اينكه در حالي كه ايران در حال مذاكره براي آتشبس بوده و كشورهاي غربي به اصطلاح ادعاي تلاش براي صلح و ثبات در منطقه را سر ميدادند همزمان در تدارك حمايت پنهان از رژيم بعث و منافقين بودهاند تا بتوانند از معطوف بودن ايران به حاشيههايي براي ضربه زدن به انقلاب و ميهن اسلامي بهره گيرند. البته به لطف الهي و رشادت دلاورمردان اين سرزمين، اين توطئه با عمليات غرور آفرين مرصاد با شكست همراه شد اما درسهاي آن همواره براي اين سرزمين باقي مانده است.
ميگويند تاريخ گاه تكرار ميشود و شرايط نسبتا مشابهي را در مقاطع مختلف ميتوان مشاهده كرد. اكنون ۲۶ سال از عمليات مرصاد ميگذرد و بررسي رفتارهاي غرب نكات قابل توجهي را نشان ميدهد. كشورهاي غربي با محوريت آمريكا، انگليس، فرانسه و آلمان بر اين ادعايند كه براي آشتي دادن ايران با جهان و حل مسئله هستهاي ايران، طرح مذاكرات جهاني را برگزار ميكنند.
مذاكراتي كه تاكنون ۶ دور آن برگزار شده و براي ۴ ماه ديگر نيز تمديد شده است. غرب در سال ۱۳۶۷ در حالي كه از تلاش براي قطعنامه ۵۹۸ و كمك به امنيت ايران سخن ميگفت همزمان از دشمنان قسم خورده ايران يعني رژيم بعث صدام و منافقين براي ضربه زدن به ايران حمايت كرده و عملياتي غافل گيرانه را عليه ايران اجرا كرد كه اگر نبود بيداري نيروهاي مسلح و اگر نبود هوشياري صيادهاي ايراني، مسلما سرنوشتي نه چندان آشكار در انتظار كشورمان بود.
اكنون هر چند كه رژيم بعث وجود ندارد اما كشورمان دشمنان قسم خوردهاي همچون رژيم صهيونيستي دارد كه براي نابودي كشورمان از هيچ جنايتي فروگذار نيست. گروهك تروريستي منافقين نيز عليرغم ضعفهاي شديد و از همپاشيدگي جدي، همچنان با حمايت غربيها فعال است و كشتار ملت ايران از اهداف و طراحيهاي آن است. هر دوي اينها داراي يك حامي واحد به نام آمريكا هستند چنانكه آمريكا سالانه ۱/۳ ميليارد دلار كمك نظامي به صهيونيست ها داشته و بدون اجازه آنها حتي آب نميخورند. دفتر منافقين تروريست نيز در واشنگتن و البته دوستان اروپايي آمريكا همچون فرانسه فعال است.
ميگويند احتياط شرط عقل است. با همين موازنه نبايد دور از ذهن داشت كه در حالي كه كشورمان براي دفاع از حقوق هستهاي در حال مذاكره با غرب است و آمريكا نيز در حالي با نقاب دوستي و فاصله گرفتن از گذشته خواستار حذف توان دفاعي و موشكي ما است، مهرههاي شيطان بزرگ براي ناآرامسازي كشور و تكرار سرنوشت سوريه و عراق در ايران، در حال آماده شدن باشند. عضويت و حمايت گسترده گروهك تروريستي منافقين و رژيم صهيونيستي از تروريستهاي تكفيري - بعثي موسوم به داعش در كشور همسايه ايران يعني عراق ، تقويت كننده اين فتنه است حال آنكه غرب، ايران را مشغول به مذاكرات هستهاي نموده است.
تاريخ تجربهاي گرانبها است كه توجه به آن هزينهاي به همراه نخواهد داشت و حتي ميتواند از بسياري از چالشها و مشكلات پيشگيري نمايد. نبايد فراموش كرد كه آمريكا هنوز همان آمريكاست و هيچ تغييري در رفتار آن ايجاد نشده هر چند كه در تاكتيك تغييراتي در لحن آن ايجاد شده اما استراتژي آن همان استراتژي قديمي يعني نابودي ايران و ايراني است. پس همزمان با مذاكرات بايد آمادگي دفاعي كشور را نيز حفظ و ارتقا بخشيد و هر روز آن را به رخ آمريكا كشيد و اين را به آنها يادآوري كرد كه مردان اين سرزمين همانهايي هستند كه مرصاد را رقم زدند و طومار دشمنان اين مرز و بوم را در هم پيچيدند و هر متجاوزي سرنوشتي جز سرنوشت مرصاد را تجربه نخواهد كرد. ايران سرزمين مردان هميشه آماده است مرداني كه ميدانند هرگز به لبخندهاي آمريكا نميتوان اعتماد كرد و براي توطئههاي آن بايد آماده بود. آخر آمريكا چيزي نيست جز شيطان بزرگ.