دکتر محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران سفری دورهای را به منطقه آغاز کرده و از قطر و عراق دیدار مینماید. این سفرها در حالی صورت گرفته که مقامات قطری، جمهوری اسلامی را کشوری تاثیر گذار در معادلات منطقه نامیده و بر لزوم کشورهای منطقه با تهران تاکید کردهاند.
نکته مهم آنکه در عراق برخلاف مقامات آمریکایی و اروپایی که شبانه و بدون اعلام قبلی به عراق میروند، دکتر ظریف در روز روشن و در میان استقبال مقامات و مردم عراق راهی این کشور شده و رایزنیهای دیپلمایکش را انجام داده است.
این حقیقت را نمیتوان انکار کرد که محبوبیت و جایگاه ایران در کشورهای منطقه از جمله در عراق بیش از آنکه برگرفته از اقدامات دیپلماتیک و اقتصادی باشد به دلیل حضور در میدان است که با جان فشانی های مردانی همچون سردار سپهبد شهید قاسم سلیمانی رقم خورده است.
جهان اذعان داد که در خانههای بسیاری از مردم عراق از شیعه، سنی و کرد، عکس سردار دلها قرار دارد چنانکه در زمان شهادتش نیز میلیونها عراقی پیکرش را تشییع کردند. اهمیت میدان برای دیپلماسی زمانی آشکارتر می شود که اقای ظریف صراحتا در بیان خاطرات برجامی و دیپلماسی منطقهای اش از چگونگی بد عهدی آمریکاییها سخن میگوید، چنانکه او اذعان می کند در زمانی که با وزیر خارجه آمریکا اقای اشتاین مایر منتظر بازگشت کری از دیدار با وزیر خارجه آمریکا در فرودگاه بودهاند تا اعلام به نتیجه رسیدن مذاکرات را اجرا سازند، جان کری بعد از بازگشت برخلاف تمام توافقات از عدم توافق گفته و زیر میز زده است. وی دلیل این اقدام کری را وعده عربستانیها مبنی بر اقدام برای پایین آوردن قیمت نفت عنوان می کند.
در همین حال وی در حال از قدرت دیپلماسی برای قانع سازی کری برای وا داشتن سعودی به اتمام کشتار مردم یمن می گوید که کری پس از ساعتها خبر رد طرح دیپلماتیکش از سوی سعودی را بیان می کند و تعجب برانگیزتر آنکه اوباما در نطقی رسمی، ایران را عامل استمرار بحران یمن معرفی می کند که با انتقاد آقای ظریف به کری همراه میشود.
به اذعان آقای ظریف آنچه توانسته دیپلماسی را کارآمد و آمریکا را پای میز مذاکره آورد، دستاوردهای میدانی ایران بوده است چنانکه امروز نیز آمریکاییها و اروپا نگرانی خود را از جایگاه منطقهای ایران عنوان داشته اند. با توجه به این حقایق این مسئله محرض میشود که توان دیپلماسی برای تحقق منافع و جایگاه جهانی یک سوء تفاهم است که به دور از واقعیت است حال آنکه میدان و دیپلماسی بازوهایی هستند برای یک پیکر که هر کدام به عنوان مکمل یکدیگر عمل مینماید.
نکته مهم آنکه در منطقهای مانند خاورمیانه که در آنها تروریسم منطق ناپذیر و رژیم صهیونیستی جنایت کار جولان میدهند، قطعا صحبت از دیپلماسی صرف برابر با نابودی کل امنیت کشور و منطقه خواهد بود که حداقل آن قتل عام زنان و کودکان بی شماری خواهد بود.
به هر تقدیر می توان گفت چنانکه مقامات ارشد نظام همواره تاکید کردهاند سیاستهای قطعی نظام در میدان و دیپلماسی حاصل گفتوگوهای اقناعی و پنهان از نگاه زهر آلود نامحرمان و دشمنان بوده و هست. دوگانهای در اجرای بدون تنازل این سیاستها که منبعث از اصول قطعی انقلاب اسلامی است، وجود ندارد. و اینکه برخی جریانها بخواهند بازی دو قطبی سرهنگ و حقوق دان را این بار با ادعای میدان و دیپلماسی را تکرار نمایند و مذاکره با آمریکا را حلال مشکلات کشور عنوان نمایند، آدرس دادن های غلط به مردم را اجرا می کنند چرا که تمام شواهد نشان می دهد که آمریکا هرگز دیپلماسی پذیر نیست و نبود مردان میدان برابر با باج خواهی آمریکاییها است حال آنکه اگر امروز اروپا و آمریکا به مذاکره تن داده اند برگرفته از دستاوردهای میدان است که امروز دیپلماسی باید بیشترین بهره برداری را از آن برده و برای لغو تمام تحریمها و راستی آزمایی آن گام بردارد.
نویسنده: قاسم غفوری